به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، افسردگی یکی از بیماری‌هایی است که به دلیل پاتوژنز نادرست آن شناخته نشده است. شناسایی مکانیسم‌های مولکولی و بیولوژیکی زمینه‌ساز افسردگی ضروری است و میکروبیوم روده یک منطقه جدید مورد علاقه است. در مطالعه جاری رابطه تنوع و ترکیب میکروبیوم مدفوع با علائم افسردگی را در 1054 شرکت‌کننده از گروه مطالعه روتردام بررسی کردند و این یافته‌ها را در گروه HELIUS آمستردام در 1539 نفر تأیید کردند. 
محققان در این مطالعه ارتباط سیزده گونه میکروبی، از جمله جنس‌های  Eggerthella، Subdoligranulum، Coprococcus، Sellimonas، Lachnoclostridium، Hungatella، Ruminococcaceae ، و Lachnospiraceae، Lachnospiraceae، و Lachnospiraceae، و خانواده Ruminoccau را با افسردگی مورد ارزیابی قرار دادند. 
این باکتری‌ها در سنتز گلوتامات، بوتیرات، سروتونین و گاما آمینو بوتیریک اسید (GABA)، که انتقال دهنده‌های عصبی کلیدی برای افسردگی هستند، نقش دارند. مطالعه حاضر نشان می‌دهد که ترکیب میکروبیوم روده ممکن است نقش کلیدی در افسردگی داشته باشد.
در مطالعه حاضر، هدف محققین شناسایی میکروبیوتای روده مرتبط با علائم افسردگی در جمعیت عمومی بود. نقاط قوت مطالعه جاری شامل یک نمونه بزرگ، کنترل بیشتر عوامل مخدوش کننده از جمله شرایط همراه، انجام تجزیه و تحلیل در افراد بدون داروهای ضد افسردگی و در نهایت استفاده از مقیاس‌های کمی افسردگی است. یک مطالعه بزرگ متشکل از 252503 نفر از 68 کشور نشان داد که اختلالات افسردگی زیرآستانه باعث کاهش قابل توجهی در سلامت می‌شود و از نظر کیفی با دوره‌های کامل افسردگی تفاوتی ندارد. بنابراین استفاده از مقیاس‌های رتبه‌بندی در مطالعات انجمن omics قدرتمندتر است. علاوه بر این، با وجود استفاده از بزرگترین GWAS برای میکروبیوم و افسردگی، تجزیه و تحلیل MR فاقد قدرت بود. 87 SNP برای افسردگی شناسایی شده است، با این حال، تأثیر آن‌ها بر افسردگی اندک است (نسبت شانس فردی <1.05، نسبت شانس ترکیبی <2.0)، که بعید می‌سازد که گونه‌های ژنتیکی فردی ارتباطی با میکروبیوم نشان دهند. 
برای میکروبیوم، هیچ SNP به طور قابل توجهی در سطح ژنومی وجود نداشت. این عوامل ممکن است به طور قابل توجهی بر پروفایل‌های میکروبی تأثیر بگذارد. برای مثال، قرائت‌های تولید شده توسط جفت پرایمر V4، تنوع آلفای بیشتری از جامعه میکروبی روده را نسبت به V1-V2 و V3-V479 نشان داد. علاوه بر این، یک مطالعه اخیر تفاوت‌های قابل توجهی را در ترکیب باکتریایی نشان داد که حاصل جمع آوری نمونه‌های مدفوع با استفاده از روش‌های مختلف جمع آوری مدفوع در مقایسه با انجماد فوری است.
با این حال، علی‌رغم تفاوت‌ها، هم‌پوشانی و سازگاری قابل‌توجهی در برآورد اثر بین گروه‌های کشف و تکرار وجود دارد. بنابراین، نتایج همپوشانی این مطالعه از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا با وجود تفاوت‌های روش‌شناختی، سازگار هستند. با این حال، فقدان تفاوت‌های قومی قابل توجه در آن مطالعه نشان می‌دهد که عدم تکرار بین گروه‌ها همانطور که با آزمایش p-value استنباط می‌شود احتمالاً در حوزه تنوع نمونه طبیعی است و با اندازه‌های اثر کوچک همراه است، یعنی ممکن است (حداقل تا حدی) خطای آماری نوع 2 را منعکس کند. با این وجود، صرف نظر از تفاوت‌های روش‌شناختی بالا برای Lachnoclostridium، Coproccocus و Ruminoccocaceae [NCOMMS-21-20669B] مشاهده شد که نشان‌دهنده ارتباط قوی علائم افسردگی با این گونه‌ها است.
به طور خلاصه، در این مطالعه چندین باکتری را در سطح جنس شناسایی کردند که ممکن است بر افسردگی در انسان تأثیر بگذارند. محققین در این مطالعه ارتباط Eggerthella، Coprococcus، Subdoligranulum و خانواده Ruminococcaceae را تایید کردند و باکتری‌هایی از جمله Sellimonas، Lachnoclostridium، Hungatella، Ruminococcus، Subdoligranulum، LachnospiraceaeUCG001، Eubacterium ventriosum و Ruminococociga را شناسایی کردند. این باکتری ها در سنتز گلوتامات، بوتیرات، سروتونین و گابا نقش دارند که انتقال دهنده‌های کلیدی اصلی عصبی افسردگی هستند.
پایان مطلب/