پیشرفت ها و چالش های فعلی مربوط به استفاده از سلول های بنیادی پرتوان القایی انسانی در مدل سازی بیماری های مخرب عصبی
تاریخ انتشار: جمعه 20 مهر 1397
| امتیاز:
یکی از تاثیرگذارترین پیشرفت ها در یک دهه اخیر در تحقیقات زیست پزشکی، تکوین مدل های سلول های بنیادی پرتوان القایی انسانی(hiPSCs) برای شناسایی مکانیسم های بیماری و کشف داروها است. تکنولوژی iPSCانسانی دارای ظرفیت متحول کردن مراقبت های بهداشتی و طب شخصی را دارد، اما بافت های تمایز یافته مشتق از سلول های بنیادی در مقایسه با بافت های طبیعی دارای انتقادها یا معایب بزرگی از جمله تنوع پذیری بالا در پیشینه ژنتیکی، فقدان بلوغ عملکردی و تفاوت ها در پروفایل های اپی ژنتیکی هستند. به طور گسترده ای تصور می شود که افزایش پیچیدگی منجر به بهبود ارتباط بالینی می شود و بنابراین روش هایی در حال ایجاد شدن هستند که از یک نوع تک سلول تا سطوح متنوع هم کشتی های دو بعدی و ارگانوئیدهای سه بعدی متغیر هستند. از آن جایی که این امر اجتناب ناپذیر و ادامه دار است، درک نقاط قدرت و ضعیف مدل های پیچیده تر و ارائه معیارهایی برای ارزیابی ارتباط زیستی این مدل ها، ضروری خواهد بود. ما بر این باوریم که پرداختن به مدل های سلول های بنیادی انسانی قوی، با کارایی بالا و از نظر بالینی مناسب می تواند منجر به حذف اتکا به مدل های جانوری شود که اغلب نامناسب هستند. برای تسهیل این فرایند گذار، ما به چالش ها و استراتژی های ایجاد مدل های پیچیده از منظر تخریب عصبی نگاهی خواهیم انداخت تا جایگاه فعلی مدل های disease-in-a-dish و جاهایی که نیاز به بهبود دارند را دریابیم.
Cells Tissues Organs. 2018 Oct 9:1-19. doi: 10.1159/000493018. [Epub ahead of print]
Advances and Current Challenges Associated with the Use of Human Induced Pluripotent Stem Cells in Modeling Neurodegenerative Disease.
Berry BJ1,2, Smith AST2,3, Young JE1,2, Mack DL2,3,4.
Abstract
One of the most profound advances in the last decade of biomedical research has been the development of human induced pluripotent stem cell (hiPSC) models for identification of disease mechanisms and drug discovery. Human iPSC technology has the capacity to revolutionize healthcare and the realization of personalized medicine, but differentiated tissues derived from stem cells come with major criticisms compared to native tissue, including variability in genetic backgrounds, a lack of functional maturity, and differences in epigenetic profiles. It is widely believed that increasing complexity will lead to improved clinical relevance, so methods are being developed that go from a single cell type to various levels of 2-D coculturing and 3-D organoids. As this inevitable trend continues, it will be essential to thoroughly understand the strengths and weaknesses of more complex models and to develop criteria for assessing biological relevance. We believe the payoff of robust, high-throughput, clinically meaningful human stem cell models could be the elimination of often inadequate animal models. To facilitate this transition, we will look at the challenges and strategies of complex model development through the lens of neurodegeneration to encapsulate where the disease-in-a-dish field currently is and where it needs to go to improve.
PMID: 30300891