کوکتیل آدیپوژنیک جدیدی که می تواند آدیپوسیت های دارای عملکرد را از سلول های بنیادی مزانشیمی ایجاد کند
عدم عملکرد آدیپوسیت ها را می توان به طور مستقیم با بیماری ها و اختلالاتی مانند چاقی، دیابت نوع دو و سندرم متابولیک مرتبط داشت. فرایند آدیپوژنز به میزان زیادی در مدل های سلولی مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. بیشتر مطالعات نیز در زمینه نشان دادن مسیرهای سیگنالینگ تنظیم کننده تمایز آدیپوژنیک از پیش آدیپوسیت ها تا آدیپوسیت های بالغ بوده است.
امتیاز:
به گزارش بنیان به نقل ازmedicalnewstoday، سلول های حاصل از این فرایند تمایزی دارای مورفولوژی کروی هستند که می توان قطرات چربی را درون سیتوپلاسم آن ها مشاهده کرد. این پارامترها به عنوان وقایع سلولی که تعیین کننده مرحله نهایی آدیپوژنز هستند مورد قبول همگان هستند. با این حال، عملکرد و بلوغ این آدیپوسیت های تمایز یافته همواره مورد بحث بوده است. به همین دلیل و از آن جایی که بافت چربی نقش مهمی را در هموستازی انرژی ایفا می کند، ارزیابی عملکرد آدیپوسیت های تمایز یافته پارامتر مهمی در مطالعات آدیپوژنز محسوب می شود. در این مطالعه محققین آلمانی در دانشگاه del Desarrollo نشان داده اند که تیمار سلول های بنیادی مزانشیمی با یک محرک آدیپوژنیک ساده شامل دگزامتازون و روزیگلیتازون(D&R) تمایز آدیپوژنیک را القا می کند. آن ها مشاهده کردند که درصد قابل توجهی از این سلول ها به رده های آدیپوژن تمایز می یابند که نه تنها با وجود قطرات چربی در آن ها مشخص است بلکه آن پتانسیل تکثیری خود را نیز از دست می دهند و ژن هایی را بیان می کنند که مشخصه آدیپوسیت های بالغ هستند و به انسولین حساسیت دارند و آدیپوکین ها را نیز سنتز و ترشح می کنند. این نتایج به وضوح نشان می دهد که دگزامتازون و روزیگلیتازون ابزار مفیدی برای تولید آدیپوسیت های بالغ دارای عملکرد در آزمایشگاه هستند. این شواهد از آن جایی می تواند اهمیت بیشتری داشته باشد که کوکتیل آدیپوژنیک استانداردی که برای القای تمایز چربی در سلول های بنیادی مزانشیمی مورد استفاده قرار می گیرد، آدیپوسیت های نابالغ و فاقد عملکردی را تولید می کند. این محرک های آدیپوژنیک(دگزامتازون و روزیگلیتازون) می توانند برای آنالیزهای مسیری آینده و سلول درمانی ها مورد استفاده قرار گیرند.
پایان مطلب/