تاریخ انتشار: پنجشنبه 17 فروردین 1402
درک الگوی ریزش مو؛ بیولوژی مو تحت تاثیر ژن‌ها، آندروژن‌ها، پروستاگلاندین‌ها و عوامل اپی ژنتیک

  درک الگوی ریزش مو؛ بیولوژی مو تحت تاثیر ژن‌ها، آندروژن‌ها، پروستاگلاندین‌ها و عوامل اپی ژنتیک

درمان قطعی از دست رفتن مو با استفاده از درمان‌های ترکیبی جدید در دستور کار دانشمندان قرار گرفته است.
امتیاز: Article Rating

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، الگو ریزش موی (PHL) شایع ترین علت ریزش مو در مردان و زنان است که 65 درصد از مشاوره‌ها در مراکز ارجاع مو را تشکیل می‌دهد. به نظر می‌رسد که PHL نشان دهنده نازک شدن پیش رونده ارثی و وابسته به سن موی سر است که از الگوهای بالینی متمایز با تفاوت‌های قابل توجه بسته به جنس و سن شروع پیروی می‌کند. پیشرفت‌های بالینی و تحقیقاتی به ما کمک کرده است تا برخی از مراحل بیماری‌زایی را که منجر به PHL می‌شود، درک کنیم. علاوه بر عوامل ژنتیکی و ویژگی‌های متابولیسم آندروژن، عوامل بیماری‌زای دیگری که مشکوک هستند عبارتند از میکروبیوماتا، استرس اکسیداتیو و میکرو التهاب. هدف از درمان، به تاخیر انداختن پیشرفت نازک شدن مو و افزایش پوشش موی سر است. تاکنون دو داروی مورد تایید FDA برای این منظور موجود است، فیناستراید خوراکی و محلول موضعی ماینوکسیدیل. تغییرات در دوز و فرمولاسیون باعث افزایش راحتی بیمار و اثربخشی درمان می‌شود. درمان های آنتی آندروژن در زنان با سطح آندروژن نرمال دارای اثربخشی مشکوک در عین داشتن خطرات سلامتی است.
ژنتیک
دخالت ژنتیکی در PHL مشخص است و اهمیت ژن‌ها با تفاوت‌های نژادی مشخص در شیوع PHL مطابقت دارد. افراد غیر قفقازی اغلب طاسی کمتری از خود نشان می‌دهند. در حالی که پیشرفت‌های عمده‌ای در درک متابولیسم آندروژن انجام شده است، استعداد ژنتیکی به PHL هنوز درک نشده است. فرکانس بسیار بالای PHL، تلاش‌های پیچیده‌ای برای ایجاد یک حالت وراثت دارد. علاوه بر این، مشخص نیست که آیا PHL از نظر ژنتیکی همگن است یا خیر. برخی از مقامات پیشنهاد می‌کنند که FPHL همتای زن MPHL نیست و وابسته به آندروژن نیست. نشان داده شد که ژن‌های 5α ردوکتاز نوع 1 و نوع 2 با وراثت PHL مرتبط نیستند، در حالی که پلی‌مورفیسم‌های ژن گیرنده آندروژن (AR) با MPHL مرتبط هستند. با این حال، ژن AR روی کروموزوم X قرار دارد و همخوانی نسبتاً قوی درجه طاسی در پدران و پسران را توضیح نمی‌دهد. 
نقش هورمون‌های جنسی
از بین هورمون‌های مختلفی که بر رشد مو تأثیر می‌گذارند، آندروژن‌ها بیشتر مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. از آنجایی که ارسطو برای اولین بار اشاره کرد که مردانگی و بلوغ جنسی برای طاسی لازم است، مشاهدات همیلتون در مورد مردانی که از آندروژن‌های بیضه با اخته محروم شده بودند بدون شک ثابت کرد که آندروژن‌ها پیش نیازهای توسعه MPHL هستند. متابولیسم آندروژن شامل تولید غده‌ای و خارج غده‌ای، انتقال، متابولیسم سلول هدف و پاسخ سلولی است. متابولیسم آندروژن در پوست، همانطور که به مو مربوط می‌شود، تمرکز دارد بر مسیر متابولیسم آندروژن با پرگننولون و در ادامه یک بستر استروئیدی 21 کربنی که از کلسترول تبدیل شده است، ایجاد می‌کند. به دنبال α-هیدروکسیلاسیون در موقعیت C-17، عمل آنزیم C17-20 لیاز بخش‌های