گرافت سلول های بنیادی انسانی برای ترمیم آسیب طناب نخاعی در رت ها
بیش از یک و نیم سال بعد از ایمپلنت کردن، محققین دانشگاه کالیفرنیا گزارش کرده اند که سلول های بنیادی عصبی انسانی گرافت شده به آسیب نخاعی رت ها در آزمایشگاه، به رشد و بلوغ خود ادامه می دهند و ریکاوری عملکردی آن ها یک سال بعد از گرافت شروع شده است.
امتیاز:
به گزارش بنیان به نقل از medicalnewstoday، سلول های بنیادی عصبی به نورون ها و گلیاها تمایز می یابند و محققین بسیاری پتانسیل آن ها در بازسازی و درمان آسیب های نخاعی را با ایمپلنت کردن سلول های بنیادی عصبی مشتق از سلول های بنیادی پرتوان به مدل های جانوری آسیب نخاعی و ترمیم آسیب نشان داده اند. در مطالعات جانوری گذشته، دکتر لو و توزینسکی نشان داده اند که سلول های بنیادی عصبی می توانند بعد از ایمپلنت شدن زنده بمانند و ارتباطات جدیدی را شکل دهند، حتی آن ها عملکرد فیزیکی را نیز به میزان محدودی احیا کردند به نحوی که موجود قادر به حرکت دادن پاهایش بود. اما چه تعداد از این سلول های بنیادی عصبی بالغ می شوند و برای رسیدن به این بلوغ چقدر زمان لازم است؟
دوره بارداری برای انسان 280 روز و برای رت 21 روز است. مغز یک بچه دو یا سه ساله انسان معادل یک رت 20 روزه است، به همین دلیل ممکن است سلول های بنیادی عصبی در مدل های جانوری به طور صحیحی عملکرد این سلول ها در انسان را منعکس نکنند. در این مطالعه دکتر لو و همکارانش از یک رده سلول بنیادی عصبی انسانی به نام H9 استفاده کرده اند که از سلول های بنیادی جنینی انسان مشتق می شوند و براحتی در دسترس است و ویژگی های آن به خوبی شناسایی شده است. سلول های بنیادی عصبی H9 برای بیان GFP مدیفه شده و درون ماتریکس های فیبرینی حاوی کوکتیل های فاکتور رشد قالب گیری شدند. در ادامه و دو هفته بعد از آسیب، ماتریکس به ناحیه آسیب نخاعی رتی که دچار نقص ایمنی شده بود و عملکرد اندام حرکتی جلویی آن مختل شده بود، پیوند شد. با گذشت زمان این سلول های بنیادی عصبی به خوبی با ناحیه آسیب ادغام شده، فرایندهای تکوینی طبیعی را پشت سر گذاشته و به سلول های بالغی تبدیل شدند. بخوبی مشخص بود که این سلول های بنیادی عصبی برنامه های بلوغ ذاتی شان برخلاف قرار گرفتن در یک محیط پر چالش حفظ می کنند. ریکاوری عملکرد اندام حرکتی در رت ها ایده های درمانی پایه را حمایت می کند اما مهم تر این که بهبود گفته شده زمانی اتفاق می افتد که مارکرهای بلوغ سلولی مربوط به رده های عصبی و گلیالی بیان می شوند.
در مجموع این مطالعه نشان می دهد که که سلول های بنیادی عصبی ایمپلنت شده از جایگاه آسیب مهاجرت نمی کنند اما آستروسیت های پشتیبان این کار را انجام می دهند که خود موجب نگرانی است. با این حال، محققین از فرارشد گلیالی عوارض جانبی مانند تشکیل تومور یا تخریب عملکرد اندام حرکتی را مشاهده نکرده اند. به هر حال آن چه مهم است این است که مطالعاتی از این دست می توانند درک و بینش موجود در مورد کشت های طولانی مدت سلول های عصبی را افزایش دهند.
پایانن مطلب/