یادداشت
سلول درمانی موثر و اقتصادی برای بازسازی مو
محققان نشان دادند که میتوان با کمک سلولهای بنیادی به درمان موهای از دست رفته کمک کرد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در مقایسه با طب معمولی، سلول درمانی میتواند در طولانی مدت با یک درمان واحد موثر باشد و در عین حال عوارض جانبی خفیفی داشته باشد. سلولهای بنیادی مشتق شده از چربی (ASCs) مزایای دسترسی آسان و مقدار زیادی جداسازی را در مقایسه با سلولهای پاپیلای پوستی (DPCs) و سلولهای غلاف پوستی (DSCs) دارند و از طریق اثر پاراکرین باعث رشد مو میشوند. ASC ها پتانسیل ضعیفی در نئوژنز مو دارند، بنابراین، روشهایی برای افزایش سه زایی ASCs باید توسعه یابد. با توجه به اینکه یک تزریق DSCها حداقل به مدت 9 ماه در شرایط بالینی موثر است، میتوانند یک درمان جایگزین برای بازسازی مو باشند. اگرچه DPC ها هنوز در کارآزماییهای بالینی مورد مطالعه قرار نگرفتهاند، اما باید به DPC ها توجه کنیم، زیرا ریزش مو با کاهش تدریجی DPC ها همراه است و تعداد سلولهای DP در چرخه مو نوسان میکند.
پیوند بافت چربی و پوست سر
پیوند چربی فرآیند جراحی است که طی آن چربی از ناحیهای از بدن به ناحیه دیگر منتقل میشود. این تکنیک شامل استخراج چربی توسط لیپوساکشن، پردازش چربی، و سپس تزریق مجدد چربی خالص شده به ناحیهای است که نیاز به بهبود دارد. روش سادهای برای جداسازی سلولهای بنیادی اپیدرمی (EpSCs) از پوست سر برای تسریع رشد مو توسعه یافته است.
پیوند چربی
چربی اتولوگ برای حجم زیبایی و ترمیمی پیوند زده میشود و اثرات مثبتی بر تغییرات مو گزارش کرده است. خود تزریق چربی کامل اتولوگ رشد مو را در AGA مقاوم تحریک کرد. پیوند چربی اتولوگ صورت باعث رشد موهای زائد در هر دو گونه 1 ماه پس از تزریق شد. SVF ها سلولهای غیر کشت ناهمگنی هستند که میتوانند به طور مداوم با استفاده از کلاژناز و سانتریفیوژ از لیپوساکشن جدا شوند. برای درمان AGA با پلاسمای غنی از پلاکت (PRP) ترکیب شد و افزایش قابل توجهی در تراکم مو گزارش کرد. SVF همچنین در AA موثر است.
میکروگرافت پوست سر
محققان روش جداسازی EpSCها از پوست سر را با حداقل دستکاری با استفاده از سانتریفیوژ قطعات HF انسانی بدون انبساط یا هضم آنزیمی گزارش کردند. تزریق میکروگرافتهای حاوی HFSC در پوست سر بیماران AGA بهبود در تراکم و قطر مو را نشان داد. سوسپانسیونهای میکروگرافت کشت داده شدند و متعاقباً با سیتوسپین و ایمونوسیتوشیمی مشخص شدند. نتایج نشان داد که سلولهای بنیادی مزانشیمی فولیکول مو CD44+ (hfMSCs) حدود 0.65 ± 4.6 درصد بود، در حالی که درصد CD200+ EpSCs 0.4 ± 2.4 درصد بود.
درمان با سلولهای بنیادی
سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSC)
سلولهای بنیادی مزانشیمی دستهای از سلولهای انسانی بودند که میتوان آنها را جدا کرد و در کشت منبسط کرد و در عین حال ظرفیت آزمایشگاهی خود را برای ایجاد انواع فنوتیپها و بافتهای مزودرمی مانند استخوان، غضروف و چربی حفظ کرد. اگرچه سلولهای بنیادی مزانشیمی ابتدا در مغز استخوان (BM-MSCs) شناسایی شدند، اما جمعیتهای مشابه MSC از بافت چربی، خون محیطی، ریه، عضله، جفت، بند ناف و خون بند ناف و همچنین پالپ دندان جمع آوری شدهاند. اگرچه سلولهای بنیادی مزانشیمی میتوانند به عنوان یک بلوک ساختمانی برای بافت آسیب دیده عمل کنند، اما در درجه اول اثرات پاراکرین و اثرات تعدیل کننده ایمنی را بر ترمیم و بازسازی بافت نشان میدهند. در مورد بازسازی مو، سلولهای بنیادی مزانشیمی رشد مو را از طریق ترشح فاکتورهای تغذیهای و تعدیل ایمنی نشان دادند.
