یادداشت
سلولهای بنیادی آمنیوتیک به عنوان منبع طب احیا کننده برای درمان ناباروری زنان
نتایج مطالعات اخیر حاکی از نقش بنیادی سلولهای حاصل از مایع آمنیوتیک به عنوان راهکاری برای درمان ناباروری زنان است.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، اختلال در سلامت باروری یک مشکل جهانی است که بر سلامت روانی یک جامعه تأثیر میگذارد. علیرغم پیشرفتهای تکنولوژیک برای درمان ناباروری، نرخ ناباروری جهانی به طور قابل توجهی در حال افزایش است. بسیاری از شرایط ناباروری در حال حاضر با استفاده از روشهای بالینی پیشرفته مختلف مانند سمیناسیون داخل رحمی (IUI)، لقاح آزمایشگاهی (IVF) و تزریق داخل سیتوپلاسمی (ICSI) درمان میشوند. با این وجود، مدیریت بالینی برخی از شرایط مانند آندومتر ناکارآمد، نارسایی زودرس تخمدان، و پیری فیزیولوژیکی تخمدان هنوز چالشهای مهمی را ایجاد میکند. استراتژیهای درمانی مبتنی بر سلولهای بنیادی سابقه طولانیای برای درمان بسیاری از شرایط ناباروری دارند، اما محدودیتهای اخلاقی اجازه استفاده در مقیاس وسیع از سلولهای استرومایی/بنیادی مزانشیمی بالغ (MSCs) را نمیدهد. سلولهای بنیادی مشتق شده از جفت یا آمنیوتیک که به راحتی قابل دسترسی هستند، منبع جایگزین ارزشمندی از سلولهای بنیادی غیر ایمنی زا و غیر تومورزا هستند که دارای پتانسیل چند خطی هستند.
سلولهای استرومایی/بنیادی مزانشیمی آمنیوتیک انسان (hAMSCs)
سلولهای استرومایی/بنیادی مزانشیمی (MSCs) مشتق شده از ماتریکس مزانشیمی بدون عروق غشای آمنیوتیک انسان (hAM) یک گزینه سودمند برای جایگزینی MSC های بالغ ارائه میدهد. تکثیر محدود ex vivo و بازیابی نمونه پیچیده، استفاده در مقیاس وسیع از سلولهای بنیادی مزانشیمی بالغ را محدود میکند. hAM یک منبع به راحتی قابل دسترسی از سلولهای بنیادی مزانشیمی (hAMSCs) است که بر این محدودیتها غلبه میکند. سلولهای بنیادی مزانشیمی که از hAM منشأ میگیرند شباهتهای زیادی با سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت بالغ دارند و تمام استانداردهای بینالمللی را برای اعلام آنها به عنوان «سلولهای بنیادی مزانشیمی» برآورده میکنند. پتانسیل تمایز hAMSC ها اخیراً مورد بحث قرار گرفته است. اگرچه پتانسیل سلولهای بنیادی مزانشیمی بالغ در بازگرداندن عملکرد تخمدان به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته است، دادههای بسیار محدودی برای سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از AM در دسترس است.
سلولهای اپیتلیال آمنیوتیک انسان (hAECs)
سلولهای بنیادی اپیتلیال آمنیوتیک انسان (hAECs) به عنوان منبع احتمالی دیگری برای بازسازی آندومتر یا بازیابی عملکرد تخمدان مورد توجه قرار گرفتهاند. hAEC ها بخش عمدهای از لایه سلولهای اپیتلیال غشای پایه hAM را تشکیل میدهند. نمایه بیان نشانگرهای سلول بنیادی hAECها، یعنی CD73، CD90 و CD105 مثبت بوده، در حالی که حالت منفی برای نشانگرهای خونساز CD34) و CD45) به طور قابل ملاحظهای شبیه به سلولهای بنیادی مزانشیمی است. با این حال، وجود نشانگرهای سطح سلولی خاص اپیتلیال مانند سیتوکراتین CK)، E-cadherin، CD49f و EpCAM، hAEC ها( را از hAMSC ها متمایز میکند. پایداری بالاتر در سیستمهای کشت ex-vivo و ماهیت سرکوبکننده سیستم ایمنی hAECs در بسیاری از کاربردهای بالینی نویدهای بزرگی را ارائه میدهد. پیامدهای درمانی احتمالی برای استفاده از hAECs در زمینه بیولوژی تولید مثل توسط چند مطالعه اخیر پشتیبانی میشود.
سلولهای بنیادی مایع آمنیوتیک انسانی
مایع آمنیوتیک با انواع مختلف سلولهای بنیادی در هر سه مرحله بارداری غنی میشود. سلولهای بنیادی مشتق شده از مایع آمنیوتیک انسانی (hAFSCs) با نشانگرهای سطح سلولهای بنیادی به خوبی تثبیت شده مشخص میشوند. AFSC ها را میتوان با جمع آوری مایع آمنیوتیک در بدو تولد یا از طریق آمنیوسنتز جدا کرد. hAFSCهای بازیابی شده در حاملگی کامل یا زایمان از اهمیت درمانی بالایی برخوردار هستند. با این حال، AFSC های بازیابی شده از سه ماهه دوم نیز نتایج امیدوارکنندهای را نشان دادند. سلولها نشانگرهای سلول زاینده مانند DAZL (حذف شده در ژن شبیه آزواسپرمی) را بیان میکنند و توانایی تمایز به دودمان سلولهای زاینده را نشان میدهند. در حالی که هنوز در مراحل اولیه توسعه است، مطالعات in vivo مبتنی بر hAFSC نتایج امیدوارکنندهای را برای حفظ سلولهای فولیکول و جلوگیری از اختلال عملکرد تخمدان نشان میدهد. در یک مطالعه، فرآیند فولیکولوژنز با موفقیت در تخمدانهای یک مدل موش قطع شده با سلولهای زایای القا شده با مواد شیمیایی پس از پیوند hAFSCs بازسازی شد. شواهد بهبود فولیکولوژنز توسط افزایش سطح بیان AMH ارائه شد. در مطالعه دیگری، hAFSCs فولیکولها را با جلوگیری از آترزی فولیکول تخمدان در مدل موش POF ناشی از شیمیدرمانی، ترمیم کردند. تعداد چرخههای فحلی موشهای تحت درمان با hAFSC در مقایسه با موشهای درماننشده به طور قابلتوجهی بهبود یافت. با این حال، نویسندگان پیشنهاد کردند که میتوان با تجویز به موقع سلولهای بنیادی، یعنی قبل یا نزدیکتر به شیمیدرمانی، به بهبود اثر درمانی دست یافت.
چالشها و مسیرهای آینده
با توجه به سهولت و در دسترس بودن غشاهای جفت، که پس از زایمان به عنوان یک ضایعات پزشکی در نظر گرفته میشوند، به طور غیر منتظره هیچ مطالعه بالینی برای ارزیابی نقش سلولهای بنیادی مشتق شده از آمنیوتیک در بازگرداندن عملکرد تخمدان در انسان منتشر نشده است. مانند سایر زمینههای پزشکی، خواص ذاتی ASCها موفقیت آنها را در زمینه ناباروری ناشی از آندومتر، ناشی از شیمی درمانی یا ناباروری مرتبط با سن تضمین میکند. با این حال، بر اساس مطالعات گزارش شده تاکنون، چالشهای قابل توجهی هنوز قبل از استفاده از این سلولها در مطالعات بالینی وجود دارد. مانند پرداختن به تمایز موفقیت آمیز ASC ها در سلولهای زایا در کشت، تعریف مسیر و زمان تجویز سلولها برای افزایش اثربخشی، استفاده از مدلهای حیوانی دقیق و پرداختن به مزایای باروری بلند مدت. مطالعات آینده باید به روشن کردن مکانیسمهای تنظیمی ناشی از سلولهای بنیادی آمنیوتیک در بازیابی تخمدان برای دستکاری موفق این سلولها در درمان ناباروری ادامه دهند.
بافت آمنیوتیک یا سلولهای آمنیوتیک انسانی مشتق از مایع (ASCs: hAECs، hAMSCs، hAFSCs) خواص سلولهای بنیادی را با ایمنیزایی یا تومورزایی کم نشان میدهند و از نظر نظری برتر از سایر سلولهای بنیادی هستند. بسیاری از مطالعات با استفاده از مدلهای موشی شیمیدرمانی انجام شد که نارساییهای تخمدانی زودرس، نارسایی تخمدان مربوط به سن، یا سایر شرایط پاتولوژیک ناباروری مرتبط را درمان میکردند. این تحقیقات in vivo یافتههای اساسی را برای درک مکانیسمهای عملکرد ASCs در بازیابی نتایج باروری گزارش کردند. این مطالعات نشان میدهد که پیوند ASC باعث تشکیل فولیکول، بازسازی آندومتر، رشد غدد و بازیابی سطوح هورمونی (مانند AMH و E2) میشود. این بهبودهای فیزیولوژیکی به دلیل خواص پاراکرین، ضد التهابی و تنظیم کننده سیستم ایمنی ASCها انجام میشود. اگرچه این مطالعات پایهای نظری برای کاربرد آنها در مسائل بهداشتی مرتبط با ناباروری ارائه میکنند، مطالعات آینده برای تأیید این نتایج برای ترجمه موفقیتآمیز آنها به کاربردهای بالینی ضروری است.
پایان مطلب/.