استئو پروز ناشي از داروها
از آنجا که تخريب استخواني در ماههاي اول درمان سرکوبکننده ايمني رخ ميدهد، درمان بايد زودتر شروع شود. مکملهاي کلسيم و ويتامين D و داروهاي ضدجذب استخوان بايد براي پيشگيري از تخريب استخواني که پس از پيوند رخ ميدهد مدنظر باشند البته اثرات آنها بر خطر شکستگي مشخص نيست.
امتیاز:
داروهاي موثر بر سيستم ايمني مهارکنندههاي کلسينورين
مهارکنندههاي کلسينورين، داروهاي سرکوبکننده ايمني هستند که در ترکيب با گلوکوکورتيکوييدها در بيماران تحت پيوند اعضاء بهکار ميروند. در خارج از بدن، سيکلوسپورين و تاکروليموس، استئوکلاستوژنز و جذب استخوان را مهار ميکنند. با وجود اين در داخل بدن، اين داروها موجب تخريب استخوان در اثر افزايش بارز جذب استخوان ميشوند. تغيير در توليد سيتوکاينهاي سلول T و تغيير در متابوليسم ويتامين D همراه با هيپرپاراتيروييدي ثانويه ممکن است در اثر مهارکنندههاي کلسينورين نقش داشته باشد. علاوه بر اين جداسازي نقش بيماري زمينهاي و گلوکوکورتيکوييدها از اثرات آنها بر تراکم معدني استخوان و شکستگيهاي ناشي از شکنندگي امکانپذير نيست. خطر شکستگي به سن بيمار و بيماري زمينهاي ارتباط دارد. سن بالاتر و تراکم معدني استخوان کمتر، پيشبينيکنندههاي شکستگيهاي مهرهاي در بيماران مبتلا به بيماريهاي قلبي هستند اما نه در مبتلايان به بيماريهاي کبدي. در اين وضعيت، شکستگيهاي شايع مهرهاي تنها پيشبينيکنندههاي شکستگيهاي آتي مهرهاي هستند. تراکم معدني استخوان به دليل وجود استئوديستروفي کليوي، ارزش نسبتا کمي در بيماران مبتلا به مرحله انتهايي بيماريهاي کليوي دارد.
از آنجا که تخريب استخواني در ماههاي اول درمان سرکوبکننده ايمني رخ ميدهد، درمان بايد زودتر شروع شود. مکملهاي کلسيم و ويتامين D و داروهاي ضدجذب استخوان بايد براي پيشگيري از تخريب استخواني که پس از پيوند رخ ميدهد مدنظر باشند البته اثرات آنها بر خطر شکستگي مشخص نيست.
درمان ضدرتروويروسي
ورود داروهاي ضدرتروويروسي بهوضوح عوارض و مرگومير بيماران آلوده به ويروس نقص ايمني انساني (HIV) را کاهش ميدهد. داروهاي ضدرتروويروسي از طريق افزايش استئوکلاستوژنز و جذب استخوان و همچنين آسيب ميتوکندريال، اختلال در عملکرد استئوبلاستها و اخلال در تشکيل استخوان، موجب تخريب استخوانها ميشوند. اين اثرات منجر به کاهش تراکم معدني استخوان ميشود.
دادههاي مربوط به بروز شکستگيها محدود هستند و مطالعات بر روي بيماران مبتلا به HIV، افتراقي ميان بيماران مصرفکننده داروهاي ضدرتروويروسي از بيماران غيرمصرفکننده نميگذارند. خطر نسبي شکستگيهاي مهرهاي و غيرمهرهاي در زنان و مردان مبتلا به عفونت HIV به ترتيب 40 و 70 افزايش مييابد. در حال حاضر، تخريب استخواني ناشي از درمان ضدرتروويروسي با کاهش عوامل خطر، مکملهاي کلسيم و ويتامين D و فعاليت فيزيکي درمان ميشود. آلندرونات و زولدرونيک اسيد، تراکم معدني استخوان را در بيماران مبتلا به HIV افزايش ميدهند اما فايده آنها در کاهش خطر شکستگي ثابت شده نيست.
داروهاي مورد استفاده در بيماريهاي گوارشي
مهارکنندههاي پمپ پروتون
مهارکنندههاي پمپ پروتون به طور رايج در درمان بيماريهاي گوارشي فوقاني استفاده ميشوند. در خارج از بدن مهار پمپهاي پروتون در غشاي استئوکلاستها ممکن است جذب استخوانها را کاهش دهد. با وجود اين، مهارکنندههاي پمپ پروتون در داخل بدن جذب گوارشي کلسيم را کاهش و جذب استخواني را افزايش ميدهند. مهارکنندههاي پمپ پروتون تراکم معدني استخوان را در مهرههاي کمر و لگن کاهش و خطر شکستگيهاي مهرهاي و غيرمهرهاي ناشي از شکنندگي را بسته به دوز دارو و مدت درمان افزايش ميدهند. خطر شکستگي يکسال پس از قطع مهارکنندههاي پمپ پروتون روند معکوس پيدا ميکند. بلوکرهاي گيرنده هيستامين 2 موجب تخريب استخوان نميشوند.
نتيجهگيري
داروهاي استفاده شده مرسوم براي درمان بيماريهاي متعددي، داراي اثرات مخرب بر استخوانها هستند. آگاهي از اين مشکل باليني محدود است و بنابراين روشهاي پيشگيري اغلب بهکار گرفته نميشوند. پايش کافي سلامت استخوان و مداخلات درمان در هنگام استفاده از داروهاي داراي اثر مخرب بر استخوانها، توصيه ميشود؛ بهويژه در بيماران داراي عوامل خطر ديگر براي استئوپروز.
برگرفته از سایت پزشکی بالینی
پایان مطلب/