یادداشت
امکان درمان اندومتریوز بوسیله سلولهای بنیادی مشتق از قاعدگی
براساس مطالعات اخیر سلولهای بنیادی به دست آمده از قاعدگی به درمان اندومتریوز کمک میکنند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، آندومتر رحم انسان دارای یک ترکیب سلولی پیچیده است که قادر به ترویج بازسازی چرخهای است، جایی که سلولهای بنیادی آندومتر نقش مهمی دارند. سلولهای بنیادی مشتق از خون قاعدگی (MenSC) برای اولین بار در سال 2007 کشف شد و به عنوان ویژگیهای سلولهای بنیادی مزانشیمی توصیف شد. تئوری سلولهای بنیادی برای پاتوژنز آندومتریوز، که توسط مکانیسم توافقی قاعدگی رتروگراد پشتیبانی میشود، اهمیت شناخته شدهای را که MenSC با ارتباط مستقیم با پیدایش، توسعه و نگهداری ضایعات آندومتریوز نابجا به دست آورده است، برجسته میکند. در همین حال، تفاوتهای مشاهده شده بین MenSC در بیماران مبتلا به اندومتریوز و در زنان سالم، کاربرد این سلولها را بهعنوان نشانگر زیستی احتمالی برای تشخیص زودهنگام اندومتریوز و همچنین برای توسعه درمانهای هدفمند نشان میدهد.
سلولهای بنیادی آندومتر
سلولهای بنیادی را میتوان به عنوان جمعیتی از سلولهای تمایز نیافته تعریف کرد که معمولاً از یک سلول منفرد (کلونال) به وجود میآیند که با توانایی تکثیر گسترده (خود نوسازی) و تمایز به انواع مختلف سلولها و بافتها (قوی) مشخص میشود. به این ترتیب، آنها مسئول توسعه و بازسازی سیستمهای اندام و بافت، و همچنین برای تجدید جمعیت و تمایز آنها به دودمان سلولی متعدد هستند. آندومتر انسان به پوشش مخاطی رحم اشاره دارد و شامل دو ناحیه با ساختار و عملکرد متفاوت است: فانکشنالیس و بازالیس. فانکشنالیس از دو سوم بالایی آندومتر تشکیل شده است، در حالی که بازالیس از یک سوم پایینی تشکیل شده است. در هر سیکل قاعدگی و در غیاب حاملگی، فانکشنالیس در مرحله قاعدگی در نتیجه تغییرات هورمونی ریخته میشود، پس از آن بلافاصله بازسازی میشود، در حالی که بازالیس بدون تغییر باقی میماند. این تکثیر و بازسازی چرخهای که در طول هر چرخه قاعدگی اتفاق میافتد، برای اولین بار توسط پریانیشنیکوف در سال 1978 توسط جمعیت سلولهای بنیادی بالغ ساکن در داخل آندومتر پیشنهاد شد. تقریباً 25 سال بعد، اولین شواهد از فعالیت سلولهای بنیادی در آندومتر انسان گزارش شد.
نظریه سلولهای بنیادی برای پاتوژنز آندومتریوز
در حال حاضر، پذیرفتهشدهترین نظریه برای پاتوژنز آندومتریوز، کاشت نابجای آندومتر ناشی از قاعدگی رتروگراد است که توسط سامپسون در سال 1921 ارائه شد. نظریه سامپسون پیشنهاد میکند که سلولهای اپیتلیال غدد آندومتر و سلولهای مزانشیمی وارد حفره لگن میشوند و به صورت رتروگراد قاعدگی وارد حفره لگن میشوند. مکانهایی مانند تخمدان و صفاق لگن مجاور، جایی که رشد میکنند و گسترش مییابند و ضایعات نابجا را تشکیل میدهند. تئوری اولیه سلولهای بنیادی برای پاتوژنز آندومتریوز پیشنهاد میکند که ضایعات آندومتریوز از سلولهای بنیادی ناشی از آندومتر نوزاد یا بالغ، مغز استخوان یا مشتقات مجاری مولر ایجاد میشود. صرف نظر از منشأ آنها، اعتقاد بر این است که سلولهای بنیادی از طریق قاعدگی رتروگراد با واسطه لوله فالوپ، گردش خون عروقی لنفاوی و/یا مهاجرت مستقیم به مکانهای خارج از رحم منتقل میشوند.
سلولهای بنیادی مشتق از خون قاعدگی
سلولهای بنیادی آندومتر را میتوان به صورت غیر تهاجمی از خون قاعدگی به دست آورد و به آنها سلولهای بنیادی مشتق از خون قاعدگی گفته میشود. MenSC برای اولین بار از خون قاعدگی در سال 2007 شناسایی شد. MenSC عمدتاً CD29، CD9، CD13، CD44، CD41a، CD73، CD59، CD90 و CD105 را بیان میکند اما بیان CD19، CD34، CD45، CD117، CD130 یا ایزوتیپ آنتی ژن-DR لکوسیت انسانی (HLA-DR) را ندارد. جالب توجه است، برخی از مطالعات بیان مثبت نشانگرهای جنینی و نشانگرهای چند توان درون سلولی، مانند OCT-4، c-kit proto-oncogene (c-kit)/CD117 و آنتی ژن-4 جنینی مخصوص مرحله (SSEA-4) را گزارش کردهاند. مطالعات اخیر گزارش دادهاند که در شرایط کشت کافی، MenSC میتواند هر 20 ساعت یک دو برابر شود، که تقریباً دو برابر سریعتر از زمان دو برابر شدن MSC مغز استخوان (BM-MSC) است. تفاوت در فعالیت تلومراز ممکن است تا حدی این ویژگی بسیار پرولیفراتیو را توضیح دهد.
