تومورهای نورواندوکرین
بروز تومورهای نورواندوکرین در سال های اخیر رو به افزایش بوده است. در انستیتو کانسر هم به طور روزافزونی موارد گزارش تومورهای نورواندوکرین مشاهده می شود.
امتیاز:
بروز تومورهای نورواندوکرین در سال های اخیر رو به افزایش بوده است. در انستیتو کانسر هم به طور روزافزونی موارد گزارش تومورهای نورواندوکرین مشاهده می شود. پیچیدگی تومورهای نورواندوکرین از نقطه نظر تنوع تظاهرات بالینی، مرحله و درجه بدخیمی و امکان بالقوه استفاده از مارکرهایی چون Ki67 جهت تعیین رفتار بیولوژیک و طول عمر بیماران، محرک و عامل تصمیم گیری برای انجام این تحقیق بوده است.بررسی شیوع بیمارستانی این تومورها ، منشا اولیه تومور و بررسی میزان تطابق تشخیص پاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی با یکدیگر و توانایی این مارکرها در کنار مشخصات اولیه و سیربالینی در پیش آگهی بیماری هدف این تحقیق است.
مواد و روشها:
کلیه پرونده های مراجعات بیمارستانی 5 سال بررسی و موارد با تشخیص تومور نورواندوکرین جدا می شود. سپس بلوکهای پاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی این بیماران تحت بررسی مجدد پاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی از نظر کروموگرانین، سیناپتوفیزین NSE و Ki67 قرار میگیرد.
نتایج:
پس از مطالعه کلیه پرونده های مراجعین سال های 1383-1389 به انستیتوکانسر و بررسی مجدد پاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی بالغ بر 200 بیمار مبتلا به تومورنورواندوکرین شناسایی گردید. میانگین سنی بیماران 49 سال (14-82) و 52% مرد بودند. میانگین پیگیری بیماران 29 ماه ) 1-14( و 50% بیماران نهایتا فوت شدند. شایعترین محل اولیه تومور 5/27% در دستگاه گوارش، 9/16% در بخش های غیرگوارشی شکم(آدرنالین ، غدد لنفاوی، مزانتر، بافت خلف صفاقی) ، 2/13% در سر و گردن، و 9/15% با منشا ناشناخته مشخص شد. میانگین قطر بزرگ تومور 7/6 سانتی متر و بازه 7-22 cm بود.
شایع ترین تشخیص پاتولوژی اولیه در 27% موارد کارسینوئید تومور، 2/21 تومور سلول گرد، 16/9% کارسینوم با نمای نورواندوکرین و 2/12% آدنوکارسینوم بود.در 68% موارد شیمی درمانی انجام شد. شیمی درمانی ساده برپایه FU5 و یا برپایه سیس پلاتین دریافت کردند که اختلاف میزان بقا بین دو گروه با 006/0 < Pvalue معنی دار بود.
درمان های بیولوژیک شامل : 3/5% LAR و 12/2% انترفرون و7/21 % هر دو درمان و 3/6% سایر موارد مانند درمان رادیوایزوتوپ ، کمو، آمبولیراسیون ... بود.
میانه بقا در بیمارانی که درمان بیولوژیک دریافت نکرده بودند 12 ماه ، در دریافت کنندگان LAR به میزان 114ماه در گروهی که اینترفرون دریافت کرده بود 30 ماه و در دریافت کنندگان LAR و اینترفرون 76 ماه بود و در سایر موارد 5/54% بود که اختلاف این گروه ها با 001/0 > Pvalueمعنی دار بود. میانه بقا در تشخیص پاتولوژی منطبق بر کارسینوئید 114 ماه و در سایر موارد 12 تا 13 ماه گزارش شد.
این مطالعه نشانگر روند رو به افزایش تشخیص تومورهای نورو اندوکرین و طیف وسیع این بیماری ها با پیش آگهی و درمان های متفاوت است. در حالیکه بعضی گروه ها ازشیمی درمانی سود می برند، در عمده بیماران علی رغم انجام شیمی درمانی عمر بیمار کوتاه می شود درحالیکه روش های درمان بیولوژیک با طول عمر طولانی و کم عارضه همراه خواهد بود.
این مقاله توسط دکتر صنمبر صدیقی از انستیتو کانسر ایران ارائه شده است.
پایان مطلب/