تاریخ انتشار: پنجشنبه 15 دی 1401
کشف یک پروتئین ایمنی به درمان جدید بیماری‌های قلبی اشاره دارد
یادداشت

  کشف یک پروتئین ایمنی به درمان جدید بیماری‌های قلبی اشاره دارد

تحقیقات جدید نشان داد که یک پروتئین ایمنی نقش کلیدی در تحریک تجمع پلاک‌ها در نارسایی‌های قلبی دارد.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بیماری قلبی علت شماره یک مرگ و میر در ایالات متحده است و درمان‌ها هنوز به طرز شگفت انگیزی محدود هستند. به غیر از کاهش سطح کلسترول با استاتین‌ها، بیشتر درمان‌های بیماری‌های قلبی غیر مستقیم هستند، مانند پیشگیری از دیابت و فشار خون بالا، یا بهبود رژیم غذایی و ورزش. تحقیقات جدید به رهبری تیمی از دانشگاه میشیگان نشان می‌دهد که یک پروتئین ایمنی ممکن است عامل اصلی آترواسکلروز، یا همان ضخیم شدن شریان‌های قلب باشد و این کشف امکان طیف وسیعی از درمان‌های جدید را باز می‌کند که شرایطی را هدف قرار می‌دهند که به نوعی تقریباً هر انسانی را که با افزایش سن مواجعه است، تحت تاثیر قرار می‌دهد.

suPAR

هنگامي که رسوبات چربي و ساير مواد در سرخرگ‌هاي بدن تجمع يابد، موجب تنگي آن‌ها مي‌شود و عبور جريان خون دشوار مي‌گردد که به اين حالت "تصلب شريان" يا همان "آترواسکلروز" مي‌گويند. اين وضعيت به انسداد عروق خوني قلب (سرخرگ‌ها) و در نتيجه بروز حمله قلبي يا درد قفسه سينه منجر مي‌شود. می‌تواند علل مختلفی داشته باشد مطالعه اخیر به نقش سیستم ایمنی در این فرآیند اشاره می‌کند. دکتر سلیم هایک، نویسنده ارشد این مطالعه جدید توضیح داد:" این اولین بار است که یک جز از سیستم ایمنی شناسایی می‌شود که تمام الزامات برای یک هدف درمانی امیدوارکننده برای آترواسکلروز را برآورده می‌کند هدف قرار دادن مولفه ایمنی در ایجاد آترواسکلروز، جام مقدس برای درمان بیماری‌های قلبی است".

تحقیقات جدید بر روی یک پروتئین ایمنی به نام suPAR (گیرنده فعال‌کننده پلاسمینوژن اوروکیناز محلول) متمرکز بود. این پروتئین توسط مغز استخوان تولید می‌شود و به عنوان تنظیم کننده عمومی فعالیت سیستم ایمنی عمل می‌کند. سال‌ها است که محققان، نام suPAR را به عنوان یک نشانگر زیستی فعالیت ایمنی موثر می‌شناسند. سطوح بالای نام suPAR با همه چیزاز سرطان گرفته تا دیابت در ارتباط است اما اخیرا مشخص شده است که این پروتئین ایمنی نقش مهمی در بیماری‌های کلیوی دارد. مطالعات پیش بالینی نشان داده‌اند که مهار کننده suPAR می‌تواند از آسیب کلیوی جلوگیری کند یا حتی آن را معکوس کند که نشان می‌دهد این پروتئین ممکن است بیشتر از آنچه قبلا تصور می‌شد با این بیماری مرتبط باشد. سطوح پروتئين suPAR را با استفاده از يک آزمايش ساده خون مي‌توان بررسي کرد و نتيجه اين آزمايش مي‌تواند خطر ابتلاي شخص به بيماري مزمن کليه را پنج سال قبل از بروز آسيب‌هاي ناشي از اين بيماري با اطمينان پيش بيني کند. محققان همچنين متوجه شدند که سطوح suPAR، کاهش عملکرد کليه را در افرادي که در مراحل اوليه بيماري کليه بسر مي‌برند، پيش بيني مي‌کند. نکته قابل توجهی که در این مورد وجود دارد این است که افراد مبتلا به بیماری کلیوی به دلایل نامشخصی تحت تاثیر آترواسکلروز قرار می‌گیرند. این مطالعه جدید قصد دارد با استفاده از سه رویکرد مختلف، پتانسیل suPAR را به عنوان یک عامل ایجاد کننده در بیماری‌های قلبی عروقی بررسی کند.

ژن PLAUR

در ابتدا، محققان گروهی متشکل از ۵۰۰۰ نفر از یک مطالعه در حال انجام آترواسکلروز را بررسی کردند. در اینجا آن‌ها دریافتند که سطوح بالاتر suPAR به طور قابل توجهی با میزان بیشتر رویدادهای قلبی - عروقی مرتبط است. گام بعدی در این تحقیق این بود که به دنبال هر گونه واریانت ژنتیکی بالقوه‌ای باشند که می‌تواند بر سطوح suPAR تاثیر بگذارد. محققان با بررسی یک مجموعه داده متشکل از ۲۴ هزار نفر دریافتند که یک نوع  واریانت خاص در فعال کننده پلاسمینوژن، ژن گیرنده اوروکیناز به نام PLAUR می‌تواند با سطح بالاتر suPAR خون مرتبط باشد. با ردیابی این نوع ژن در 500 هزار نفر، محققان دریافتند که  این ژن می‌تواند با نرخ بالاتر تصلب شرایین مرتبط باشد. جورج هیندی، نویسنده اول این مطالعه گفت: " ما همچنین دریافتیم که شرکت کنندگان فاقد یک نسخه از ژن PLAUR خطر کمتری برای بیماری قلبی دارند. در مجموع، داده‌های ژنتیکی واقعا قانع کننده هستند که suPAR بالا دلیل آترواسکلروز است.