MenSC در بیماران مبتلا به اندومتریوز در مقابل بیماران بدون آندومتریوز
MenSC از بیماران مبتلا به اندومتریوز (E-MenSC) ویژگیهای مورفولوژیکی، فنوتیپی و عملکردی متفاوتی را در مقایسه با MenSC از زنان بدون آندومتریوز (NE-MenSC) نشان میدهد. با توجه به مورفولوژی، NE-MenSC دارای یک شکل دوکی فیبروبلاست مانند است، در حالی که E-MenSC کمتر کشیده است. محققان، از طریق تیمار با محیط شرطی شده مشتق شده از NE-MenSC، تغییرات مورفولوژیکی را در E-MenSC مشاهده کردند که مورفولوژی درازتر و دوکی شکل به دست آورد. با توجه به تفاوت در پروفایلهای بیان مارکر CD، هر دو E-MenSC و NE-MenSC برای CD9، CD10 و CD29 توسط محققان مثبت در نظر گرفته شدند، اگرچه بیان آنها در E-MenSC به طور قابل توجهی بیشتر از NE-MenSC بود. نشان داده شده است که E-MenSC در مقایسه با NE-MenSC دارای ظرفیتهای تکثیر و تهاجم بالاتری است. با این حال، تفاوتی در مورد قابلیت چسبندگی آنها در تحقیقات محققان مشاهده نشد.
تشخیص زودهنگام مبتنی بر MenSC
بیماران مبتلا به آندومتریوز اغلب از شروع علائم تا تشخیص قطعی تأخیر را تجربه میکنند که میتواند تا 11 سال باشد. در نتیجه، تأخیر در درمان نیز رخ میدهد که به طور بالقوه منجر به پیشرفت بیماری و افزایش شدت میشود. بر اساس شواهد گزارش شده قبلی در مطالعات، واضح است که MenSC کلیدی برای تشخیص زودهنگام اندومتریوز در آینده است. همانطور که قبلاً ذکر شد، MenSC بیماران مبتلا به آندومتریوز از نظر مورفولوژی، فنوتیپ و مکانیسم اثر با بیماران بدون اندومتریوز متفاوت است. با در نظر گرفتن همه اینها، در ترکیب با این واقعیت که خون قاعدگی یک منبع آسان، قابل تجدید، ارزان و غیر تهاجمی برای MenSC است، این سلولها میتوانند به عنوان اهداف امیدوارکنندهای برای تشخیص زودهنگام اندومتریوز استفاده شوند.
درمانهای مبتنی بر MenSC
جذابیت درمانهای مبتنی بر MenSC عمدتاً به روشی منظم و غیرتهاجمی مربوط میشود که این سلولها را میتوان از خون قاعدگی به دست آورد. یک پتانسیل درمانی غیرقابل انکار در MenSC وجود دارد زیرا آنها توانایی مهاجرت به محلهای آسیب، تمایز به دودمان سلولی متمایز، ترشح عوامل محلول و تنظیم پاسخ های ایمنی را مانند سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان نشان میدهند. همانطور که قبلا ذکر شد، نرخ تکثیر بالای آنها به همراه ویژگیهای ژنتیکی پایدار MenSC، و همچنین پرتوانی ظاهری آنها، این سلولها را به کاندیدایی امیدوارکننده در درمان سلولهای بنیادی برای التهاب و بیماریهای مرتبط با ایمنی تبدیل میکند. ظرفیت فوق الذکر MenSC برای تمایز به انواع سلولی، تایید میکند که این سلولهای بنیادی ممکن است خواص درمانی غیرمنتظرهای را در درمان انواع بیماریها در پزشکی بازساختی از خود نشان دهند. با مقایسه مورفولوژی، بیان نشانگرهای سطحی، تکثیر سلولی، تهاجم، چسبندگی و تواناییهای تعدیل کننده ایمنی E-MenSC و NE-MenSC، نتایج محققان به وضوح نقش احتمالی MenSC در بهبود اندومتریوز را برجسته میکند. علاوه بر این، افزایش بیان IDO1، COX-2، IFN-γ، IL-10، و MCP-1 و کاهش سطوح FOXP3 مشاهده شده در کشت مشترک E-MenSC و سلولهای تک هستهای خون محیطی نیز از این درمان حمایت میکند.
پاتوژنز آندومتریوز هنوز نامشخص است. با این حال، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد سلولهای بنیادی آندومتر، زمانی که در ضایعات آندومتریوز قرار میگیرند، میتوانند به بافت مشابه آندومتر تمایز پیدا کنند و به پیدایش و پیشرفت ایمپلنتهای آندومتریوز کمک کنند. از این رو، MenSCها عمدتاً به دلیل تکثیر، تمایز و ویژگیهای تعدیلکننده ایمنی، در ارتباط با روشهای منظم و غیرتهاجمی که میتوان به دست آورد، سلولهای جذابی برای مطالعه هستند. علاوه بر این، تفاوتهای یافت شده بین MenSC از بیماران مبتلا به آندومتریوز و افراد بدون آندومتریوز، راه را برای شناسایی نشانگرهای زیستی برای تشخیص زودهنگام و توسعه درمانهای هدفمند هموار میکند.
پایان مطلب/