مقایسه بین پروتکل های برجسته متنوع جداسازی سلول های مزانشیمی بندناف انسانی
تاریخ انتشار: دوشنبه 22 تیر 1394
| امتیاز:
سلول های بنیادی مزانشیمی (MSCs) هر چند چندتوانه می باشند در محیط آزمایشکاه طول عمر محدودی دارند، با کاهش تدریجی در ظرفیت خودنوسازی منجر به توقف غیرقابل بازگشت تقسیم سلولی می شوند، که استفاده از آنها را جهت اهداف درمانی محدود می سازد. MSCs دیواره بندناف انسانی به آسانی پردازش می شوند و تکثیر سریعی در کشت دارند، اما تنوع نمونه های فردی و تأثیر آنها در فرآیندهای گسترش در محیط آزمایشگاهی و پیری ناشناخته است. پروتکل های جداسازی را جهت تعیین بازده بالاترین تعداد سلول زنده با بهترین ظرفیت تکثیر مقایسه کرده ایم. سه پروتکل مختلف آزمایش شد: دو روش آنزیمی و یک روش کشت بود. سلول های جدا شده از نظر ظرفیت تکثیر، تمایز، و فنوتیپ ارزیابی شدند. تمام نمونه ها با استفاده از یک یا چند پروتکل پردازش شدند. بعد از دو پاساژ سلول های چسبنده خصوصیات فنوتیپی و تمایزی MSCs استاندارد را نشان دادند، اما نتایج ما نشان داد که جدا کردن سلول ها به طور مستقیم از ژله وارتون مزایای بیشتری دارد و با صرفه تر است. سلول های بدست آمده از کشت خصوصیات مشابه پروتکل آنزیمی را نشان دادند، اما بدون توجه به زمان دوبرابر شدن جمعیت اولیه، همیشه تکثیر آنها زودتر متوقف می شد. از نمونه های مشابه، سلول های بدست آمده با پروتکل آنزیمی ii پاساژ بیشتری داشتند در حالی که نسبت به سلول های بدست آمده از سایر پروتکل ها زمان دوبرابر شدن کوتاهتری در محیط کشت داشتند، که این باعث می شود دیرتر پیر شوند. بسیار مهم است، بدون توجه به پروتکل، هر نمونه MSC فردی میزان دوبرابر شدن جمعیت متفاوتی را نشان می دهند و در پاساژهای مختلفی به پیری می رسند. بنابراین، حتی هنگام انطباق دقیق با روش ها و کنترل کیفی، هر نمونه بندناف یک رفتار منحصر به فرد را نشان می دهد، یافته ای که باید هنگام برنامه ریزی برای روش های درمانی مد نظر قرار داد.