سلولهای بنیادی مشتق از چربی (ASCs)
ASCها از انتخاب طبیعی SVF بافت چربی زیر جلدی به دست میآیند. ASCهای کشت شده فاکتورهای رشدی مانند فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)، فاکتور رشد کبدی (HGF)، فاکتور رشد شبه انسولین (IGF)، فاکتور رشد فیبروبلاست (FGF) و فاکتور رشد مشتق از پلاکت (PDGF) را تولید و ترشح میکنند. از این رو، محیط تهویهشده ابتدا به عنوان یک عامل جوانکننده پوست در بازار توسعه یافت و سپس به یک عامل تحریک کننده مو گسترش یافت. متعاقباً، شواهد زیادی پتانسیل بازسازی مو ASCها و محیط مطبوع آنها (ASC-CM) از جمله اگزوزومها را گزارش کردند.
سایر MSCها
اگرچه بنا بر گزارشها، سلولهای بنیادی مزانشیمی را میتوان به سلولهای شبه DPC تمایز داد و تشکیل HF را نشان داد، سلولهای بنیادی مزانشیمی ظرفیت ضعیفی برای نئوژنز مو دارند. علاوه بر ASCها، سلولهای بنیادی مزانشیمی از بافتهای مختلف نیز به رشد مو کمک میکنند. یک بررسی نشان داد که هم بزرگسالان ASCs)، hfMSCs، BM-MSCs) و هم سلولهای بنیادی مزانشیمی پری ناتال (MSCs خون بند ناف، MSCs مایع آمنیوتیک، MSC ژله وارتون) به عنوان مزوتراپی برای رشد مجدد مو موفق هستند. علاوه بر این، سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی از ژله وارتون باعث بهبود زخمهای پوستی با رشد مو شدهاند. سلولهای بنیادی مزانشیمی از دندانهای شیری لایهبرداری شده انسان نیز باعث بازسازی مو در موشها شدند.
سلولهای بنیادی پرتوان
سلولهای PS مانند سلولهای بنیادی جنینی (ES) و iPSCها ظرفیت خودتجدید شدن و رشد در هر سلول بدن بالغ را دارند. ساخت ارگانوئید مو با استفاده از سلولهای PS اخیراً موفق شد و میتواند به عنوان یک ابزار غربالگری برای توسعه داروی جدید استفاده شود. برنامه ریزی مجدد مستقیم فیبروبلاستهای انسانی به DPC با استفاده از مولکولهای کوچک میتواند بر مشکل ایمنی غلبه کند و پیامدهای مهمی برای بازسازی فولیکول مو و درمان ریزش مو داشته باشد.
تولید سلولهای پیش ساز اپیدرمی (EPCs)
سلولهای بنیادی برآمده انسانی میتوانند یک جزء اپیتلیال بهینه برای نئوژنز مو فراهم کنند. با این حال، تکنیکهای جداسازی موجود برای جمعآوری تعداد مورد نیاز EpSC به اندازه کافی کارآمد نیستند. بنابراین، گروه Ohyama ابتدا EPCهای مشتق از iPSC را با بیان بیش از حد 4 یا 3 عامل (POU5F1، SOX2، KLF4 +/- MYC) با استفاده از یک محیط کشت کراتینوسیت (KC) با رتینوئیک اسید و BMP4 گزارش کردند. نشانگرهای KC فولیکولی به طور قابل توجهی بالاتر از KCهای طبیعی انسان هستند و EPCهای مشتق شده از iPSC با سلولهای پوستی تریکوژنیک پیوند شده در موشهای دارای نقص ایمنی منجر به تشکیل HF شد. EpSCها نشانگرهای سطح سلولی مانند CD200 و ITGA6 را به شدت بیان میکنند.
ارگانوئید مو
تعدیل مسیرهای سیگنالینگ TGF، FGF و BMP باعث شروع تشکیل HF در دانههای mESC میشود و آنها تولید HF را در ارگانوئیدهای پوست در روز 24 تمایز کشف کردند. سپس، آنها یک سیستم کشت ارگانوئیدی ایجاد کردند که پوست پیچیدهای را از سلولهای PS انسان تولید میکرد. مدولاسیون گام به گام مسیرهای سیگنال دهی TGF-β و FGF باعث القای همزمان سلولهای اپیتلیال جمجمه و سلولهای تاج عصبی در یک تجمع سلولی کروی شد و آنها ارگانوئید پوستی کیست مانند متشکل از اپیدرم طبقه بندی شده، درم غنی از چربی و موهای رنگدانه شده را مشاهده کردند. پوست انسان دارای مو میتواند برای رشد پوست، مدل سازی بیماری یا کاشت مو در آینده مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، تقریبا 4 ماه طول میکشد تا HFs تولید شود، که استفاده از آن را در مناطق بالینی دشوار میکند. مهندسی زیستی یک سیستم اندام پوششی سه بعدی از سلولهای iPS توسط گروه Tsuji گزارش شد که پیوند درون تنی سیستم اندام پوششی سهبعدی از سلولهای iPS، فوران مو و چرخههای مو، از جمله بازآرایی SCs فولیکولی و سولههای آنها را نشان داد.
