یادداشت
بهبود رویکرد سلول درمانی با ساخت ابزار ردیاب سلولی
محققان ابزار جدیدی را معرفی کردند که قادر به تشخیص سلولهایی است که عضلات را به بهترین شکل ترمیم میکنند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، کاشت سلولهای عضلانی یک درمان فوق العاده امیدوارکننده برای شرایطی مانند دیستروفی عضلانی، نارسایی قلبی و بیاختیاریها ارائه میدهد. بنابراین اگر فردی برای از از دست دادن عضله پس از بیماری یا آسیب رنج میبرد، باید بداند که با برداشتن سلولهای ماهیچههای خود میتواند روزی زندگی شما را بهبود بخشیده و یا حتی زندگی شما را نجات دهند. با این حال، این پیشرفت به دلیل نتایج متناقض با مشکل مواجه شده است. از طرفی درمان مبتنی بر سلول با استفاده از سلولهای مشتق از ماهیچههای اسکلتی اتولوگ (SMDC) اصولاً برای چندین دهه از نظر فنی امکانپذیر بوده است. تحقیقات بالینی انجام شده تا به امروز برای درمان شرایط مختلفی از جمله دیستروفی عضلانی، نارسایی قلبی قلبی و بی اختیاری تلاش کرده اند بنابراین در راستای حل این مشکل، ابزار جدیدی که با همکاری محققان گروه فنوتیپ سلولی در مرکز ژن درمانی و پزشکی احیا کننده در مرکز کینگز کالج لندن و مرکز مراقبتهای بهداشتی دقیق در دانشگاه کالج لندن ایجاد شده است، میتواند شانس موفقیت این رویکرد سلول درمانی را تا حد زیادی بهبود ببخشد.
سلولهای مشتق از ماهیچههای اسکلتی (SMDC)
بافت عضلانی اسکلتی سیستم تعمیر و نگهداری خاص خود را دارد که بر اساس سلولهای بنیادی ماهیچههای اسکلتی بالغ (MuSCs) از جمله سلولهای ماهوارهای عضلانی است. MuSCهای بالغ معمولاً ساکن هستند، اما در صورت آسیب عضلانی، یا در اثر آسیب عضلانی یا تحت شرایط پاتولوژیک مانند دیستروفی عضلانی دوشن (DMD) فعال شده و تکثیر میشوند و درنهایت نیز برای ورود به برنامه میوژنیک احیاکننده، تمایز مییابند، در ادامه با میوفیبرهای آسیبدیده ترکیب میشوند و همچنین جمعیت جدیدی از MuSCهای ساکن را تولید میکنند. سلولهای مشتق از ماهیچههای اسکلتی (SMDC) پتانسیل فوقالعادهای برای جبران عضله ناکارآمد از دست رفته به دلیل بیماری یا تروما دارند. استفاده درمانی فعلی از SMDC به برداشت سلولهای اتولوگ از نمونهبرداریهای عضلانی متکی است که متعاقباً قبل از کاشت مجدد در بیمار در شرایط آزمایشگاهی گسترش مییابند. ناهمگونی می تواند از عوامل متعددی از جمله کیفیت شروع بیوپسی، سن و بیماری های همراه موثر بر SMDC پردازش شده ناشی شود. ویژگی های کیفی در نظر گرفته شده برای استفاده بالینی اغلب بر حداقل سطوح بیان نشانگر سلولی میوژنیک متمرکز است. چنین رویکردهایی احتمال SMDC را برای تمایز و تشکیل میوفیبرها هنگام کاشت در داخل بدن ارزیابی نمی کنند، که در نهایت احتمال بازسازی عضله را تعیین می کند. پیشبینی قدرت درمانی SMDC در شرایط آزمایشگاهی قبل از کاشت، کلید توسعه درمانهای موفق در پزشکی احیاکننده و کاهش هزینههای اجرا است.
شیوه دریافت سلول
در این درمان، یک جمعیت ترکیبی از سلولهای بنیادی و سلولهای ماهیچهای قبل از تخصصی شدن، از عضله اسکلتی بیمار (نوعی عضله که به اختیار منقبض میشود ) برای نمونهبرداری برداشت میشود. سپس سلولها در یک ظرف بزرگ کشت داده میشوند تا سلولهای بیشتری را قبل از کاشت مجدد در بیمار تولید کنند. در اینجا آنها باید در تعدادی باشند که قادر باشند آن منطقه مورد نظر را دوباره پر کنند و با ترکیب شدن با سلولهای آن ناحیه، به فیبرهای عضلانی جدیدی تبدیل شوند که به انقباض قلب یا باز و بسته شدن اسفنکترها کمک میکند.
مزایای دریافت سلول از بیمار
مزیت برداشت سلولها از ماهیچههای خود بیمار این است که سیستم ایمنی آنها در هنگام معرفی مجدد سلولها به بدن واکنش نشان نمیدهد. با این حال، برداشت سلول از بیماران مشکلات خاص خود را دارد. تصور میشود که عواملی مانند سن، جنسیت و سایر بیماریهای بیمار باعث میشود که سلولها پس از لانه گزینی رشد نکنند یا عملکرد خوبی نداشته باشند. بنابراین پس از برداشت، نحوه نگهداری و کشت سلولها که میتواند از آزمایشگاهی به آزمایشگاه دیگر متفاوت باشد نیز میتواند بر عملکرد آنها تأثیر بگذارد. اگر پزشکان بتوانند پیشبینی کنند که کدام سلول عضلانی عملکرد خوبی ندارند، میتوانند با دنبال کردن گزینههای درمانی موثرتر در زمان، هزینه و زندگی خود صرفهجویی کنند. اما، با توجه به عوامل متعددی که میتوانند بر سلولها تأثیر منفی بگذارند، اغلب تشخیص آن دشوار است. سلولهای بنیادی ماهیچه های اسکلتی (MuSCs) به عنوان کاندیدای مناسب برای سلول درمانی در اختلالات عضلانی پیشنهاد شده اند زیرا ظرفیت خوبی برای بازسازی میوژنیک از خود نشان میدهند. با این حال، برای نتایج درمانی بهتر، جداسازی MuSCهای انسانی از یک منبع بافتی مناسب با تمایز میوژنیک بالا ضروری است.
ابزار ردیاب سلول
در این مطالعه برای بررسی جمعیت سلولهای مشتقشده از اهداکنندگان مختلف در شرایط آزمایشگاهی یک ابزار جدید گزارش کردیم. در واقع در اینجا ما یک خط لوله مبتنی بر تصویر را برای تعیین کمیت ویژگیهای مورفولوژیکی و سایر جوانب شکل سلول استخراج کردیم. ما بررسی کردیم که آیا اینها میتوانند ناهمگنی را در تشکیل myotubes پیش بینی کنند و با شاخص همجوشی myogenic ارتباط داشته باشند به بیانی دیگر در مقاله منتشر شده در Journal of Tissue Engineering، محققان UCL و King در حال ساده کردن موضوع هستند. به همین سبب آنها ابزاری ساختهاند که از سلولهای ماهیچهای اسکلتی زنده تصویربرداری میکند و جنبههای پیچیده شکل آنها را نیز تحلیل میکند. آنها دریافتهاند که چندین ویژگی اندازه گیری شده با بهتر یا بدتر شدن فیبرهای عضلانی مرتبط است. این ابزار را میتوان بیشتر توسعه داد و برای پیش بینی موفقیت سلول درمانی بر اساس ویژگیهای فیزیکی سلولها که بلافاصله پس از برداشت اندازه گیری شده است، نیز استفاده کرد. این روش ساده و مقرون به صرفه میتواند در زمان گرانبها صرفه جویی کند و به سلول درمانی بسیار سازگارتر برای مبتلایان به آسیبها و اختلالات عضلانی ناتوان کننده دست یابد.
Davide Danovi، رهبر گروه در مرکز ژن درمانی و پزشکی بازساختی و یکی از نویسندگان این کار اظهار داشت: اطلاعات استخراجشده با رویکرد ما نشان میدهد که تصویربرداری سلول زنده میتواند طیفی از فنوتیپهای سلولی را به تنهایی بر اساس شکل سلولی شناسایی کند و حفظ یکپارچگی سلولی میتواند برای پیشبینی تمایل به تشکیل میوتوبها در شرایط آزمایشگاهی و بافت عملکردی در داخل بدن مورد استفاده قرار گیرد. نکته نهایی اینکه "تصویربرداری راههای قدرتمند و کارآمدی را برای مشخص کردن سلولها و کنترل کیفیت آنها ارائه میدهد؛ به احتمال زیاد روشهایی مانند این به زودی برای سلول درمانیها به کار خواهند رفت.
پایان مطلب/.