درمان کین باخ به کمک سلول های بنیادی آغاز شد
بيماري کين باخ، نکروز آوسکولار استخوان لونيت است که اگر درمان نشود اغلب پيشرونده است. در این بیماری ,استخوان لونیت منبع خونرسانش را از دست می دهد و در اثر آن می میرد. محققان کشورمان مراحل تحقیقاتی درمان این بیماری با سلول های بنیادی را با موفقیت پشت سر گذاشته و به زودی آن را وارد فاز بالینی می کنند.
امتیاز:
این تغبییرات سبب درد و سفتی در حرکت مچ می شود. در مراحل پیشرفته تر استخوان لونیت کاملا تحلیل می رود وباعث تغییر موضع استخوان های دیگر می شود.این تغییرات نهایتا باعث استئوارتریت می شود .
کین باخ بیماری معمولی نیست ، به علاوه بسیار آهسته رخ می دهد به طوری که بیمار ممکن است تا مراحل پیشرفته نیز متوجه بیماری خود نگردد. این دو ویژگی سبب آن شده که علت این بیماری تا کنون ناشناخته باقی بماند و اطلاعات کمی از آن در دست باشد.
این بیماری بیشتر در سنین 20 تا40 سال رخ می دهدودر مردان 2 برابر زنان است.به ندرت در هر دو مچ رخ می دهد.
کین باخ نخستین کسی بود که در 1910 از روی تصاویر اشعه ایکس این بیماری را مطرح کرد و علت آن را آسیب دیدگی منابع خونرسان لونیت دانست .
با توجه به تئوري هاي موجود براي بيماري کين باخ که براي جراحان وجود داشت روش هاي درماني و جراحي متعددي براي اين بيماري پايه گذاري شد که هيچ يک درمان قطعي نبوده است و در حال حاضر هيچ درمان جراحي که بتواند موجب درمان قطعي اين بيماري شود وجود ندارد.
عمل هاي جراحي پيشنهاد شده اکثرا با عوارض زيادي نيز همراه بوده اند.
علایم کلینیکی عبارتند از : محدودیت حرکت, درد در ناحیه مچ, ناتوانی درچنگ زدن و....
تشخیص این بیماری و مرحله آن با استفاده از تصویربرداری اشعه ایکس و یا IRM امکان پذیراست. استخوان مرده در تصاویر رادیو گرافی به رنگ سفید در می آید.
درمان:
روشهای مختلفی برای درمان این بیماری ابداع شده ولی از میزان تاثیر آنها اطلاعات زیادی دردست نیست. روش درمانی و تاثیر آن بستگی به مرحله بیماری وشدت آن دارد.
"Immobilization"
درمراحل اولیه جهت کاهش تنش های وارده براستخوان استفاده از قالب جهت ثابت و ساکن نگهداشتن مچ حداکثر تا 3 ماه تجویز می شود. با این روش ممکن است منبع خونرسان استخوان هلالی بازگردد و بیماری ظرف این مدت از بین برود.
"Surgery"
درمراحل بعدی بیماری نیاز به عمل جراحی است که بر حسب شدت انواع مختلفی دارد.
"Revascularization"
به فرايندي اطلاق مي شود كه طي آن جراح قسمتي از رگ يا استخوان را از ناحيه ديگري برداشته و به لونيت پيوند مي زند تا جريان خون را به استخوان تحليل رفته بازگرداند. اين روش براي مراحل1 ،2 ، Α 3 كاربرد دارد ولي هميشه موفقيت آميز نيست.
"Equalization"
ز انواع ديگر، برابر سازي سطوح مفصلي است كه باعث كاهش تنش هاي برشي وارد برلونیت مي شود. نتايج بسيار خوبي از هر دو روش كوتاه كردن راديال ودراز كردن اولنا به دست آمده است . به اين ترتيب از فشار وارد بر لونيت كاسته مي شود هر چند اين روش استخوان تحليل رفته را به حال اول باز نمي گرداند و بنابراين نبايد در مراحل ،4 ،Β3 استفاده شود.هر دو روش بر مبناي برداشتن استخوان وثابت كردن به وسيله يك صفحه فشاري قرار دارند.
" Carpectomy"
در مرحله IV بیماری جراحان روی درمان استئوآرتریت مچ متمرکز می شوند که در اثر تحلیل کامل لونیت اتفاق می افتد. یکی از گزينه های جراح برداشتن ردیف پروگزیمال استخوان کارپال است. این کار باعث می شود که ردیف دیستال کمی به سمت پایین جابجا شود .بعد از این فرایند مفصل مچ بهتر عمل می کند .
منفعت این روش درآن است که مچ هنوز حرکت و انعطاف پذیری خود را حفظ کرده است.ب نابراین این روش برای افرادی مناسب است که نیاز به یک مچ انعطاف پذیر دارند نه یک مچ قدرتی مانند یک نوازنده پیانو.
در طول عمل جراح ممکن است تکه ای از عصب مربوط به مفصل مچ را بردارد تا از درد مچ بکاهد بی آنکه به قدرت حس دردست آسیبی برسد.
(Wrist Fusion "(arthrodesis of the wrist"
نوعی از جراحی است که طی ان تمام استخوان های مچ ثابت شده تا به فرم یک استخوان واحد درآیند.این عمل باعث سفتی مچ می شود وبعد از آن بیمار قادر به تا کردن مچ نیست .این روش مناسب برای کسانی است که نیاز به یک مچ قدرتمند به جا ی انعطاف پذیر دارند مثلا در شغل های کارگری.
سلول درمانی
محققان کشورمان در صددند تا با استفاده از سلول های بنیادی مزانشیم به درمان این بیماری کمک کنند. مراحل تحقیقاتی برای درمان کین باخ با سلول های بنیادی به پایان رسیده و به زودی اولین بیمار تحت تزریق سلول های بنیادی قرار خواهد گرفت.
نتایج این کار درمانی از طریق همین پایگاه خبری منتشر خواهد شد.
پایان مطلب/