برنامه ریزی مجدد مستقیم DPCها
برنامهریزی مجدد سلولهای سوماتیک به DPC میتواند منبع امیدوارکنندهای برای پزشکی احیاکننده مو باشد. محققان ابتدا نشان دادند که سلولهای شبه DPC را میتوان توسط مولکولهای کوچکی مانند TTNPB (یعنی آگونیست گیرنده رتینوئیک) تولید کرد. آنها نشان دادند که TTNPB بیان ALP و α-SMA را القا میکند و در نتیجه باعث ایجاد نوزایی مو میشود. با این حال، فیبروبلاستهای موش به خودی خود دارای پتانسیل نئوژنز مو هستند و بهتر است از انواع دیگر سلولها مانند فیبروبلاستهای انسانی برای ارزیابی تبدیل مستقیم به DPC استفاده شود.
سلولهای بنیادی اپیدرمی فولیکول مو (EpSCs) و سلولهای غلاف بیرونی ریشه (ORS)
سلولهای چرخشی آهسته در برآمدگی HF وجود دارند که پتانسیل تکثیر و کلونزایی بالایی دارند. این EpSC ها میتوانند به اپیدرم مانند ORS، غلاف داخلی ریشه، ساقه مو و غدد چربی کمک کنند. تجزیه و تحلیل نسب نشان داد که تمام لایههای اپیتلیال در HFهای بالغ از سلولهای برآمده سرچشمه میگیرند و HFهای جدید را با سلولهای پوستی نوزادان بازسازی میکنند. DP در زیر برآمدگی قرار دارد و عواملی را برای تنظیم وضعیت EpSC ترشح میکند. هنگامی که EpSC ها توسط DP فعال میشوند، فاز آناژن آغاز میشود. فقط تعداد کمی از EpSC ها در نزدیکی DP تحت تقسیم نامتقارن قرار میگیرند و به سلولهای تقویت کننده گذرا تبدیل میشوند. در فاز آناژن، TAC ها به ماتریکس و غلاف ساقه مو متمایز میشوند و قسمت پایینی یک HF را تشکیل میدهند.
سلولهای بنیادی مزانشیمی فولیکول مو (hfMSCs)
کارایی CFU سلولهای بنیادی مزانشیمی hfMSC و BM-MSCs قابل مقایسه بود و نسبتهای مساوی از سلولهای بنیادی را در دو جمعیت سلولی نشان داد. hfMSCها همچنین میتوانند به دودمانهای چربی زا، غضروفی و استخوانی متمایز شوند و نشانگرهای MSC مانند CD44، CD73 و CD90 را بیان کنند. hfMSCها در سرتاسر غلاف پوستی و پاپیلاهای پوستی HF توزیع میشوند و در ناحیه محدود فولیکول مو قرار ندارند، همانطور که در مورد EpSCها وجود دارد.
سلولهای پاپیلای پوستی (DPC)
DPCها به شدت با پیش سازهای اپیتلیال HF مرتبط هستند و سیگنال دهی القایی ساقه مو بین این دو بخش برای تشکیل و نگهداری HF مورد نیاز است. DP به صورت یک توپ فشرده در فاز تلوژن یا استراحت باقی میماند و در شروع فاز آناژن جدید فشردهتر میشود و بازسازی بعدی فولیکول پایینتر توسط پیاز موی نوپا فرا میرسد. DP مورفولوژی مو را هدایت میکند و کاشت سبیل DP باعث ایجاد موهای سبیل مانند میشود. کاشت DP انسان در ویبریسا موش آتیمیک باعث رشد موهای جدید شد که نشان دهنده برهمکنش اپیتلیال - مزانشیمی و ویژگیهای تشخیص در بین گونهها بود. تعداد سلولهای DP در چرخه مو در نوسان است و ریزش مو با کاهش/آتروفی تدریجی DPC ها همراه است. DPCها از HFهای انسانی جدا شدند و کشتهای سلولی اولیه از ریزنمونههای پاپیلا ایجاد شد. DPCها به آهستگی، در ابتدا به صورت تک لایه پخش میشوند و در نهایت آرایههای موازی چند لایهای از سلولهای فیبروبلاست مانند (بیش از 2 هفته) را تشکیل میدهند.
اگرچه DPCها سلولهای بذری مهمی برای تقویت رشد مو هستند، اما نحوه آمادهسازی آنها در مقیاس بزرگ و بهبود کارایی آنها یک مشکل کلیدی است که باید حل شود. آنها میتوانند فولیکول های مو را با سلولهای اپیدرمی بسازند و یک عملکرد تعدیل کننده ایمنی برای فعال کردن پیوند آلوژنیک داشته باشند. علاوه بر این، میتوانیم با استفاده از کشت کروی، شرایط هیپوکسی و مکمل فاکتور رشد، مقادیر زیادی DPC را با القای مو گسترش دهیم. درمان DPC «خارج از قفسه» میتواند مؤثر و مقرون به صرفه باشد و بنابراین برای بازسازی مو امیدوارکننده است.
پایان مطلب/