چگونه سلول های بنیادی خون بند ناف می توانند پیشرفت سرطان را در بیماران مبتلا به اختلالات پوستی مهار کنند
جهش در ژن Col7a1 منجر به تکوین اپیدرمیولیز بولوسای دیستروفی مغلوب(RDEB) می شود که یک اختلال شکننده کننده پوست است که با فرسایش پوست و غشاهای موکوسی همراه است و می تواند منجر به کارسینومای سلول های سنگفرشی پوست(cSCC) شود.
امتیاز:
به گزارش بنیان به نقل از Stemcellportal، مطالعه ای جدید نقش پیام رسانی TGFβ را RDEB نشان داده است و گزارش کرده است که بین فیبروز و بدخیمی ارتباط وجود دارد و سلول های بنیادی خون بند ناف در مهار تکوین cSCC مربوط به RDEB موثر هستند.
ادغام شدن دست ها و پاها بوسیله پرده نازکی از پوست در اغلب بیمارانی که به اشکال شدید RDEB مبتلا هستند اتفاق می افتد و آنالیزهای اولیه موش های مدل RDEB که تازه متولد شده اند، فعال شدن زودهنگام پیام رسانی TGFβ از طریق فسفریلاسیون Smad2/3 درون چین های بین انگشتی دستان بچه موش را نشان داده است. افزایش پیام رسانی TGFβ با افزایش رسوب فیبریل های کلاژنی و بیان افزایش یافته ماتریکس متالوپروتئینازهای درمی(MMP-9 و MMP-13) همراه است که نشان دهنده یک محیط زخم مزمن است. درمان این موش ها با تزریق درون درمی سلول های بنیادی خون بند ناف موجب سرکوب کوتاه مدت پیام رسانی TGFβ، بیان MMP-9/MMP-13 و بیان سیتوکین های پیش التهابی و افزایش فاکتور ضد فیبروزی(TGFβ3 و دکورین) شد.
بررسی های بیشتر نشان داد که سلول های بنیادی خون بند ناف می توانند فیبروز را مهار کنند و تغییر شکل های بدخیم کراتینوسیت ها و تهاجمی بودن cSCC را سرکوب کنند، هر چند برای اثبات قطعی این امر نیاز به مطالعات بیشتری است. با بررسی بیشتر می توان امیدوار بود که استفاده از سلول های بنیادی خون بند ناف به ابزاری موثر برای جلوگیری از پیشرفت سرطان در بیماران مبتلا به RDEB تبدیل شود.
پایان مطلب/