راهکاری ساده برای تشخیص اوتیسم در کودکان 2ساله
پزشکان آزمایش ساده ای برای تشخیص اوتیسم در کودکان دوساله انجام داده اند و اعلام کردند از این طریق می توانند ضعف اتصلات مغزی کودک و در نتیجه ابتلای وی به اوتیسم را تشخیص دهند.
امتیاز:
به گزارش بنیان به نقل از مهر، تکنیک پزشکان در تشخیص اوتیسم استفاده از تجهیزات اسکن الکتروانسفالوگرافی است که طی چندین دهه برای تشخیص صرع و مشخص کردن ضعف اتصلات مغزی به کار رفته است.
الکروانسفالوگرافی (electroencephalogram) یا نوارمغزی ثبت فعالیت الکتریکی مغز است، این تکنیک شامل اخذ سیگنال توسط الکترودهای سطحی، بهبود سیگنال (معمولا تقویت و حذف نویز)، چاپ سیگنال و آنالیز آن میشود. آنچه روی کاغذ چاپ میشود، الکتروانسفالوگرام نامیده میشود.
در این تحقیق از یک هزار کودک دو تا 12 ساله استفاده شد و نتایج آن تا 90 درصد از صحت لازم برخوردار بود.
خالق این شیوه از بیمارستان کودکان بوستن امیدوار است که بتوان از آن به عنوان تشخیص زودهنگام و درمان بهتر استفاده کرد.
درحال حاضر فرآیند تشخیص طولانی و پیچیده است که این امر دربرگیرنده آزمایشهای روانشناختی نیز می شود، به طور معمول این بیماری در کودکان تا سن پنج سال و نیمی تشخیص داده نمی شود.
برخی از گروه های تحقیقاتی از اسکنرهای MRI برای تشخیص اوتیسم استفاده می کنند اما دکتر دافی از نوار مغزی استفاده کرده است
این درحالی است که دکتر فرانک دافی به عنوان یک مهندس و پزشک اعتقاد دارد که ممکن است راه ساده تری برای تشخیص وجود داشته باشد و تصمیم گرفت که به بررسی این موضوع بپردازد که آیا برخی از نشانه های شایع این شرایط را می توان به تغییرات فعالیت مغز نسبت داد یا خیر؟ برخی از گروه های تحقیقاتی از اسکنرهای MRI برای انجام این تشخیص استفاده می کنند اما دکتر دافی یک روش ساده تر و ارزان تر و آن استفاده از نوار مغزی را در پیش گرفته، روشی که طی آن الکترودها به پوست سر متصل شده و فرکانس فعالیت مغز را ثبت می کنند.
این روش تفاوتهای فاحش را در اتصالات مغزی کودکان اوتیستیک و کودکان سالم نشان می داد.
ارتباطهای بین مناطق مغزی در کودکان مبتلا به اوتیسم به طور کلی ضعیف تر بود.
این تفاوتها به طور خاص در مناطقی مشاهده شد که زبان را کنترل می کند.
دکتر دافی اظهار داشت: در ابتدا به نظر غیر ممکن می رسد اما اکنون وی امیدوار است که بتواند از تکنیک نوار مغزی برای تشخیص سندروم آسپرگر استفاده کند.
سندروم آسپرگر یا اختلال آسپرگر نوعی اختلال زیستی- عصبی است که با تاخیر در انجام مهارتهای حرکتی تظاهر مییابد.
اولین بار در سال 1944 دکتر اتریشی به نام هانس آسپرگر با انتشار مقالهای آن را توصیف کرد. وجه تمایز این سندرم از مبتلایان به اوتیسم کلاسیک حفظ مهارتهای تکلمی و شناختی است. با این وجود این بیماری جزو بیماریهای طیف اوتیسم شمرده میشود: تواناییها و روابط اجتماعی ضعیف، رفتارهای وسواسی و تکراری، و خویشتن-محوری در آنها دیده میشود.
از دیگر احتمالات می توان به پیش بینی برخی از موارد اوتیسم پیش از نخستین علائم اشاره کرد.
کارولین هاترسلی از انجمن ملی اوتیسم بریتانیا اظهار داشت: ما از هر تحقیقاتی که بتواند به ما در درک بهتر اوتیسم کمک کند استقبال می کنیم.
وی افزود: در یکی از تحقیقات اخیر 50 درصد از افراد مبتلا به اوتیسم و خانواده های آنها اظهار د اشتند که تشخیص این مسئله بسیار دشوار بوده است و 55 درصد اظهار داشتند که فرآیند تشخیص بسیار طولانی بوده است.
این درحالی است که هر تکنیکی و ابزاری که بتواند در سنین کودکی به تشخیص این بیماری کمک کند به طور بالقوه از این قابلیت برخوردار است که در کیفیت زندگی افراد مبتلا به این بیماری تأثیرگذار باشد چرا که موجب می شود این افراد از سنین پایین تر از حمایتهای درست و لازم برخوردار شوند.
امروزه یک کودک در میان 100 کودک بریتانیایی به بیماری اوتیسم و شرایط مشابه چون سندروم آسپرگر مبتلا هستند. این تعداد در مقایسه با 30 سال پیش ده برابر شده است. درحالی که بسیاری از این موارد هنوز تشخیص داده نشده است می تواند گفت که شاید رقم اصلی بزرگ تر باشد.
خوددرماندگی یا اوتیسم نوعی اختلال رشدی از نوع روابط اجتماعی است که با رفتارهای ارتباطی، کلامی غیر طبیعی مشخص میشود. علائم این اختلال تا پیش از سه سالگی بروز میکند و علت اصلی آن تاکنون ناشناخته باقی مانده است.
این اختلال ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای افراد دشوار میسازد. در بعضی موارد رفتارهای خود آزارانه و پرخاشگری نیز دیده میشود. در این افراد حرکات تکراری (دست زدن، پریدن) پاسخهای غیر معمول به افراد، دلبستگی به اشیا و یا مقاومت در مقابل تغییر نیز دیده میشود و ممکن است در حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بساوایی، بویایی و چشایی) نیز حساسیتهای غیر معمول نشان دهند. هسته مرکزی اختلال در اوتیسم، اختلال در ارتباط است.
علائم این بیماری در هر کودک متفاوت است اما به طور معمول ناتوانی در تعاملات اجتماعی را دربرمی گیرد. بیماران با مجموعه ای از درمانهای رفتاری و کلامی درمان می شوند.
اگرچه برخی داروها می تواند علائمی را چون خشونت یا بیش فعالی کنترل کند اما هیچ درمانی برای این بیماری وجود ندارد.
درحالی که تعداد این موارد رو به افزایش است بسیاری از محققان گسترش آگاهی در رابطه با شرایط این افراد و فرآیندهای تشخیصی بهتر و همچنین توجه عوامل زیست محیطی موثر چون آلودگی را مهم تلقی می کنند.