کربن دیستال را می‌شکافد و یک استروئید کربن C19 با یک کتون C-17 در حلقه دیستال باقی می‌ماند. این 17-کتوستروئیدها گروهی از آندروژن های ضعیف مانند دهیدرواپی آندروسترون (DHEA) را تشکیل می‌دهند که با میل ترکیبی کم برای AR تعریف می‌شوند. با این حال، این آندروژن‌های ضعیف را می‌توان به صورت آنزیمی به آندروژن‌های قوی‌تر با میل ترکیبی بیشتر برای AR مانند تستوسترون (T) تبدیل کرد. T آندروژن اصلی در گردش است. در زنان، سطوح سیستمیک T در مقایسه با مردان پایین است، اما آندروژن‌های ضعیف فراوان‌تر به عنوان منبع پیش‌ساز برای آندروژن‌های قوی عمل می‌کنند که فعالیت فیزیولوژیک یا پاتوفیزیولوژیک آندروژن را فراهم می‌کنند. 
پروستاگلاندین‌ها
فعالیت پروستاگلاندین D سنتاز (PTGDS) و هم سطح پروستاگلاندین D PGD در پوست سر طاس در مقایسه با پوست سر مردان مبتلا به AGA افزایش می‌یابد. در موش‌ها، سطوح PTGDS و PGD بلافاصله قبل از فاز رگرسیون در طول چرخه طبیعی فولیکول افزایش می‌یابد، که نشان‌دهنده یک اثر بازدارنده بر رشد مو است. یک موش تراریخته، K14-PTGS2، که بیان پروستاگلاندین-اندوپروکسید سنتاز 2 را به پوست هدف قرار می‌دهد، سطوح بالای PGD را در پوست نشان می‌دهد و به آلوپسی، کوچک سازی فولیکولی و هیپرپلازی غدد سباسه مبتلا می‌شود. این نتایج PGD را به عنوان یک بازدارنده رشد مو در AGA تعریف می‌کند. 
نقش میکرو التهاب فولیکولی
میزان موفقیت محدود درمان PHL با محرک‌های رشد مو یا تعدیل‌کننده‌های متابولیسم آندروژن به این معنی است که مسیرهای بیماری‌زای بیشتری باید در نظر گرفته شود. نقش التهاب فولیکولی میکروسکوپی در پاتوژنز PHL از چندین مطالعه ظاهر شده است. اصطلاح میکروالتهاب توسط ماهه و همکارانش پیشنهاد شد، زیرا این فرآیند بر خلاف روند التهابی و مخرب در آلوپسی‌های اسکار التهابی کلاسیک، روندی آهسته، نامحسوس و کسل کننده دارد. مطالعات مورفومتریک در بیماران مبتلا به MPHL تحت درمان با ماینوکسیدیل نشان داد که 55٪ از بیماران مبتلا به ریز التهاب در پاسخ به درمان رشد مجدد داشتند، در مقایسه با 77٪ در بیماران بدون التهاب و فیبروز. یک سوال مهم این است که چگونه التهاب در اطراف فولیکول مو ایجاد می‌شود. التهاب یک فرآیند چند مرحله ای در نظر گرفته می‌شود که ممکن است از یک رویداد اولیه شروع شود. بر اساس این محلی سازی و کلونیزاسیون میکروبی فوندیبولوم فولیکولی با Propionibacterium sp.، Staphylococcus sp.، Malassezia sp.، یا سایر اعضای فلور گذرا (میکروبیوم)، می‌توان حدس زد که سموم یا آنتی ژن‌های میکروبی می‌توانند درگیر باشند. در تولید پاسخ التهابی در واقع، پوست سر با تراکم بالایی از رشد موی انتهایی همراه با غدد سباسه متعدد مشخص می‌شود که به یک ریزمحیط خاص که سرشار از میکروب است کمک می‌کند. 
نقش استرس اکسیداتیو
شواهد تجربی از این فرضیه حمایت می‌کنند که استرس اکسیداتیو نقش عمده ای در روند پیری بازی می‌کند. رادیکال‌های آزاد مولکول‌هایی بسیار واکنش پذیر با الکترون‌های جفت نشده هستند که می‌توانند مستقیماً به غشای ساختاری سلولی مختلف، لیپیدها، پروتئین ها و DNA آسیب برسانند. اگر به اندازه کافی توسط یک سیستم آنتی اکسیدانی کارآمد حذف نشود، تجمع این گونه‌های اکسیداتیو واکنشی باعث ایجاد استرس اکسیداتیو قابل توجهی می‌شود.

