یادداشت
رابطه استرس، التهاب و افسردگی
محققان با بررسیهای که انجام دادند توانستند ارتباطات قوی بین استرس و التهاب ناشی از آن با افسردگی پیدا کنند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، استرس مزمن منجر به بیماریهای مختلف مرتبط با استرس مانند افسردگی میشود. اگرچه بیشتر بیماریهای انسان با قرار گرفتن در معرض استرس مرتبط هستند، مسیرهای مشترک بین استرس و فرآیندهای پاتوفیزیولوژیکی اختلالات مختلف هنوز قابل بحث است. التهاب مزمن جزء حیاتی بیماریهای مزمن از جمله افسردگی است. هر دو مطالعات تجربی و بالینی نشان دادهاند که افزایش سطح سیتوکینهای پیش التهابی و هورمونهای استرس مانند گلوکوکورتیکوئیدها به طور قابل توجهی به تغییرات رفتاری مرتبط با افسردگی کمک میکند. شواهد نشان میدهد که التهاب نقش کلیدی در آسیب شناسی بیماریهای مرتبط با استرس دارد.
استرس و التهاب
شواهدی وجود دارد که استرس میتواند تغییرات التهابی در مغز و سیستم ایمنی محیطی ایجاد کند. استرس باعث فعال شدن محور HPA میشود. ترشح هورمونهای آزادکننده کورتیکوتروپین در هیپوتالاموس، با واسطهسازی آزادسازی گلوکوکورتیکوئیدها از غدد فوق کلیوی، پاسخهای ایمنی را سرکوب میکند. مطالعات نشان داده اند که گلوکوکورتیکوئیدها سمیت سلولی و تکثیر لنفوسیتها را مهار میکنند. علاوه بر این، آنها بیان چندین سایتوکین پیش التهابی مانند اینترلوکین (IL)-6 و فاکتور نکروز تومور (TNF)-α را کاهش میدهند و بیان سایتوکاینهای ضد التهابی (مانند IL-10 و TNF-) را افزایش میدهند. با این حال، گلوکوکورتیکوئیدها همچنین اثر پیش التهابی بر روی سیستم ایمنی بدن دارند. آنها عملکرد NLRP3 التهابی را از طریق افزایش ترشح IL-1β در پاسخ به آدنوزین تری فسفات افزایش میدهند. التهابها مجتمعهای پروتئینی متعددی هستند که سیگنالهای خطرناک خارجی و داخلی را حس میکنند و منجر به تجزیه سایتوکاینهای پیشالتهابی به سیتوکینهای بالغ، از جمله IL-1β و IL-18 میشوند.
استرس، التهاب و افسردگی
به طور سنتی، التهاب یک پاسخ ضروری به آسیب بافتی یا تهاجم میکروبی به منظور محافظت از هموستاز در نظر گرفته شده است. اگرچه سایر عوامل بیماریزا به طور فعال در حال بررسی هستند، اساس مولکولی مسیر التهابی در پاتوژنز اختلالات روانپزشکی، از جمله افسردگی حیاتی در نظر گرفته میشود. شواهد روزافزون نشان میدهد که التهاب بیش از حد نقش مهمی در شروع و پیشرفت بیماریهای مرتبط با استرس دارد. شواهد از این ایده حمایت میکنند که پاسخ التهابی زمینه بیماریهای چند عاملی از جمله اختلالات روانپزشکی را تشکیل میدهد.
رویدادهای استرس زا در تحریک دورههای اختلال افسردگی اساسی (MDD) نقش اساسی دارند. بیماران مبتلا به افسردگی مستعد فعال شدن محور HPA و هیپرکورتیزولمی، افزایش سطح هورمونهای استرس و هورمون آزاد کننده کورتیکوتروپین و افزایش ACTH هستند. MAPK ها فعالیت ناقلان غشای سروتونین را افزایش میدهند و سروتونین حیاتی ترین انتقال دهنده عصبی مرتبط با افسردگی است.
MDD با سیستم ایمنی فعال مرتبط است
MDD با بیماریهایی مرتبط است که با سیستم ایمنی فعال مشخص میشود، مانند بیماریهای خود ایمنی (لوپوس اریتماتوز سیستمیک (SLE)، دیابت نوع 1 و آرتریت روماتوئید (RA))، آلرژیها و عفونتها (سپسیس). بیماران مبتلا به آسم و آتوپی تقریباً 50 درصد بیشتر MDD دارند. تقریباً 36٪ از بیماران مبتلا به آسم از MDD رنج میبرند و سطح TNFα آنها به طور قابل توجهی افزایش یافته است در حالی که سطح IFNγ آنها به طور قابل توجهی کاهش مییابد. متاآنالیزها نشان داده است که بروز MDD در بیماران مبتلا به دیابت تا دو برابر افراد بدون دیابت است. فعال شدن التهابی با پاتوژنز دیابت مرتبط است و پاسخ ایمنی در دیابت نوع 1 و 2 نقش دارد. نشانگرهای التهابی، از جمله CRP، IL-1β، IL-1RA، و MCP-1، به طور قابل توجهی در بیماران مبتلا به MDD و دیابت نوع 2 افزایش مییابد.
