سطح استرس پدر در چند ماه اول زندگی فرزند، بر رشد عاطفی و رفتاری فرزند در دو سالگی تأثیر میگذارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، با توجه به این موضوع که سلامت روان پدر در دوران بارداری و پس از زایمان به طور فزایندهای برای رشد کودکان اهمیت دارد، تحقیقات جدید مؤسسه روانپزشکی، روانشناسی و علوم اعصاب (IoPPN) در کالج King’s لندن با موسسه Finnish برای افزایش سلامت و رفاه افراد جامعه، ارتباطی بین بروز مشکلات عاطفی و رفتاری کودک در دو سالگی با رفتار پدرانی که در ماههای اول پس از تولد فرزندشان استرس زیادی را تجربه میکنند، پیدا کردهاند. نتایج این تحقیق که در مجله روانشناسی و روانپزشکی کودک منتشر شده است، نشان میدهد که پدران جدید باید در طول دوره پری ناتال( قبل از تولد) از نظر استرس ارزیابی شوند، زیرا فرصتی مناسب برای مداخله زودهنگام در جهت کمک به جلوگیری از مشکلات آینده برای پدر و فرزند است.
در این مطالعه که از دادههای گروه تولد CHILD-SLEEP موسسه Finnish استفاده شد، 901 پدر و 939 مادر پرسشنامههای استرس، اضطراب و افسردگی در دوران بارداری و سه مرحله در دوره پس از زایمان را تکمیل کردند که بررسی نهایی در 24 ماهگی انجام شد. از پدران جدید تعدادی سؤال در مورد سطوح استرسشان پرسیده شد، از جمله اینکه چقدر احساس میکنند نمیتوانند مسائل مهم زندگی خود را کنترل کنند و در رسیدگی به مشکلات شخصی خود دارای احساس ضعف و ناتوانی هستند. در نهایت اینکه سطح استرس آنها در یک مقیاس 20 درجهای نمره گذاری شد، با کسانی که امتیاز 10 یا بیشتر داشتند به عنوان تجربه سطوح "بالا" استرس در نظر گرفته شدند. همچنین از شرکت کنندگان خواسته شد تا مشکلات عاطفی و رفتاری فرزندشان را در 24 ماهگی گزارش کنند.
نتایچ گزارش شده از دادهای جمع آوری شده
به طور کلی، حدود 7 درصد از پدران شرکتکننده استرس بالایی را در سه مرحله اول اندازهگیری شده در دوره پریناتال را تجربه کرده بودند. در ادامه این میزان استرس در دو سال پس از زایمان به 10 درصد افزایش یافت.
بر همین اساس محققان قوی ترین ارتباط بین استرس پدری در سه ماه پس از زایمان و مشکلات عاطفی و رفتاری دوران کودکی را در دو سالگی شناسایی کردند، زیرا حتی با توجه به عوامل دیگری مانند استرس، اضطراب و افسردگی مادر، استرس پدری بیشتر از افسردگی یا اضطراب مادر، با پیامدهای رفتاری دوران کودکی مرتبط بود.
دکتر Fiona Challacombe، روانشناس بالینی در King’s IoPPN و South London and Maudsley NHS Foundation و نویسنده اصلی این مطالعه میگوید: «مطالعه ما نشان داد که استرس پدر، به ویژه در ماههای اولیه پس از زایمان، سهم منحصر به فردی در پیامدهای کودک دارد. با این وجود، مردان ممکن است در این زمان تمایلی به درخواست کمک یا بیان نیازهای خود نداشته باشند و ممکن است احساس کنند از تمرکز مادری خدمات پری ناتال طرد شدهاند. بنابراین پدران برای مدیریت استرس و رفاه و کمک به جلوگیری از مشکلات آینده برای فرزندانشان در مرحله حساسی از رشد، تنها با مشارکت داشتن در انجام کارها و داشتن انواع حمایتها در این دوران، میتوانند حضور فعال و موثری داشته باشند.
ارزیابی استرس پدر در دوره پری ناتال
استرس پدر یکی از مظاهر مهم پریشانی پریناتال است و به سلامت روان کودک مربوط میشود، به ویژه زمانی که این استرس در ماههای اولیه پس از زایمان وجود داشته باشد. بنابراین استرس پدر باید در دوره پریناتال ارزیابی شود، که فرصتهایی را برای مداخله زودهنگام و پیشگیری از مشکلات برای پدر و کودک ارائه دهد.
تحقیقات آینده باید بر درک مکانیسمهایی متمرکز شود که تعامل رفتار پدر و مادر با رفتار بچه را به سمت درست پیش ببرد، چه رفتارهای پدرانه باشد و چه رفتارهای مادرانه، زیرا طراحی چنین مطالعاتی، به مداخلات مناسب و درست پدران در این دوران کمک میکند. نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش استرس پدر در دو سال نشان میدهد که این استرس با گذشت زمان از بین نمیرود، زیرا مشکلات بعد از بازگشت دوباره به محل کار، وجود مشکلات مزمن خواب و مشکلات رفتاری، هر روز آشکارتر میشوند، بنابراین همگی میتوانند ناشی از تعاملات نامناسب این دوره باشد. بنابراین باید در خصوص موضوع رابطه بین استرس پدری و پیامدهای رفتاری فرزند، بررسی بیشتری صورت گیرد.