وضعیت فیبر مو را باید به عنوان نتیجه ترکیبی از عوامل پیش از ظهور و پس از ظهور در نظر گرفت. منابع استرس اکسیداتیو با تأثیر بر فیبر پیش از ظهور عبارتند از: متابولیسم اکسیداتیو، سیگار کشیدن، اشعه ماوراء بنفش، التهاب ناشی از منشاء میکروبی، آلاینده یا محرک، و چربی‌های اکسید شده پوست سر. منابع استرس اکسیداتیو با تأثیر بر فیبر پس از ظهور شامل موارد زیر است: دوباره UVR، و ترکیبات شیمیایی ناشی از اکسید کننده رنگ‌های مو و آلاینده‌ها. 
چالش‌های درمانی
هدف از درمان، به تاخیر انداختن پیشرفت نازک شدن مو و افزایش پوشش موی سر است. پیشرفت‌های بالینی و تحقیقاتی به ما کمک کرده است تا برخی از مراحل بیماری‌زایی منجر به PHL را درک کنیم. علاوه بر عوامل ژنتیکی و ویژگی‌های متابولیسم آندروژن، عوامل بیماری‌زای دیگری مانند فلور میکروبی، استرس درون‌زا و برون‌زا، میکرو التهاب و احتمالاً موارد دیگر مشکوک هستند. در حال حاضر، دو داروی مورد تایید سازمان غذا و دارو (FDA) برای این منظور موجود است: فیناستراید خوراکی، با دوز 1 میلی گرم در روز، و محلول موضعی ماینوکسیدیل. 
فیناستراید
فیناستراید یک پیشرفت بزرگ در درمان MPHL، بر اساس درک پاتوفیزیولوژی زمینه‌ای و مشاهدات در مورد نقص ژنتیکی مربوطه 5AR بود. فیناستراید یک مهارکننده رقابتی نوع 2 5AR است و از تبدیل تستوسترون به DHT جلوگیری می‌کند. تاکنون، مطالعات بالینی هم اثربخشی بالای درمان و هم مشخصات ایمنی بسیار مطلوبی را نشان داده‌اند و این دارو را به‌عنوان درمان خط اول MPHL در مردان بین 18 تا 40 سال معرفی کرده‌اند. اخیراً ادعا شده است که سندرم پستفیناستراید (PFS) در مردانی که فیناستراید خوراکی برای درمان ریزش مو مصرف کرده‌اند رخ می‌دهد. در حالی که بروز عوارض جانبی مداوم جنسی، ذهنی و جسمی علیرغم ترک فیناستراید ناشناخته است و این وضعیت توسط جامعه علمی به رسمیت شناخته نشده است، افرادی که از PFS رنج می برند با علائم بسیار متمایز و همگن ظاهر می‌شوند. 
ماینوکسیدیل
ماینوکسیدیل با افزایش مدت زمان آناژن باعث رشد مو می‌شود. باعث رشد فولیکول های مو در حالت استراحت و بزرگ شدن فولیکول‌های نابهینه می‌شود. در حالی که ماینوکسیدیل برای درمان فشار خون شریانی ساخته شده است و این ویژگی عملکرد دارو به بهترین وجه قابل درک است، مکانیسم اثر آن بر روی رشد مو به خوبی شناخته نشده است. چندین اثر in vitro ماینوکسیدیل در کشت‌های تکی انواع مختلف سلول‌های پوست و فولیکول مو، از جمله تحریک تکثیر سلولی، مهار سنتز کلاژن، و تحریک فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و سنتز پروستاگلاندین توصیف شده است. کشف جهش زمینه‌ای استئوکندرودیسپلازی هیپرتریکوتیک یا سندرم کانتو سرانجام بر اساس مولکولی اثر ماینوکسیدیل روشن شد. در سندرم کانتو، هیپرتریکوزیس منجر به گسترش موهای ضخیم پوست سر روی پیشانی و افزایش کلی موهای بدن می‌شود. این به دلیل جهش در ژن ABCC ایجاد می‌شود که گیرنده سولفونیل اوره را کد می‌کند، که در کانال های پتاسیم حساس به ATP نقش دارد، در حالی که ماینوکسیدیل به عنوان یک بازکننده کانال پتاسیم شناخته شده است، با شواهدی مبنی بر اینکه این اثر توسط گیرنده سولفونیل اوره واسطه می‌شود. 
درمان‌های هورمونی
استروژن‌ها و آنتی آندروژن‌ها در زنان مبتلا به FPHL استفاده می‌شود، اگرچه هیچ مطالعه کنترل شده‌ای انجام نشده است. هنگامی که ترکیبی از استروژن و پروژسترون برای پیشگیری از بارداری خوراکی یا درمان جایگزین هورمونی در زنان مبتلا به FPHL تجویز می‌شود، باید مراقب انتخاب پروژستین بدون فعالیت آندروژنی بود. ماینوکسیدیل موضعی در درمان آلوپسی شبه PHL ناشی از مهارکننده آروماتاز در زنان تحت درمان سرطان سینه موثر است و شواهدی از اثربخشی ماینوکسیدیل مستقل از سطح استروژن ارائه می‌دهد. از زمان پیشنهاد اولیه هامرشتاین مبنی بر استفاده از آنتی آندروژن‌ها برای درمان زنان مبتلا به علائم هیپرآندروژنیسم، مانند هیرسوتیسم، سبوره و آلوپسی، درمان ضد آندروژن به عنوان یک درمان FPHL ایجاد شد. 
پایان مطلب/
 

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیدواژه
کلیدواژه