داروهای ضد افسردگی دارای اثرات تعدیل کننده سیستم ایمنی هستند
پاسخ به داروهای ضد افسردگی با تغییرات در سطوح نشانگر ایمنی مرتبط است. در مدلهای حیوانی تحت درمان با LPS، سطوح پایین سرمی TNFα و سطوح بالای IL-10 به دنبال تجویز یک مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRI) و یک مهارکننده بازجذب سروتونین- نوراپی نفرین (SNRI) شناسایی شد. در یک مدل استرس اجتماعی، تجویز ضد افسردگی سه حلقه ای (TCA) mRNA IL-6 میکروگلیال را در داخل بدن و خارج از بدن کاهش داد و سطوح mRNA TNF-α و IL-1β را کاهش داد. مطالعاتی که با استفاده از ماکروفاژها در مدلهای حیوانی انجام میشود، تأثیر سرکوبکننده سیستم ایمنی مشابهی را نشان میدهد، که در آن کاهش IL-6 و افزایش سطح IL-10 به دنبال تجویز داروهای ضد افسردگی نشان داد که چنین تأثیراتی ممکن است با مهار مسیر NF-kB انجام شود. در همین حال، یک مطالعه نشان داد که تجویز SSRIs و میرتازاپین با افزایش سطوح نشانگرهای التهابی، از جمله IL-6، IL-1β، و TNF-α، اثر معکوس بر تولید سیتوکین دارد. مطالعات انسانی که تغییرات در سطوح سیتوکین را بررسی میکنند نشان دادهاند که تجویز داروهای ضد افسردگی سطوح IL-1β، IL-4، IL-6 و IL-10 را کاهش میدهد.
اثرات درمان غیردارویی بر افسردگی التهابی
اسیدهای چرب امگا 3 به عنوان درمانهای بالقوه برای التهابهای مرتبط با MDD شناسایی شدهاند. بیماران مبتلا به MDD سطوح پایینی از اسیدهای چرب چند غیراشباع n-3 (PUFA) دارند، که نشان میدهد n-3 PUFA ممکن است در پاتوفیزیولوژی MDD دخالت داشته باشد. اکثر کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده که اثرات ضد افسردگی n-3 PUFAs را بررسی میکنند، اثرات کوچک تا متوسط را نشان دادهاند، زیرا تنها بیمارانی که علائم التهاب درجه پایین داشتند به این مداخله PUFA پاسخ دادند. این ممکن است با مطالعهای مطابقت داشته باشد که نشان میدهد تجویز n-3 PUFA از رفتار افسردگی ناشی از LPS در موشها از طریق سرکوب التهاب عصبی جلوگیری میکند. مطالعه دیگری گزارش داد که تجویز n-3 PUFA یک اثر محافظتی بر MDD القا شده با IFN-α دارد، که بیشتر از نقش n-3 PUFA در التهاب مرتبط با MDD حمایت میکند. ورزش درمانی ممکن است جایگزین مناسبی برای داروهای ضد افسردگی معمولی باشد. جالب توجه است، مطالعات اخیر نشان داده است که اثرات ضد افسردگی ورزش بدنی ممکن است با اقدامات ضد التهابی واسطه شود. یک مطالعه بالینی نشان داد که بیماران مبتلا به MDD که تا حدی به SSRI ها پاسخ دادند، کاهش قابل توجهی در سطح TNF-α پس از 12 هفته تمرین بدنی نشان دادند.
نتیجه گیری
استرس نه تنها به صورت محیطی بلکه در مرکز از طریق اختلال در تنظیم سیستم ایمنی باعث التهاب میشود. این منجر به ایجاد بیماریهای مرتبط با استرس، به ویژه افسردگی میشود. اگرچه عوامل تسهیل کننده مختلفی وجود دارد، اما به نظر میرسد التهاب آسیب شناسی مرکزی است که منجر به افسردگی میشود. در این بررسی، شواهدی ارائه میکنیم که استرس از طریق التهاب عصبی و التهاب محیطی باعث ایجاد افسردگی میشود. استرس با فعال کردن سیستم عصبی سمپاتیک و محور HPA، میکروگلیا مرکزی، خون و سیستم ایمنی را ضعیف میکند. بنابراین، یافتههای حاضر از این ایده حمایت میکند که التهاب مسیر اصلی بیماریهای مرتبط با استرس، مانند افسردگی است، و با تأثیر بر سیر اولیه بیماری، به پیشرفت بیماری کمک میکند. فعالیت تغییر یافته محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA)، سد خونی-مغزی ضعیف (BBB) و عبور تسهیل شده سیتوکینهای پیش التهابی ممکن است با اختلال عملکرد سروتونرژیک، نورآدرنرژیک و دوپامینرژیک افسردگی اساسی مرتبط باشد. علاوه بر این، مسیر متابولیک تریپتوفان-کینورنین در فرآیند التهاب عصبی مزمن، که با افسردگی اساسی همراه است، در زمینه سیتوکینهای پیش التهابی و پاسخ ایمنی درگیر است. علاوه بر این، PUFAها بر اساس اثراتشان بر پلاریزاسیون میکروگلیال، همان اثرات محافظت کننده عصبی را به عنوان درمانهای غیردارویی برای افسردگی دارند.
پایان مطلب/