درمان با سلول های بنیادی مزانشیمی برای عوارض مویرگی و ثانویه دیابت
تاریخ انتشار: دوشنبه 02 تیر 1393
| امتیاز:
درمان با سلول های بنیادی مزانشیمی برای عوارض مویرگی و ثانویه دیابت
افزایش جهانی شیوع دیابت (DM) نیاز به افزایش تلاش های تحقیقاتی برای گزینه های درمانی برای خود بیماری و عوارض آن را برجسته کرده است. در سال های اخیر، استفاده ازسلول های استرومایی مزانشیمی (MSC) به عنوان یک روش درمانی ترمیمی جدید با توجه به چندتوانی آنها و همچنین ترشح پاراکرین فاکتورهای رگ زایی، سایتوکاین ها و مواد تعدیل کننده سیستم ایمنی برجسته شده است. این مقاله بر روی پتانسیل استفاده از سلول های بنیادی مزانشیمی به عنوان پزشکی ترمیمی در عوارض مویرگی و ثانویه دیابت متمرکز خواهد شد ودر مورد چالش ها و چشم انداز آینده سلول های بنیادی مزانشیمی به عنوان یک درمان ترمیمی در این زمینه بحث خواهد کرد. سلول های بنیادی مزانشیمی نقش مهمی در ترمیم بافت دارند. مدارک و شواهد سال های اخیر نشان داده است که سلول های بنیادی مزانشیمی عملکرد تنظیم سیستم ایمنی قوی دارند که منجربه سرکوب فعال اجزای مختلف پاسخ ایمنی میزبان می شود. MSC ها همچنین ممکن است قند خون را کاهش دهند که یکی دیگر از ویژگی های جذاب و منحصر به فرد این روش درمانی را نشان می دهد. با مجموعه ای از خواص فوق، MSC ها اثرات سودمندی را در مدل های پیش بالینی عوارض دیابت نشان داده اند و امکان مطالعات بالینی اولیه در بهبود زخم دیابتی و نفروپاتی را فراهم کرده اند. چالش هایی که در ترجمه بالینی استفاده از سلول های بنیادی مزانشیمی در درمان باقی می ماند شامل مسائل مربوط به هتروژن بودن MSC، حالت بهینه انتقال سلول، جایگیری این سلول ها در بافت های مورد نظر با بازده بالا، پیوندپذیری معنی داراز نظر بالینی و چالش تولید سلول است. یک موضوع مهم دیگراین است که آیا روش اتولوگ استفاده شود یا آلوژن. به طور خلاصه، تزریق سلول های بنیادی مزانشیمی پتانسیل قابل توجهی در درمان عروق و عوارض ثانویه مبتلایان به دیابت دارد اما چالش های رد پیوند، تداوم، هدف قرار دادن بافت و تولید سلول باقی است.
Front Endocrinol (Lausanne). 2014 Jun 6;5:86. eCollection 2014.
Mesenchymal Stem Cell-Based Treatment for Microvascular and Secondary Complications of Diabetes Mellitus.
Davey GC1, Patil SB1, O'Loughlin A2, O'Brien T3.
Abstract
The worldwide increase in the prevalence of Diabetes mellitus (DM) has highlighted the need for increased research efforts into treatment options for both the disease itself and its associated complications. In recent years, mesenchymal stromal cells (MSCs) have been highlighted as a new emerging regenerative therapy due to their multipotency but also due to their paracrine secretion of angiogenic factors, cytokines, and immunomodulatory substances. This review focuses on the potential use of MSCs as a regenerative medicine in microvascular and secondary complications of DM and will discuss the challenges and future prospects of MSCs as a regenerative therapy in this field. MSCs are believed to have an important role in tissue repair. Evidence in recent years has demonstrated that MSCs have potent immunomodulatory functions resulting in active suppression of various components of the host immune response. MSCs may also have glucose lowering properties providing another attractive and unique feature of this therapeutic approach. Through a combination of the above characteristics, MSCs have been shown to exert beneficial effects in pre-clinical models of diabetic complications prompting initial clinical studies in diabetic wound healing and nephropathy. Challenges that remain in the clinical translation of MSC therapy include issues of MSC heterogeneity, optimal mode of cell delivery, homing of these cells to tissues of interest with high efficiency, clinically meaningful engraftment, and challenges with cell manufacture. An issue of added importance is whether an autologous or allogeneic approach will be used. In summary, MSC administration has significant potential in the treatment of diabetic microvascular and secondary complications but challenges remain in terms of engraftment, persistence, tissue targeting, and cell manufacture.
PMID:24936198