ریزمحیط تومور و نشانگرهای زیستی پیش آگهی برای سرطان پانکراس
مطالعات نرخ بقای مبتلایان به سرطان پانکراس را با آرایش سلولهای ایمنی در تومورها مرتبط کرده است.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، محققان دانشگاه جان هاپکینز کشف کردهاند که سازماندهی انواع مختلف سلولهای ایمنی در تومورهای پانکراس با میزان پاسخ بیماران مبتلا به سرطان لوزالمعده به درمان و مدت زنده ماندن آنها مرتبط است. یافتههای جدید که در Cancer Research منتشر شد، در نهایت میتواند به راههای جدیدی برای درمان سرطان پانکراس منجر شود که بالاترین میزان مرگ و میر را در بین تمام سرطانهای اصلی دارد.
به طور متوسط، تنها حدود 10 درصد از افراد مبتلا به سرطان پانکراس پنج سال زنده میمانند. پیشبینی اینکه کدام بیماران بیشتر به درمانهای موجود پاسخ میدهند دشوار است. محققان مدتهاست که به دنبال ابزارهای بیشتری هستند. در سالهای اخیر، دانشمندانی که بسیاری از انواع سرطان را مطالعه میکنند، به اهمیت سلولهای غیرسرطانی، مولکولها و رگهای خونی اطراف تومورها - به نام ریزمحیط تومور - پی بردهاند. بخشی از این ریزمحیط تومور سلولهای ایمنی است. برخی از آنها توانایی هدف قرار دادن تومور را برای تخریب دارند در حالی که برخی دیگر به تومور کمک میکنند تا از سیستم ایمنی فرار کند.
در تحقیقات قبلی در مورد سرطان لوزالمعده، محققان تعداد سلولهای ایمنی موجود در ریزمحیط تومور را محاسبه کردند و هیچ ارتباطی با نتایج بیمار پیدا نکردند، اما محققین جانز هاپکینز، فرض کردند که آرایش فیزیکی سلولهای ایمنی ممکن است مهم تر از تعداد کل آنها باشد.
در مطالعه جدید، محققین از روشی به نام ایمونوهیستوشیمی مالتی پلکس استفاده کردند تا مکان 27 مولکول ایمنی مختلف را در تومورهای جراحی برداشته شده از 45 فرد مبتلا به آدنوکارسینوم مجرای پانکراس، شایع ترین شکل سرطان پانکراس، مشخص کنند. بیماران 52 درصد زن، با میانگین سنی 63.5 سال بودند و تمام مراحل سرطان را داشتند و 41 درصد سرطان شرکت کنندگان حداقل به چهار غدد لنفاوی گسترش یافته بود. تحقیقات نشان میدهد که سلولهای سرطانی فرآیندی را که سلولهای سالم برای انتشار در سراسر بدن استفاده میکنند، «ربایش» میکنند. محققان دریافتند که در بین 22 بیمار که کمتر از حد متوسط زنده ماندهاند (میانگین 313 روز)، سلولهای ایمنی به نام میلومونوسیتهای IL-10+ تمایل دارند در نزدیکی مجموعهای از سلولهای گرانزیم B+CD8+ T یا لنفوسیتهای T سیتوتوکسیک قرار داشته باشند. در میان 23 بیمار که بیشتر از حد متوسط زنده ماندند (میانگین 832 روز)، همان میلومونوسیتها بیشتر در نزدیکی نوع متفاوتی از سلولهایT، معروف به سلولهای+ T PD-1+ CD4 یا سلولهای کمکی T فعال گروهبندی شدند.
هر نوع سلول مانند ترمز روی دیگری عمل میکند. لنفوسیتهای T سیتوتوکسیک، سمی تولید میکنند که میتواند سلولهای سرطانی را بکشد، اما در میان بازماندگان کوتاهمدت محققان فرض میکنند که میلومونوسیتهای مجاور این توانایی را مسدود میکنند. با این حال، در بازماندگان طولانی مدت، آنها فکر میکنند که سلولهای T کمکی فعال شده، میلومونوسیتها را خاموش میکنند، که به نوبه خود به لنفوسیتهای T سیتوتوکسیک اجازه میدهد تا به طور موثرتری با سرطان مبارزه کنند.
محققان میگویند برای تأیید این فرضیهها در مورد چگونگی تعامل سلولها در ریزمحیط تومور پانکراس، و همچنین تعیین اینکه آیا هدف قرار دادن هر یک از انواع سلولها میتواند منجر به ایمونوتراپیهای جدید برای سرطان پانکراس شود، به مطالعات بیشتری نیاز است. اما محققان امیدوارند که مطالعات اضافی، نقش ریزمحیط تومور را تایید کند.
پایان مطلب/