تاریخ انتشار: ﺳﻪشنبه 03 خرداد 1401
احتمال وقوع پسوریازیس در بیماران خودایمنی نظیر MS

  احتمال وقوع پسوریازیس در بیماران خودایمنی نظیر MS

محققان دریافته‌اند، که درمان‌های کاهش دهنده سلول B ممکن است خطر ابتلا به بیماری پسوریازیس را افزایش دهد.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بر اساس یک مطالعه در ایالات متحده بر اساس داده‌های عوارض جانبی بیمار، گزارش‌های پسوریازیس (یک بیماری پوستی خودایمنی که برخی از فرآیندهای بیولوژیکی را با مولتیپل اسکلروزیس (MS) به اشتراک می‌گذارد) در میان بیماران ام‌اس که از درمان‌هایی که سلول‌های B را تحلیل می‌برند، به طور نامتناسبی بالا است.

در مقابل، بیمارانی که از Tysabri (ناتالیزوماب)، گلاتیرامر استات (با نام تجاری Copaxone) یا دی متیل فومارات (با نام تجاری Tecfidera) مصرف کرده‌اند به طور قابل توجهی کمتر احتمال دارد که پسوریازیس را به عنوان یک عارضه جانبی گزارش کنند. اکنون مطالعات بیشتری برای تایید ارتباط بین درمان‌های کاهش‌دهنده سلول B، از جمله ریتوکسیماب (با نام تجاری Rituxan) و Ocrevus (ocrelizumab) و افزایش خطر پسوریازیس و درک بهتر مکانیسم‌های زمینه‌ای آن مورد نیاز است.
محققان خاطرنشان کردند که این اطلاعات ممکن است به تعیین اینکه آیا باید از برخی درمان‌های اصلاح‌کننده بیماری (DMTs) در بیماران ام‌اس مبتلا به پسوریازیس یا در معرض خطر ابتلا به بیماری پوستی اجتناب شود، کمک کند. مطالعه «افزایش نامتناسب در گزارش‌های پسوریازیس در ارتباط با درمان‌های کاهش سلول‌های B در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس» در مجله Multiple Sclerosis and Related Disorders منتشر شد. 
شرایط خودایمنی مرتبط با پوست در بیماران ام اس در DMT گزارش شده است. با این حال، رابطه دقیق بین ام اس و پسوریازیس نامشخص است. با در نظر گرفتن این موضوع، تیمی از محققان در ایالات متحده، وقوع پسوریازیس را در افرادی که MS DMT های مختلف دریافت می‌کردند، با تجزیه و تحلیل گزارش‌های نامطلوب در پایگاه داده سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) سیستم گزارش رویدادهای نامطلوب (FAERS) و OpenFDA ارزیابی کردند. FAERS یک پایگاه داده در دسترس عموم است که شامل گزارش‌های عوارض جانبی شناسایی نشده و خطاهای دارویی است که به‌طور داوطلبانه توسط بیماران و ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی به FDA ارسال می‌شود. OpenFDA یک ابزار آنلاین است که تجزیه و تحلیل آماری داده‌های FAERS را تسهیل می‌کند. گزارش‌های پسوریازیس در بیماران ام اس برای هر DMT بین 1 ژانویه 2009 و 30 ژوئن 2020 جمع آوری شد. DMT های تایید شده Mavenclad (cladribine)، Mayzent (siponimod) و Zeposia (ozanimod) از تجزیه و تحلیل حذف شدند. پسوریازیس گزارش نشده و موارد وارد شده بر اساس سن، جنس و منبع گزارش مرتب شدند.
نتایج نشان داد که از 45547 بیماری مرتبط با پوست گزارش شده در FAERS، 514 (1.13٪) پسوریازیس بودند. گزارش‌های سایر بیماری‌های پوستی خود ایمنی حداقل (تا 33 گزارش در هر بیماری) برای همه DMTها بود. محققان نوشتند که بیماران گزارش پسوریازیس را برای اکثر DMT ها به جز گلاتیرامر استات و ریتوکسیماب آغاز کردند، "که گزارش‌های بیشتری از متخصصان مراقبت‌های بهداشتی داشتند." همچنین، گزارش بیماران زن برای همه DMT ها به جز Lemtrada (alemtuzumab) از بیماران مرد پیشی گرفت.
هنگام تجزیه و تحلیل بر اساس جنسیت، Tysabri تنها DMT بود که با احتمال کمتری برای گزارش پسوریازیس در زنان و مردان مرتبط بود. به طور کلی، این یافته‌ها نشان می‌دهد که ریتوکسیماب و اکرووس ممکن است خطر ابتلا به پسوریازیس را در بیماران ام اس افزایش دهند. در حالی که مکانیسم‌هایی که توسط آن درمان‌های کاهش دهنده سلول B ممکن است خطر پسوریازیس را افزایش دهند مشخص نیست، ریتوکسیماب گزارش شده است که اینترفرون نوع 1 را در برخی از بیماران مبتلا به بیماری خودایمنی دیگر افزایش می‌دهد.
از آنجایی که اینترفرون نوع 1 برای ایجاد پسوریازیس کلیدی است، مطالعات بیشتری برای ارزیابی اینکه آیا Ocrevus همان اثر را دارد و مکانیسم‌های زمینه‌ای این خطر بالقوه افزایش یافته پسوریازیس در برخی بیماران تحت درمان‌های کاهش سلول B را شناسایی می‌کند، مورد نیاز است.
علاوه بر این، این تیم نتیجه گرفت که "پایش و گزارش دقیق پسوریازیس به عنوان یک عارضه جانبی احتمالی برخی از DMT ها مورد نیاز است."
پایان مطلب/
لینک منبع: 
https://www.msard-journal.com/article/S2211-0348(22)00344-3/fulltext 
 

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه