یادداشت
بیماری ویروسی ماربورگ
محققان از شیوع ویروس ماربورگ در جهان ابراز نگرانی کردند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، ویروس ماربورگ (MARV) از سال 1967، با دو شیوع عمده در سالهای 1998 و 2004، یک نگرانی عمده بوده است. عفونت از MARV منجر به تب خونریزیدهنده شدید میشود که باعث اختلال عملکرد اندام و مرگ میشود. قرار گرفتن در معرض خفاشهای میوه در غارها و معادن و انتقال انسان به انسان نقش مهمی در تقویت شیوع MARV در کشورهای آفریقایی داشت. نرخ بالای مرگ و میر تا 90٪ مستلزم مطالعه گسترده بیماریهای MARV (MVD) است که با عفونت MARV مطابقت دارد. از آنجایی که شیوعهای بزرگ برای MARV نادر است، تحقیقات بالینی اغلب برای ارائه دادههای اساسی لازم برای تعیین درمان بیماری MARV ناکافی است.
ژنوم و ساختار ویروس ماربورگ
MARV یک ویروس پلئومورفیک است که به صورت شش دایرهای، U، میله مانند و بیشتر به شکل رشتهای مشاهده میشود. معمولاً ویریونهای MARV دارای قطر 80 نانومتر هستند و اگرچه طول آنها بسیار متفاوت است، میانگین طول ویریون MARV 790 نانومتر است. سطح ویریون با سنبلههایی به طول 5 تا 10 نانومتر که در فاصلههای تقریباً 10 نانومتری قرار میگیرند، محافظت میشود. این ویروس حاوی یک ژنوم RNA با طول 19.1 کیلوبایت است که هفت ژن را به ترتیب خطی رمزگذاری میکند. هر یک از این هفت ژن دارای سیگنال شروع و توقف رونویسی بسیار حفاظت شده هستند و همچنین دارای توالی نوکلئوتیدی غیرکدکننده غیرمتعارف طولانی در انتهای 3' و 5' هستند.
شیوع و اپیدمیولوژی بیماری
اولین شیوع MARV در سال 1967 در ماربورگ آلمان ثبت شد، جایی که دانشمندان و تکنسینهای آزمایشگاهی در حال انجام آزمایشهایی با بافت مشتق شده از میمونهای سبز آفریقایی (Chlorocebus aethiops) بودند که از اوگاندا در تلاش برای تولید واکسن فلج اطفال جمعآوری شده بود. همزمان، شیوعهای دیگری در یوگسلاوی و فرانکفورت فوران کرد. میکروسکوپ الکترونی برای شناسایی و مشخص کردن ویروس بر روی پلاسمای خوکچه هندی آلوده انجام شد و آن را "ویروس ماربورگ" نامیدند. شیوع مستند بعدی MARV در آفریقای جنوبی در سال 1975 رخ داد که سه نفر را مبتلا کرد. اولین فرد در سفر به زیمبابوه آلوده شد و همراهش و یک پرستار از طریق انتقال انسان به انسان آلوده شدند. در سال 1980، سومین شیوع MARV در کنیا شناسایی شد، جایی که یک مرد به دنبال بازدید از غار کیتوم آلوده شد و یک پزشک در حین معالجه این فرد مبتلا شد. شیوع کوچک دیگری در کنیا در سال 1987 رخ داد که منجر به شناسایی سویه جدیدی از MARV شد. در سالهای 1988، 1990، 1991 و 1995، حوادث آزمایشگاهی منجر به بروز عفونت MARV در روسیه شد. شیوع بعدی MARV بین سالهای 1998 و 2000 در جمهوری دموکراتیک کنگو (جمهوری دموکراتیک کنگو) رخ داد که با 154 مورد عفونت همراه بود. یکی دیگر از شیوع شدید MARV در منطقه Uige آنگولا رخ داد که برای اولین بار در اکتبر 2004 شناسایی شد و تا ژوئیه 2005 ادامه یافت. شیوع در ابتدا به دلیل مرگ یک کارمند بیمارستان در Uige شناسایی شد و همچنان در استان های دیگر گسترش یافت. بیشترین تعداد عفونت و مرگ و میر مرتبط با یک شیوع منفرد تا به امروز در طول این شیوع رخ داده است که منجر به 252 مورد عفونت و 227 مرگ و میر شد که نشان دهنده نرخ مرگ و میر 90٪ است.
منبع و انتقال ویروس ماربورگ
از نظر تاریخی، سویههای متعدد MARV هم از حیوانات و هم از انسان جدا شدهاند. حیوانات، بهویژه خفاشها مخازن طبیعی MARV هستند. سویههای MARV از میزبانهای مخزن در دورههای زمانی مختلف برای درک تغییرات ژنومی و پاتوژنز بیماری جداسازی شدند. علاوه بر این، حضور MARV در میزبانهای مخزن از طریق برخی آزمایشهای آزمایشگاهی، بهویژه از طریق آزمایشهای PCR مثبت اثبات شده است. گونه Rousettus aegyptiacus خفاش اغلب به عنوان مخزن MARV عمل میکند، همراه با Hipposideros caffer و برخی Chiroptera طبقه بندی نشده به عنوان منابع جزئی در نظر گرفته شدند. به این دلیل است که اکثر سویههای MARV از گونههای Rousettus aegyptiacus، که شامل 3 گونه از گابن در سال 2005 بودند، جمعآوری شدند.
یافتهها و علائم بالینی
بیشتر دادههای بالینی موجود از چند شیوع بزرگ، بهویژه شیوع 1967 آلمان و بلگراد یوگسلاوی، شیوع 1998 تا 2000 DRC، و شیوع 2004 تا 2005 آنگولا بهدست آمده است. ویژگیهای بالینی یک بیمار آلوده به MARV ممکن است بسته به عوامل مختلفی از جمله حدت سویه، وضعیت فیزیکی، حساسیت میزبان و نگهداری پزشکی متفاوت باشد. تا به امروز، دوره کمون گزارش شده بین 2 تا 21 روز بوده است و میانگین مدت آن 5 تا 9 روز در انسان است.
فاز 1 (مرحله تعمیم)
مرحله تعمیم اولیه تا پنج روز پس از شروع بیماری ادامه دارد. علائم اولیهای که در این مرحله وجود دارد شامل ویژگیهای عمومی آنفولانزا است که با تب بالا (39 تا 40 درجه سانتی گراد) همراه است. علاوه بر این، علائم ناتوان کننده از جمله خستگی، کاهش اشتها، درد شکم، کاهش وزن شدید، تهوع شدید، استفراغ، اسهال آبکی و بی اشتهایی توسط بسیاری از بیماران گزارش شده است. سردردهای شدید، درد عضلانی، لرز و کسالت نیز از علائم شایع هستند. پایان این مرحله اولیه اغلب با ورم ملتحمه، دیسفازی، آنانتم و فارنژیت مشخص میشود.
فاز 2 (مرحله اولیه اندام)
تب بالا و سایر علائم عمومی با مرحله اولیه اندام همراه است که از پنج تا سیزده روز پس از شروع علائم ادامه مییابد. بیماران ممکن است عفونت ملتحمه، تنگی نفس، اگزانتمای ویروسی، نفوذپذیری نامنظم عروقی و ادم را نشان دهند. علائم عصبی مانند گیجی، آنسفالیت، تحریک پذیری، هذیان و پرخاشگری نیز در بیماران گزارش شده است. تقریباً 75 درصد بیماران با تظاهرات هموراژیک از جمله خونریزی مخاطی، ملنا، پتشی، اسهال خونی، افیوژن خونریزی احشایی، نشت کنترلنشده از محلهای رگگیری، هماتمز و اکیموز وجود دارند. خونریزی از بینی، لثه و واژن نیز گزارش شده است.
فاز 3 (مرحله اواخر اندام/مرحله نقاهت)
مرحله آخر عفونت MARV منجر به دو پیامد متمایز میشود: عفونت یا کشنده میشود یا بیماران وارد مرحله طولانی ترمیم میشوند. کشنده معمولا بین هشت تا شانزده روز پس از شروع علائم رخ میدهد. به طور معمول، شوک و نارسایی چند عضوی محرک اصلی مرگ هستند. مرحله دیررس (در موارد غیر کشنده) از روز سیزدهم شروع میشود و تا روز بیستم و بعد از آن در طول دوره بیماری ادامه مییابد. اختلالات متابولیک شدید، از جمله تشنج و کم آبی شدید، منجر به اثرات منفی شدید بر سلامت کلی بیمار و در نتیجه اختلال عملکرد چند اندام و آنوری میشود.
آسیب سلولی و تروپیسم ویروسی
MARV ها از مخرب ترین و خطرناک ترین پاتوژنهایی هستند که انسان را تحت تأثیر قرار میدهند. کالبد شکافی بیماران مبتلا به MARV تورم قلب، مغز، طحال، کلیهها و غدد لنفاوی را نشان داده است. همچنین در NHP ها، خونریزی در غشاهای مخاطی و بافتهای نرم مشخص شد. شدیدترین ضایعات نکروزه در غدد لنفاوی، کبد، طحال، بیضهها، تخمدانها، دستگاه گوارش و اندوکارد مشاهده شد.
کبد
شدت آسیبهای کبدی MARV ظاهراً بیشتر از EBOV است. در عفونتهای MARV، کبد ویژگیهای هیستوپاتولوژی مشخصی دارد. مطالعات روی انسانهای کشنده شده و NHP نشان دادهاند که کبد یک عضو حیاتی تکثیرکننده برای MARV است. نکروز هپاتوسیت از کانونی تا گسترده، با التهاب خفیف، که باعث تورم، تخریب سلولهای کبد و سیستم رتیکولواندوتلیال، استئاتوز خفیف تا متوسط و هیپرپلازی سلولهای فوقانی میشود، متغیر است. افزایش آنزیمهای کبدی، مانند آلانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز، گلوتامیک پیروویک ترانس آمیناز سرم، و گلوتامیک اگزالواستیک ترانس آمیناز سرم، علائم بارز عفونت MARV هستند.
طحال و غدد لنفاوی
عفونت MARV در انسان باعث آسیب به بافتهای لنفاوی، به عنوان مثال نکروز فولیکولها و بصل النخاع غدد لنفاوی و پالپ قرمز طحال، علاوه بر کاهش لنفوسیتها میشود. جالب توجه است که لنفوسیتها توسط ویروس آلوده نمیشوند، اگرچه وقوع آپوپتوز بیننده منجر به کاهش لنفوسیت میشود. در NHPها، هر دو پالپ قرمز و سفید طحال، نکروز متوسط، و کاهش لنفوئید در پالپ سفید آشکار بود، در حالی که پالپ قرمز، فیبرین و بقایای سلولی را انباشته میکرد. سینوس ها با مقدار کمی از بقایای سلولی و مواد دانهای پوشیده شده بودند.
ریهها
آلوئولهای ریه اغلب احتقان منتشر، خونریزی، ذات الریه چرکی و عفونت همزمان باکتریایی را نشان میدهند. کانونهای نکروز کوچک/میکرونکروز و فیبرین در ماکروفاژهای آلوئولی شناسایی شدند و اندوتلیوم مویرگهای آلوئولی اغلب در بیماران مبتلا به MARV مختل میشد.
دستگاه گوارش و روده کوچک
حجم زیادی از سلولهای پلاسما و مونوسیتها در اندامهای لنفاوی و غشاهای مخاطی معده و رودههای NHP وجود دارد. در انسان، زیر مخاط ادم شدید، از جمله تهاجم سلولهای التهابی دژنره شده (مانند نوتروفیلها) و کانونهای خونریزی متعدد را نشان داد. اتولیز روده مانع شناسایی سلولی میشود. دستگاه گوارش نفوذ تک هستهای کانونی خفیفی را در لامینا پروپریا مخاط معده، روده کوچک و کولون نشان داد.
