تحلیل مقایسهای رابطه بین چهار شاخص استئاتوز کبدی و توده عضلانی
دانشمندان به بررسی رابطه شاخصهای استئاتوز کبدی و توده عضلانی جهت یافتن پارامترهای جدید پرداختند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، محققان در چندین مطالعه تلاش کردهاند تا ارتباط بین استئاتوز کبدی و سارکوپنی را تأیید کنند. محدودیت اساسی تعیین وضعیت استئاتوز کبدی با روشهای پرهزینه یا تهاجمی است. بنابراین، چندین مدل برای پیشبینی بیماری کبد چرب غیر الکلی NAFLD توسعه یافتهاند اما نتایج ناهمگنی را نشان دادهاند. در این مطالعه چهار مدل تخمین کبد چرب را با مقایسه مولفههایی بررسی کردند. محققین دریافتند که همه مدلهای کبد چرب رابطهای بین نمرات بالا و شیوع بالای LSMI دارند. با این حال، نتایج فوق ممکن است مغرضانه باشد زیرا مدلهای کبد چرب و LSMI شامل اطلاعات BMI هستند. بنابراین، اثر BMI را در هر مدل کبد چرب حذف کردند و رابطه بین کبد چرب و سارکوپنی را دوباره تجزیه و تحلیل کردند. اکثر مدلهای کبد چرب یک رابطه قوی و مثبت با افزایش شیوع LSMI در مردان و زنان نشان دادند.
LSMI همچنین به عنوان سارکوپنی نامیده میشود، یک عامل خطر برای NAFLD در نظر گرفته شده است. در یک مطالعه افرادی را که از مرکز ارتقای سلامت در مرکز پزشکی سامسونگ بازدید کرده بودند، بررسی شدند، و توده عضلانی بالا که با آنالیز امپدانس بیوالکتریکBIA) ) اندازه گیری شد، به طور قابل توجهی با NAFLD کم حادثه تشخیص داده شده توسط HSI مرتبط بود. در مطالعات مقطعی، اکثر آنالیزها پس از تعیین توده عضلانی یا قدرت به عنوان یک متغیر مستقل انجام شد و NAFLD توسط چندین مدل تخمینی به عنوان یک متغیر وابسته تعیین شد. با این حال، در این مطالعه دیدگاه مخالفی در این مورد وجود داشت زیرا شیوع NAFLD در سنین جوانی 22% گزارش شده است، و سارکوپنی در جمعیت 60-> 50% 5 تا 13% گزارش شده است. محققین در این مطالعه پیشنهاد کردند که رابطه بین NAFLD و LSMI ممکن است به عنوان یک مفهوم علت دوگانه، واکنش شبه وب یا ارتباط دو طرفه رخ دهد. از آنجایی که NAFLD تمایل دارد در سنین پایین تر از سارکوپنی رخ دهد، منطقی است که NAFLD را به عنوان یک وضعیت پیش نیاز یا عامل خطر برای سارکوپنی در نظر گرفت. بنابراین در این مطالعه چندین شاخص برای کبد چرب به عنوان متغیر مستقل و LSMI به عنوان متغیر وابسته مرتب شد.
BMI یا اجزای آن، از جمله وزن و قد، به عنوان پیش بینی کننده برای HSI، FSI، و FLI استفاده شد. محققین همچنین برای تعریف LSMI یا sarcopenia مورد استفاده قرار گرفتند، که منجر به ارتباط قطعی و مغرضانه بین NAFLD و LSMI شد. برای غلبه بر این محدودیت، چندین مطالعه تنظیماتی را برای وضعیت چاقی انجام دادند. در مطالعه حاضر، پس از حذف اثر BMI، تجزیه و تحلیل ارتباطی بین NAFLD و LSMI انجام دادند. ضریب BMI به صفر تغییر یافت که منجر به کاهش ضرایب بتا بین HSI و LSMI و ارتباط غیر قابل توجه یا معکوس بین FSI و LSMI شد.
پایان مطلب/.