یادداشت
یک مطالعه جامع در مورد گلیوبلاستوما
دانشمندان استنفورد ژنهای مرتبط با سرطان مغز را شناسایی کردند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، تحقیقات جدید که بر روی گلیوبلاستوما، نوع نادر سرطان مغز متمرکز شده است، با هدف بررسی ریشههای ژنتیکی بالقوه این بیماری انجام شد. این مطالعه که بیش از 15000 نفر را مورد مطالعه قرار داده و حدود 350 مورد گلیوما خانوادگی را شناسایی کرده است، چندین ژن و مناطق غیر کد کننده مرتبط با این بیماری را کشف کرده است که راههای بالقوهای را برای غربالگری و درمان آینده این سرطان فراهم میکند. این مطالعه یک هم کاری جهانی به سرپرستی محققانی از دانشگاه پزشکی استنفورد بود و بیش از ۵۰ ژن مرتبط با گلیوما، یک سرطان نادر مغزی را کشف کرده است. در حالی که اکثر گلیوماها خود به خود رخ میدهند، بخش کوچکی از آنها به ارث میرسند.
پیش زمینه مطالعه
در سال 2013، کری دیویس لبوویچ و هادلی ریرسون، دو خواهر، خود را درگیر ناامیدی دیدند. پدر آنها، جان دیویس، 69 ساله، اخیراً تشخیص گلیوبلاستوما را دریافت کرده بود ، نوع نادری از سرطان مغز، همان سرطانی که سه دهه قبل جان مادربزرگشان را گرفته بود. با توجه به نادر بودن گلیوما، با تقریب 24000 تشخیص سالانه در ایالات متحده، آنها معتقد بودند که به قولی، احتمال برخورد صاعقه دو بار در یک خانواده بسیار کم است. ریرسون میگوید: " در آن زمان اولین سؤال ما از پزشکان او این بود که آیا این به گلیوبلاستوما که مادربزرگ ما را کشته است مربوط است؟ و همه گفتند خیر." پزشکان به خواهران گفته بودند که تومورهای مغزی به طور تصادفی رخ میدهند و تجربه خانواده آنها صرفا یک تصادف بود. آن دو ولی، این باور را نپذیرفتند. پس از تحقیقات دقیق لبوویچ و ریرسون، ملیسا باندی، دکتری را که در آن زمان در کالج پزشکی بیلور در هیوستون بود، پیدا کردند. باندی که اکنون رئیس بخش اپیدمیولوژی و سلامت جمعیت در دانشکده پزشکی استنفورد است، کنسرسیومی بینالمللی به نام گلیوژن را هدایت میکند که هدف آن شناسایی ژنهای دخیل در گلیومای خانوادگی، طبقهای از سرطان مغز که شامل گلیوبلاستوما است، میباشد. دیگر نویسندگان ارشد این مطالعه، دکتر متیو بینبریج، استادیار تحقیقات ژنومیک بالینی در بیمارستان کودکان رادی سن دیگو و دکتر بنجامین دنین، استاد کالج پزشکی بایلور هستند.
گلیوژن
باندی به این دو خواهر اعلام کرد که علی رغم آنچه پزشکان پدرشان به آنها گفته بودند، اقلیت کوچکی از موارد گلیوما خانوادگی هستند. پی بردن به ژنهای دخیل نه تنها میتواند به شناسایی اینکه کدام یک از اعضای خانوادههای آسیب دیده خطر ابتلا به سرطان مغز را افزایش میدهند، کمک کند، بلکه میتواند زیست شناسی بیماری را روشن کند و درمانهای آینده را هدایت کند. برای انجام این کار، آنها به نمونههای ژنتیکی هر چه بیشتر از بیماران و اعضای خانواده آنها نیاز داشتند. خواهران دیویس بلافاصله قبول کردند. اکنون، باندی، که دانشیار علوم بهداشت جمعیت در موسسه سرطان استنفورد است، و همکارانش در گلیوژن چندین ژن مرتبط با گلیومای خانوادگی را شناسایی کردهاند که دو مورد از آنها با سرطان تخمدان و روده بزرگ نیز مرتبط هستند. آنها همچنین جهشهایی را در سه مکان ژنوم به نام مناطق غیر کدکننده پیدا کردند که بر روی ژنهایی که به پروتئین تبدیل میشوند تأثیر میگذارند. آنها یافتههای خود را در مقالهای که در نشریه Science Advances منتشر شد، شرح دادند. باندی گفت: "شناسایی این ژنهای جدید و مناطق غیر کدکننده برای خانوادههای مبتلا به گلیوما بسیار ارزشمند است. این کشف فرصتی را فراهم میکند تا به خانوادههای آسیب دیده توضیح دهیم که چرا آنها در معرض خطر هستند، آرامش خاطر را برای کسانی که جهش ایجاد کننده این سرطان را ندارند، و نظارت را برای کسانی که این بیماری را دارند بهبود بخشد."
