یادداشت
IBS و جاذبه
یک فرضیه کاملاً عجیب نشان میدهد که، IBS میتواند نوعی عدم تحمل جاذبه باشد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، سندرم روده تحریک پذیر (Irritable Bowel Syndrome) یک اختلال گوارشی طولانی مدت است که میتواند باعث ناراحتی مداوم شود. با اینکه اکثر افراد آن را با علائم شدید حس نمیکنند، ولی با این حال این بیماری بسیار شایع است. اما هنوز هم مبتلایان زیادی از وجود این سندروم اطلاعی ندارند و دردهای شکمی شدیدی را تحمل میکنند، بدون آن که بدانند مشکل از کجاست. در حال حاضر یک نیروی نامرئی و بی امان روی روده شما اثر میگذارد و ممکن است باعث تحریک شدید برخی افراد شود. هیچ کس واقعا نمیداند سندرم روده تحریک پذیر (IBS) چگونه و چرا ایجاد میشود، اما برنان اشپیگل، متخصص گوارش از مرکز پزشکی سدارز سینا در لس آنجلس در سال ۲۰۲۲ فرضیه جدیدی را مطرح کرد. اشپیگل در مقاله خود که در مجله آمریکایی گوارش منتشر شده است، استدلال میکند که IBS به دلیل ناتوانی بدن در مدیریت گرانش ایجاد میشود.
آشکارساز نیروی G
اشپیگل توضیح میدهد که امعا و احشا ما مانند یک کیسه بزرگ سیب زمینی است که باید تمام زندگی مان آنرا باخود حمل کنیم. اگر مدیریت معمول گرانش بدن ما به هر دلیلی شکست بخورد، دیافراگم ما میتواند به پایین سر بخورد و رودههای ما را فشرده کند و احتمالاً باعث مشکلات حرکتی و رشد بیش از حد باکتری شود. اشپیگل میگوید: "سیستم عصبی ما نیز در دنیای جاذبه تکامل یافته است و این ممکن است توضیح دهد که چرا بسیاری از افراد در هنگام اضطراب پروانههای شکمی (حس پرواز پروانهها در شکم یا حس پروانه داشتن در شکم، حسی جسمی در انسان است که حس شلوغی در معده است و ناشی از افت جریان خون به این عضو میباشد. این اتفاق نتیجه ترشح آدرنالین در یک پاسخ جنگ یا گریز است، که به افزایش ضربان قلب و فشار خون میانجامد و در نتیجه باعث ارسال شدن خون بیشتر به ماهیچهها میشود.)را احساس میکنند. جالب است که این احساسات درونی در هنگام سقوط به سمت زمین نیز رخ میدهد؛ مانند هنگام سقوط روی ترن هوایی یا در یک هواپیمای پرتلاطم، اعصاب درون روده مانند یک آشکارساز نیروی G باستانی هستند که به ما هشدار میدهد چه زمانی سقوطی خطرناک را تجربه میکنیم یا در شرف تجربه آن هستیم. این فقط یک فرضیه است، اما افراد مبتلا به IBS ممکن است در معرض پیش بینی بیش از حد تهدیدهای نیروی G باشند که هرگز رخ نمیدهد."