کلیهها
کلیهها متورم، رنگ پریده و خونریزی دهنده بودند. نکروز توبولار و آسیب پارانشیم باعث اختلال عملکرد لوله میشود که منجر به پروتئینوری در بیماران MARV میشود. چندین کانون آمبولیک چرکی مرتبط با باکتریهای گرم منفی مشاهده شد. آنتی ژن ویروسی به صورت چند کانونی در گلومرول، سلولهای اپیتلیال لوله پروگزیمال، و همچنین در بافتهای همبند بینابینی نزدیک مویرگها مشاهده شد. آخالهای ویروس مانند ماربورگ در بافتهای بین لولهای ماکروفاژ و سلولهای شبه فیبروبلاست رخ میدهند، و برخی ویریونها در مویرگهای گلومرولی مشاهده شدند، اما هیچ آنتیژن ویروسی در بصل النخاع مشاهده نشد.
پوست
پوست و غشاهای مخاطی معمولاً ناهنجاریهای خونریزی دهنده در MHF را نشان میدهند که با ضایعات پوستی همراه است. تغییرات هیستوپاتولوژیک محدودی در بافتهای پوست رخ میدهد، از جمله تورم سلولهای اندوتلیال، خونریزی کانونی، نکروز و ادم پوستی.
بیضه
یک مطالعه نشان داد که به دنبال شروع علائم، MARV میتواند تا 7 هفته در مایع منی باقی بماند. گنجاندن آنتی ژنهای ویروسی در لولههای اسپرم ساز از پتانسیل انتقال جنسی MARV پشتیبانی میکند. درد کیسه بیضه اغلب با چند مورد اورکیت شناسایی میشود و نکروز در بیضهها و تخمدانهای بیماران MHF توصیف شده است.
مغز استخوان
تغییرات مورفولوژیکی در مغز استخوان در MHF به طور دقیق تعریف نشده است. آنتی ژن MARV مغز استخوان نرموسلولار را آلوده کرده و باعث نکروز کانونی میشود. با این حال، ترومبوسیتوپنی را میتوان بدون کاهش همزمان در تولید پلاکت در موارد MARV، مشابه موارد EBOV مشاهده کرد.
قلب و سیستم عصبی مرکزی
صدمات مورفولوژیکی میوکارد مشاهده شده در موارد کالبد شکافی MARV یکنواخت نبوده است. چندین کانون آمبولیک چرکی و ضایعات حاوی باکتریهای گرم منفی (مانند سودوموناس) در میوکارد مشاهده شده است، اما هیچ آنتی ژن ویروسی با این ضایعات مرتبط نبوده است.
اختلال عملکرد سلولهای اندوتلیال
سلولهای اندوتلیال یکی از سلولهای هدف برای همانندسازی MARV هستند، زیرا همانندسازی در سلولهای اندوتلیال فاز ویرمیک را حفظ و تقویت میکند. این فرضیه با مشاهده جوانه زدن ویروس از غشای پلاسمایی آپیکال پشتیبانی می شود. با این حال، جوانه زدن قاعده جانبی ویروسها را قادر می سازد حتی در مراحل اولیه عفونت در بافت ها پخش شوند.
شرایط روستایی و بد، همراه با شیوع های پراکنده در آفریقا، دلایل اصلی یافتههای بالینی نامطلوب ویروس ماربورگ است. اگرچه خفاش میوه آفریقایی به عنوان یک مخزن طبیعی بالقوه برای MARV شناسایی شده است و بیشتر شیوعها ناشی از سرریز به جمعیت انسانی از یک مخزن حیوانی است، انتقال انسان به انسان با واسطه ارائه دهندگان مراقبت یا متخصصان بهداشتی که در این منطقه کار میکنند، نیز گزارش شده است. بیمارستانها نیز نقش زیادی در رشد شیوع MARV داشتند. این شیوع نشان داد که MARV میتواند بدخیم باشد و در صورت عدم انجام اقدامات مناسب، میتواند باعث شیوع شدید شود.
پایان مطلب/.