آخرین قطعه پازل این بود که بفهمیم چگونه suPAR می‌تواند در توسعه آترواسکلروز نقش داشته باشد." محققان در مدل‌های موشی مبتلا به آترواسکلروز، سطوح بیش از حد بیان شده suPAR را مشاهده کردند. آن‌ها دریافتند که پلاک‌های موجود در شریان‌های حیوانات به طور چشمگیری نسبت به سطح suPAR افزایش یافته است. هایک توضیح داد: «به نظر می‌رسد سطوح بالای suPAR سلول‌های ایمنی را فعال می‌کند و آن‌ها را به واکنش بیش از حد به محیط کلسترول بالا تحریک می‌کند و باعث می‌شود این سلول‌ها وارد دیواره رگ‌های خونی شده و پیشرفت آترواسکلروز را تسریع کنند. حتی قبل از ابتلا به آترواسکلروز، آئورت موش‌های با سطوح بالای suPAR حاوی گلبول‌های سفید التهابی بیشتری بود و سلول‌های ایمنی در حال گردش در خون در حالت فعال یا حالت حمله بودند."

نقش suPAR بر روی سیستم ایمنی

مونوسیت‌های در حال گردش موش‌هایی که بیان بیش از حد suPAR (suPARTg) را دارند، بیان بالاتری از CCR2 وCX3CR1 را نشان دادند. مسیرهای CCL2/CCR2 وCX3CR1 نقش‌های مهمی در هماهنگ کردن جذب مونوسیت‌ها در دیواره رگ‌ها توسط کموتاکسی دارند، علاوه بر این، مونوسیت‌های suPARTg نیز بیان UPAR و MHCII را در مقایسه با مونوسیت‌های موش‌های با بیان نرمال suPAR کاهش داده بودند. کاهش بیان MHCII و توانایی متعاقب آن برای ارائه آنتی ژن‌ها اخیرا با آترواسکلروز از طریق اختلال در فعال سازی سلول T تنظیمی (T-reg) مرتبط شده است. نقش suPAR در آترواسکلروز ممکن است به اتصال آن به اینتگرین نیز مرتبط باشد. اینتگرین‌ها، به ویژه αvβ3، در شروع آترواسکلروز در سلول‌های اندوتلیال بسیار مهم هستند و التهاب را از طریق مسیر NF-kB افزایش می‌دهند. در نهایت، این یافته های جدید به یک روش کاملاً جدید برای درمان بیماری های قلبی اشاره می کنند. مهار suPAR می‌تواند به طور قابل قبولی خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی را کاهش دهد و در حال حاضر درمان‌هایی در حال توسعه هستند که سعی دارند دقیقاً این کار را انجام دهند.

آنتی بادی‌های مونوکلونال و مهارکننده‌های مولکولی کوچک که suPAR را هدف قرار می‌دهند، نتایج امیدوارکننده‌ای را در مطالعات پیش بالینی با تمرکز بر بیماری کلیوی نشان داده‌اند. همچنین یک روش خون درمانی به نام پلاسمافرز، دیده شده است که هم باعث کاهش سطح suPAR می‌شود و هم بیماری‌های جدی کلیوی را در بیماران انسانی تثبیت می‌کند. هایک گفت که یافتن راه‌هایی برای کاهش ایمن سطوح suPAR بسیار مهم است، اما او و همکارانش در حال حاضر روی طراحی درمان‌های هدفمند کار می‌کنند. وی گفت: "یافته‌های ما ممکن است پیامدهای مهمی داشته باشد. نقش suPAR در تعدیل مشخصات التهابی و عملکرد سلول‌های میلوئید احتمالاً فراتر از تصلب شرایین است و ممکن است مکانیسم مشترکی را نشان دهد که نقش suPAR را به عنوان یک عامل مستعد کننده در سایر بیماری‌های مزمن، مانند بیماری‌های کلیه، روماتولوژیک و التهاب روده نشان می‌دهد. در آزمایشات اخیر با استفاده از آنتی بادی‌های مونوکلونال علیه IL-1β و IL-6 نشان داده شده است که هدف قرار دادن التهاب به عنوان یک استراتژی برای کاهش خطر آترواسکلروز قابل اجرا است.برای مثال در بیماران مبتلا به گلومرولواسکلروز سگمنتال کانونی، پلاسمافرزیس باعث کاهش سطح suPAR، کاهش فعالیت اینتگرین β3 و تثبیت بیماری می‌شود. امیدوارم بتوانیم این درمان‌ها را طی سه تا پنج سال آینده به بیماران خود ارائه دهیم. این یک تغییر بازی برای درمان آترواسکلروز و بیماری‌های کلیوی خواهد بود و این دارو قطعا برای درمان بیماری‌های آترواسکلروز و کلیوی مفید خواهد بود.

پایان مطلب./

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه