یادداشت
مباحث اخلاقی ژن درمانی برای هموفیلی
ملاحظات اخلاقی و روانی همچنان سدی در برابر ژن درمانی برای بیماران هموفیلی میباشد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان: انتظار میرود که ژن درمانی به یک درمان امیدوارکننده و حتی به طور بالقوه، درمانی برای هموفیلی تبدیل شود. پس از چندین سال تحقیق، اولین محصول ژن درمانی مجوز بازار مشروط توسط اتحادیه اروپا در اوت 2022 اعطا شد. پیشرفت اخیر در این زمینه همچنین پیامدهایی بر جنبههای اخلاقی ژن درمانی هموفیلی دارد.
درمانهای کنونی هموفیلی
هموفیلی یک اختلال خونی مادرزادی مرتبط با X است. به دلیل فقدان فاکتور انعقادی VIII (FVIII، هموفیلی A) یا IX (FIX، هموفیلی B)، افراد مبتلا به نوع شدید هموفیلی از خونریزی خود به خود و ناشی از ضربه در عضلات و مفاصل رنج میبرند که منجر به درد و از دست دادن مزمن خون میشود. هموفیلی شدید حدود 1 نفر از هر 10000 مرد را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار میدهد.
در حال حاضر، هموفیلی را میتوان با چندین نوع درمان مدیریت کرد. درمان جایگزینی با فاکتورهای انعقادی امکان کاهش بار سنگین بیماری را برای اکثر افراد مبتلا به هموفیلی فراهم میکند، اما آنها همچنین دارای معایبی هستند: افراد ممکن است مهارکنندههایی برای عوامل تجویز شده ایجاد کنند، تزریق داخل وریدی سنگین است، و درمان گران است. به دلیل هزینههای بالا، حدود 70 درصد از افراد مبتلا به هموفیلی در سراسر جهان به مراقبتهای کافی دسترسی ندارند. در سالهای اخیر، گزینههای درمانی با معرفی محصولاتی با نیمهعمر طولانیتر گسترش یافته است، بنابراین نیاز به تزریق داخل وریدی کمتری برای هموفیلی A و B، و emicizumab برای هموفیلی A، یک درمان غیر جایگزین که به فرکانس کمتر نیاز دارد، افزایش یافته است.
مضامین اخلاقی
بر اساس تجزیه و تحلیل حاضر از مطالعات، محققین 3 موضوع اخلاقی زیر را ایجاد کردند: زندگی بر اساس انتظارات، تأثیرات روانی اجتماعی، و هزینهها و دسترسی.
برآورده کردن انتظارات
بسیاری از نویسندگان، به ویژه کسانی که در اوایل دهه 2000 نوشتهاند، ابراز امیدواری میکنند که ژن درمانی در نهایت هموفیلی را درمان کند. یکی دیگر از مزایای مورد انتظار ژن درمانی، پتانسیل آن برای دور زدن بسیاری از جنبههای منفی درمان جایگزینی فاکتور استاندارد، مانند تاثیر بر کیفیت زندگی، هزینههای بالا، توسعه مهارکنندهها، و دشواری دسترسی وریدی در کودکان کوچک است.
تحقیقات اخیر نشان میدهد که درمانهای انتقال ژن مبتنی بر AAV واقعاً میتوانند سطوح FVIII و FIX را تا حد طبیعی بالا ببرند و اثرات آن چندین سال طول بکشد. بیشتر آزمایشها برای محصولات انتقال ژن برای هموفیلی A و B منجر به کاهش تعداد خونریزیها و نیاز به درمان پیشگیرانه شده است. در عین حال، دادههای پیگیری طولانیمدت هنوز محدود هستند، و به نظر میرسد بیان FVIII در طول زمان کاهش مییابد، و باعث میشود برخی از مفسران به این نتیجه برسند که درمان ممکن است تنها یک درمان موقت ارائه دهد. علاوه بر این، گروههای مختلفی از افراد مبتلا به هموفیلی وجود دارند که ژندرمانیهای در حال آزمایش برای آنها احتمالاً بیاثر هستند. محصولات فعلی برای کودکان مبتلا به هموفیلی مناسب نیستند و احتمالاً برای افراد دارای مهارکنندهها بیاثر هستند، در نتیجه از اکثر کارآزماییها حذف میشوند.
تأثیرات روانی اجتماعی
برخی از مقالات تجربی نگرانیهای افراد مبتلا به هموفیلی را در مورد تأثیر ژن درمانی بر هویت آنها شرح میدهند. برخی از افراد مبتلا به هموفیلی از این میترسند که ژن درمانی بخشی از هویت آنها را از بین ببرد که فرد مبتلا به هموفیلی هستند و برای برخی نیز برای عدم تمایل به ژن درمانی این دلیل دیگر است. محققان فرض کردند که این از دست دادن هویت که افراد مبتلا به هموفیلی از آن میترسند ممکن است به دلیل از دست دادن تشخیص هموفیلی باشد و به ادبیاتی که "بار عادی بودن" را توصیف میکند، مراجعه کنند. بار نرمال بودن عمدتاً برای تحریک عمیق مغز به عنوان درمانی برای صرع یا بیماری پارکینسون توصیف شده است. این پدیده را توصیف میکند که بیماران مجبور هستند پس از درمان خود را با زندگی بدون علائم سازگار کنند. در این موارد، بار طبیعی بودن ناشی از عوارض جانبی جراحی روانی، مانند اختلالات خلقی نیست، بلکه ناشی از تجربه روانشناختی بدون علامت شدن است.
هزینهها و دسترسی
انتظار میرود محصولات ژن درمانی با ورود به بازار بسیار گران باشند. اولین ژن درمانی مجاز برای سایر اختلالات 400000 تا 1.4 میلیون دلار برای هر درمان قیمت گذاری شده است. چنین قیمت بالایی نگرانیهایی را در مورد دسترسی و نحوه تامین مالی درمان ایجاد میکند. با این وجود، چندین مطالعه تخمین زدهاند که ژن درمانی برای هموفیلی در مقایسه با درمانهای پیشگیرانه داخل وریدی و زیر جلدی مقرون به صرفه خواهد بود. با این حال، برخی ابهامات همچنان باقی است. دادههای پیگیری طولانیمدت در مورد اثربخشی و ایمنی هنوز وجود ندارد، اما برآوردهای فعلی اثربخشی 5 تا 10 سال را در نظر گرفتهاند. محاسبات مقرون به صرفه بودن نیز به دلیل عدم شفافیت در مورد قیمت واقعی که برای درمان پیشگیرانه فعلی پرداخت شده، مختل میشود. به دلیل اهمیت به دست آوردن دادهها در مورد ایمنی و اثربخشی طولانیمدت، احتمالاً به پیگیری طولانیمدت و بالقوه مادامالعمر افرادی که ژن درمانی میکنند نیاز خواهد بود.
هزینههای بالا در ترکیب با عدم اطمینان باقی مانده در مورد مقرون به صرفه بودن، خطرات قابل توجهی را برای سیستمهای مراقبتهای بهداشتی ایجاد میکند و سؤالاتی را در مورد آنچه جوامع باید مایل به خرج کردن باشند، ایجاد میکند. به دلیل این عدم قطعیتها، بحثهایی در مورد نصب مدلهای پرداخت جایگزین وجود دارد که امکان ترتیبات تقسیم ریسک را بین پرداختکنندگان، ارائهدهندگان و تولیدکنندگان فراهم میکند. در بحث در مورد پرداخت برای چنین درمانهای جدیدی، مهم است که در نظر گرفته شود که در محیطهای غنی از منابع، هموفیلی دیگر یک بیماری تهدیدکننده زندگی نیست. به عنوان مثال، با درمانهای موجود در حال حاضر، افراد مبتلا به هموفیلی در هلند دارای امید به زندگی نزدیک به جمعیت عمومی مردان هستند.
نتیجه
این بررسیها نشان داده است که جنبههای اخلاقی مختلف انتقال ژن هموفیلی اکنون که این تکنیک به بازار نزدیکتر است، برجسته شدهاند. اینها شامل پتانسیل درمان برای برآورده کردن امیدها و انتظارات، تأثیرات روانی اجتماعی آن و سؤالات مربوط به هزینهها و دسترسی است. شانس قابل توجهی وجود دارد که ژن درمانیهایی که به زودی وارد بازار میشوند، درمان دائمی یکبار در زندگی برای هموفیلی نیستند که انتظار میرفت و انتظار میرود، بلکه یک درمان موقت است که علائم را (احتمالاً با عوارض جانبی سنگین) کاهش میدهد. این درمان همچنین ممکن است چالشهای روانی اجتماعی ایجاد کند که نیاز به حمایت دارد. مطالعات کنونی نشان میدهد که چنین حمایتی ممکن است در سناریویی که اثرات ژندرمانی به مرور زمان محو میشود، ضروری باشد، زیرا افراد برای مقابله با این عدم قطعیت به حمایت نیاز دارند و در سناریویی که ژندرمانی به یک درمان تبدیل میشود، زیرا افراد باید این کار را انجام دهند. خود را با زندگی بدون علائم هموفیلی سازگار کنند. در نهایت، ژن درمانی احتمالاً بسیار پرهزینه خواهد بود و در نتیجه میتواند باری را برای سیستمهای سلامت ایجاد کند و ممکن است راه حلی برای آن دسته از افراد مبتلا به هموفیلی در محیطهای کم منابعی که در حال حاضر به درمان دسترسی ندارند، نباشد.
پایان مطلب/.