استرس مادران در دوران بارداری بر رشد عاطفی کودکان نیز تأثیر میگذارد
نتایج یک مطالعه جدید در دانشگاه Northwestern نشان میدهد که زنان بارداری که در دوران بارداری (در سه ماهگی نوزادانی) از لحظه ای به لحظه دیگر نوسانات استرس بیشتری داشتند، مسیر رشد کودک آنها با ترس، غم و ناراحتی بیشتری نسبت به مادرانی با تغییرات استرس کمتری روبرو بودند، ادامه پیدا میکند. تحقیقات قبلی نشان داده است که پریشانی مادران در دوران بارداری با خلق و خوی و رفتار نوزاد آنها مرتبط است، اما این یکی از اولین مطالعاتی است که تجربه استرس مادران را در زمانهای مختلف اندازهگیری میکند، که امکان بررسی دقیقتر این که آیا تغییرات در استرس مادر در دوران بارداری برای رشد نوزاد اهمیت دارد.
"تحقیقات اغلب استرس را به عنوان یک سازه ثابت و بدون تغییر بررسی میکنند (ساختاری که یا زیاد است یا کم، وجود دارد یا وجود ندارد ) اما اکثر ما بسته به آنچه در اطرافمان میگذرد، در استرس خود دچار نوسانات زیادی هستیم." نویسنده اصلی مطالعه، استادیار پژوهشی علوم اجتماعی پزشکی در دانشکده پزشکی فاینبرگ دانشگاه Northwestern و عضو مؤسسه نوآوری در علوم توسعه Northwestern (DevSci) گفت "این تنوع در زندگی روزمره ما ذاتی است، بنابراین این ناپایداری جنبه مهمی از استرس را به تصویر میکشد و بینشی در مورد چگونگی اندازهگیری استرس در آینده ارائه میدهد. این امر از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا ما تلاش میکنیم تا از نزدیک محیط مادر و جنین را به تصویر بکشیم، تا به چگونگی رشد نوزادان در طول زمان پی ببریم. به عنوان مثال، مادری که در دوران بارداری دارای سطوح استرس ثابتی است و مادر دیگری که در دوران بارداری بین سطوح استرس بسیار کم و بسیار بالا حرکت میکند، ممکن است در نهایت سطح استرس متوسط مشابهی را در آن زمان داشته باشند، مک نیل گفت، داشتن درک بهتر از ماهیت استرس در دوران بارداری ممکن است به تلاشهای پیشگیری کمک کند، مانند کمک به افراد برای رسیدن به سطح ثابت آرامش قبل یا در شروع بارداری.از آنجایی که بیشتر والدین، نوعی از مراقبتهای دوران بارداری را دریافت میکنند، این اقدامات بررسی استرس میتواند در این دوره انجام شود و از این طریق به آنها کمک کرد.
چگونه استرس دوران بارداری، خلق و خوی نوزاد را تغییر میدهد
مطالعه نوسانات استرس در دوران بارداری در رابطه با رشد نوزاد ایده نسبتا جدیدی است و نویسندگان مطالعه میگویند که هنوز درک روشنی از تأثیر استرس و محیط بارداری بر جنین در حال رشد وجود ندارد. مک نیل گفت که تحقیقات بیشتری در نمونههای بزرگتر و متنوعتر مورد نیاز است تا مشخص شود آیا این الگوها برای خانوادههایی از زمینههای مختلف و با انواع حمایتها صادق است یا خیر. بنابراین والدین میتوانند کارهایی را انجام دهند تا به کودک کمک کنند تا موقعیتها را طی کند و یاد بگیرد که احساسات منفی خود را تنظیم کند و با آنها کنار بیاید."دکتر متیو دیویس، رئیس بخش اطفال در Feinberg و بیمارستان کودکان Ann & Robert H. Lurie در شیکاگو گفت: "این مطالعه نشان میدهد که پیوند بین والدین و فرزند بر اساس ژنها و همچنین تجربیات، از در دوره قبل از تولد شروع شده است. بنابراین یکی از مهمترین رویکردها برای داشتن فرزندی کمتر مضطرب، حمایت از والدین باردار و به حداقل رساندن استرس آنها در دوران بارداری است.
بودجه این مطالعه توسط Lurie Children's و موسسه تحقیقات کودکان Stanley Manne به عنوان بخشی از ابتکار راهبردی Perinatal of Origins of Disease در اختیار DevSci قرار گرفت.
پایان مطلب/.