جاذبه یک عامل وحدت
بخش خوب در مورد فرضیه اشپیگل این است که به راحتی قابل آزمایش است و سایر نظریههای IBS را حذف نمیکند. در حال حاضر آزمایش قطعی برای IBS وجود ندارد و علائم آن از بیماری به بیمار دیگر بسیار متغیر است. در نتیجه، این سندرم معمولاً به عنوان تشخیص طرد میشود. هنگامی که سایر اختلالاتی که میتوانند باعث علائم رودهایی شوند، مانند درد شکم، نفخ، گرفتگی عضلات، یبوست یا اسهال، رد شوند، معمولاً به بیماران گفته میشود که IBS دارند. امروزه تصور میشود که حدود ۱۰ درصد از مردم جهان از این سندرم رنج میبرند و اشپیگل یکی از دانشمندانی است که تلاش میکند علت آن را کشف کند. او استدلال میکند که گرانش ممکن است نیروی زمینی باشد که همه این علائم مختلف را با هم جمع میکند. تحت چارچوب اشپیگل، یک پاسخ نامنظم به گرانش نیز ممکن است باعث اختلال در تعامل روده به مغز شود. با له کردن رودهها، حتی ممکن است بر میکروبیوم روده تأثیر بگذارد و باعث حساسیت، التهاب یا ناراحتی شود. اشپیگل میگوید: " توضیحات آنقدر متنوع است که فکر میکردم آیا همه آنها میتوانند همزمان درست باشند. وقتی در مورد هر نظریه فکر می کردم، از آن هایی که شامل حرکت، باکتریها، و روان شناسی عصبی IBS بودند، متوجه شدم که همه آن ها ممکن است به جاذبه به عنوان یک عامل متحد کننده اشاره کنند. بدون شک این ایده در ابتدا بسیار عجیب به نظر می رسید، اما با توسعه ایده و اجرای آن توسط همکاران، کم کم شروع به معنا کرد."
نقش سروتونین
اگر IBS ناشی از تلاش بدن برای دستوپنجه نرم کردن با جاذبه باشد، میتواند توضیح دهد که چرا فیزیوتراپی و ورزش میتواند در تسکین علائم آن بسیار مفید باشد. همچنین میتواند توضیح دهد که چرا سروتونین در بیماران IBS افزایش مییابد. سروتونین یک انتقال دهنده عصبی است که عمدتاً در روده برای تنظیم حرکات روده و همچنین خلق و خوی ما تولید میشود، اما مصرف بیش از حد آن میتواند باعث اسهال شود. همچنین در تنظیم فشار خون ما در پاسخ به گرانش نقش دارد. اشپیگل میگوید بدون سروتونین، بدن شما ممکن است نتواند بایستد، تعادل را حفظ کند یا به گردش خون ادامه دهد. اشپیگل در این باره میگوید:"سروتونین نامنظم ممکن است نوعی شکست جاذبه باشد. زمانی که بیولوژی سروتونین غیرطبیعی باشد، افراد ممکن است دچار IBS، اضطراب، افسردگی، فیبرومیالژیا و خستگی مزمن شوند. همه اینها ممکن است اشکال عدم تحمل جاذبه باشند." سندرم خستگی مزمن یا انسفالومیلیت میالژیک (CFS/ME) یک بیماری پزشکی پیچیده، مزمن، خسته کننده، طولانی مدت و بدون علت یا درمان است که با علائم و معیارهای اولیه مورد نیاز تشخیص داده میشود، که اغلب شامل طیف وسیعی از علائم است. این بیماری و علائم آن اغلب با IBS تلاقی میکند. بسیاری از بیماران CFS/ME نیز با ایستادن دست و پنجه نرم میکنند که میتواند باعث افت ناگهانی فشار خون، خستگی، سرگیجه و ضربان قلب نامنظم شود. سایر علائمی که با IBS تداخل دارند عبارتند از: کمردرد، سردرد، سرگیجه و سندرم تاکی کاردی ارتوستاتیک وضعیتی (POTS) ( یک بیماری قلبی است که با احساس سبکی سر و تپش قلب در پاسخ به ایستادن مشخص می شود و زمانی ایجاد میشود که فشار خون پس از افزایش شدید کاهش مییابد) همه این شرایط را میتوان با ناتوانی بدن در مدیریت صحیح نیروی جاذبه توضیح داد. بدون تحقیق مستقیم، اشپیگل میگوید که فرضیه گرانش فقط یک آزمایش فکری است، اما او امیدوار است که روشهای جدیدی برای تحقیق و درمان IBS در آینده تشویق شود. اشپیگل مینویسد: "رابطه ما با گرانش بی شباهت به رابطه ماهی با آب نیست. ما تمام زندگی خود را در آن میگذرانیم، از آن شکل میگیریم، اما به سختی متوجه تأثیر همیشه حاضر آن بر ماهیت وجود خود میشویم. شاید زمان آن رسیده است که آن را در نظر بگیریم."
پایان مطلب./