نادرترین موارد در یک سرطان نادر
گلیوماها انواع مختلفی از سرطانهای مغز از جمله گلیوبلاستوما، آستروسیتوم و گلیوم ساقه مغز را در بر میگیرند. آنها از سلولهایی در مغز به نام سلولهای گلیال که نورونهای مغز را پشتیبانی میکنند، به وجود میآیند. اگرچه برخی از آنها کند رشد و نسبتاً قابل درمان هستند، پیش آگهی بسیاری از این سرطانها ضعیف است و با توجه به آمار انجمن ملی تومور مغزی، میانگین بقای بیماران گلیوبلاستوما، هشت ماه پس از تشخیص است و تنها 6.8 درصد از آنها پس از پنج سال زنده میمانند. بیشتر گلیومها پراکنده هستند و به نظر میرسد که هیچ علت ژنتیکی مشخصی ندارند. تنها حدود 5 درصد از گلیومها خانوادگی هستند و دو یا چند عضو از یک خانواده را مبتلا میکنند. باندی و همکارانش میخواهند ژنهای دخیل در این موارد را شناسایی کنند که نادرترین موارد یک سرطان نادر است. اما برای انجام این کار، آنها باید تا حد امکان افراد بیشتری را در مطالعه گلیوژن ثبت نام کنند. تا کنون، این مطالعه بیش از 15هزار نفر را مورد بررسی قرار داده و حدود 350 مورد گلیوما خانوادگی را شناسایی کرده است. جان دیویس در ژوئیه ۲۰۱۴، تنها ۱۳ ماه پس از تشخیص گلیوبلاستوما درگذشت. در دسامبر ۲۰۱۴، باندی و دیگر اعضای کنسرسیوم گلیوژن کشف یکی از اولین ژنهای مرتبط با گلیومای خانوادگی یعنی POT1 را اعلام کردند. محققان دریافتند جهش در POT1 خطر ابتلا به گلیوما را افزایش میدهد. باندی و همکارانش برای یافتن ژنهای اضافی و مناطق DNA مرتبط با سرطان مغز، کل ژنوم ۳۲۵ فرد مبتلا به گلیوما را از ۳۰۴ خانواده با سابقه بیماری توالی یابی کردند. آنها توالی ژنتیکی خود را با توالی ژنتیکی بیش از ۱۰۰۰ نمونه کنترل بدون سرطان مغز، مقایسه کردند. آنها شش جهش در یک ژن به نام HERC2 پیدا کردند که با گلیوما خانوادگی مرتبط بود. پروتئین ساخته شده از ژن HERC2 در ترمیم DNA آسیب دیده و کنترل چرخه سلولی نقش دارد. اگرچه این نقشها با بسیاری دیگر از پروتئینهای مرتبط با سرطان مشترک است، پروتئین HERC2 قبلاً با سرطان مرتبط نبود. دو ژن دیگر یعنی BRIP1 و POLE که در موارد گلیوما خانوادگی نیز جهش یافته بودند، به ترتیب با سرطان تخمدان و کولورکتال مرتبط هستند. محققان از مهندسی ژنتیک CRISPR برای حذف چندین ژن کاندید در موشهای جنینی که برای ابتلا به گلیوما تحت درمان قرار گرفتند استفاده کردند و مشاهده کردند که از دست دادن سه مورد از آنها یعنی ژنهای DMBT1، HP1BP3 و ZC3H7B با کاهش بقا و افزایش رشد تومور در حیوانات مرتبط است. در مجموع، محققان 54 جهش را در 28 ژن یا ناحیه غیر کدکننده شناسایی کردند که با گلیوم خانوادگی در 50 خانواده از 304 خانواده در مطالعه گلیوژن مرتبط بود. بسیاری از ژنها در تقسیم سلولی، رشد رگهای خونی و تنظیم ایمنی نقش دارند ، به عبارتی همه عواملی که میتوانند به رشد تومور کمک کنند. باندی گفت: «این یک بیماری نادر است. بدترین بخش این بیماری این است که در حال حاضر هیچ درمان موثری برای بسیاری از تومورهای مغزی وجود ندارد. امید من این است که روزی بتوانم به افرادی که از من میپرسند شانس من برای ابتلا به گلیوما چقدر است؟، یک پاسخ روشن دهم."
آرامش بزرگ
برای لبوویچ و ریرسون، این مطالعه بسیار امیدوار کننده است. هر عامل شانسی که باعث میشد سرطان مغز در خانواده دیویس تصادفی باشد، زمانی که خواهر پدرشان در سال 2017 بر اثر گلیوما درگذشت، از بین رفت. آنها زمان و انرژی خود را صرف گسترش کلمه گلیومای خانوادگی و تشویق افراد خانوادههای آسیب دیده به پیوستن به مطالعه گلیوژن کردهاند. لبوویچ گفت: " من و هدلی درهای زیادی به رویمان بسته بود و خیلی احساس تنهایی میکردیم، کسب اطلاعات سخت بود ولی به خودمان گفتیم که باید ادامه دهیم، وقتی با ملیسا تماس گرفتیم، همان روز او با ما تماس تلفنی داشت و این برای ما یک آرامش بزرگی بود، او یک شریک باورنکردنی بوده است." لبوویچ ادامه داد: " ملیسا و همکاران گلیوژن تنها امید ما برای نسلهای آینده خانواده ما هستند. اما ما به افرادی نیاز داریم که در مطالعه شرکت کنند. هر چه ژنهای بیشتری را کشف کنیم که مرتبط هستند، بهتر میتوانیم ناقلین بالقوه را غربال کنیم و احتمالاً درمانها را انجام دهیم.، اما اگر ژنها را نشناسیم نمیتوانیم کاری انجام دهیم."
پایان مطلب./