مدل نانوآرایش شده بر مبنای سلول های بنیادی پرتوان القایی برای فنوتیپ کاردیومیوپاتی
کاردیومیوسیت های مشتق از سلول های بنیادی پرتوان القایی انسانی(hiPSC-CMs) فرصت ارزشمندی را برای مطالعه بیماری قلبی وراثتی در in vitro در اختیار محققین قرار می دهند اما اغلب آن ها از نظر فنوتیپی نابالغ هستند و این امر توانایی آن ها برای ایجاد یک مدل موثر را محدود می کند.
امتیاز:
به گزارش بنیان به نقل از sciencemag، کاردیومیوپاتی دلیل اصلی مرگ در بیماران مبتلا به دیستروفی عضلانی دوشن است. اما پاتوژنز فنوتیپ این بیماری به طور کامل درک نشده است. در این مطالعه محققین در دانشگاه واشنگتن درصدد بودند دریابند آیا نانوتوپوگرافی های زیست تقلید می توانند فنوتیپ بیماری را با استفاده از hiPSC-CMs دیستروفی عضلانی دوشن طبقه بندی کنند و یک مدل مناسب از این بیماری را ارائه دهند. آن ها دریافتند که نانوتوپوگرافی آنیزوتروپیک لزوما برای تشخیص تفاوت های ساختاری بین hiPSC-CMs طبیعی و دیستروفی عضلانی دوشن می باشد و این امر با سطوح کشت معمولی به راحتی قابل تشخیص نیست. hiPSC-CMs های دیستروفی عضلانی دوشن در سطح ماکروسکوپی و ساب سلولار در مقایسه با کاردیومیوسیت های طبیعی پاسخ دهی عملکردی و ساختاری کمتری به نانوتوپوگرافی دارند. این پاسخ دهی متفاوت می تواند به دلیل سطوح پایین اکتین اسکلت سلولی باشد. در مجموع به نظر می رسد که hiPSC-CMs دیستروفی عضلانی دوشن، سازش پذیری کمی به تغییرات ماتریکس خارج سلولی پیرامون شان دارند و بر اهمیت استفاده از ساختارهای نانوتوپوگرافی شده برای طبقه بندی موثر فنوتیپ های بیماری های قلبی ساختاری در in vitro تاکید دارد.
پایان مطلب/