یادداشت
قرار گرفتن در معرض هورمونهای جنسی قبل از تولد با ایجاد اختلال اوتیسم مرتبط است
براساس یافتههای اخیر هورمون تستوسترون در دوران جنینی میتواند نقش بسزائی در بروز اوتیسم داشته باشد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، تمایز جنسی یک فرآیند اصلی رشد است. تفاوتهای جنسی ناشی از تمایز جنسی توجه محققان را به خود جلب کرده است. کشف آنچه که به تفاوتهای جنسی کمک میکند و زمینه ساز آن است، بینشهای ارزشمندی را در مورد ایجاد اختلالات عصبی رشدی که سوگیریهای جنسی را نشان میدهند، ارائه میدهد. اختلال طیف اوتیسم (ASD) یک اختلال عصبی رشدی است که بر تعامل اجتماعی و تواناییهای ارتباطی افراد تأثیر میگذارد و غالبیت مردانه آن به طور مداوم در مطالعات بالینی گزارش شده است.
رشد بدن و تمایز جنسی
تمایز جنسی یک فرآیند مهم رشد انسان است. عوامل ژنتیکی و غدد درون ریز هر دو تاثیر بسیار مهمی بر این فرآیند دارند. جنسیت از لحظهای که تخمک ماده توسط اسپرم مرد بارور میشود و زیگوت تشکیل شده تعیین میشود. به طور خاص، جفت کروموزومهای جنسی که یک زیگوت حاوی کروموزومهای XX یا XY است، جنسیت بیولوژیکی فرد را تعیین میکند. این جفت توسط تخمک و اسپرم ایجاد میشود: تخمک یک کروموزوم X و اسپرم با یک کروموزوم X که در نتیجه رشد جنین ماده و یا یک کروموزوم Y و در نتیجه رشد جنین نر نقش دارد. جفت کروموزومهای جنسی به نوبه خود نوع غدد جنسی را تعیین میکنند و یک سری رویدادهای پیچیده تمایز جنسی را در بدن آغاز میکنند، از جمله تشکیل غدد جنسی و اندامهای جنسی و ترشح هورمونهای جنسی و همچنین تمایز جنسی در مغز. که بعداً در طول رشد جنین رخ میدهد.
رشد مغز و تمایز جنسی
تمایز جنسی هم در بدن و هم در مغز اتفاق میافتد. به طور مشابه، تمایز بدن و تمایز مغز ناشی از عملکرد ژنهای فعال و هورمونهای جنسی، بهویژه تستوسترون و محصول جانبی آن، استروژن است. با توجه به فرضیه سازمانی-فعال سازی، دیدگاه کلاسیک از اثرات هورمونها بر مغز، این هورمونهای جنسی مغز را در طول دوره پری ناتال به دو نوع مرد یا زن سازماندهی میکنند. متعاقباً، هورمونهای جنسی برای ترویج رفتارهای تولیدمثلی خاص جنسی بر روی مغز عمل میکنند. در زنان، بدون سطح بالایی از قرار گرفتن در معرض آندروژن، مغز زنانه میشود. متعاقباً، در دوران بلوغ، هورمونهای جنسی تولید شده توسط تخمدانها شروع به فعال کردن رفتارهای تولید مثلی ویژه زنان میکنند. در مردان، پس از تشکیل بیضهها، مغز اولیه دو پتانسیل نیز در معرض آندروژنهای ترشح شده از بیضهها قرار میگیرد. در طی فرآیند تمایز مغز، تستوسترون نه تنها بر روی گیرندههای آندروژن اثر میکند، بلکه به استروژن نیز تبدیل میشود تا مغز را مردانه و زنانه کند.
اثرات تستوسترون در انسان
مطالعات قبلی، با تزریق تستوسترون به جوندگان ماده تخمدان برداشته شده اما از نظر ژنتیکی بلافاصله پس از تولد و دوباره در شروع بلوغ یا در بزرگسالی، نشان داد که بدون کروموزوم Y و اندامهای جنسی مردانه، تستوسترون به تنهایی برای مردانه کردن مغز و رفتار زنان کافی است. تستوسترون نه تنها بر حیوانات غیر انسانی بلکه بر روی انسان نیز تأثیر دارد. اگرچه دستکاری سطح هورمونهای جنسی در انسان به دلایل اخلاقی امکان پذیر نیست، محققان میتوانند از بسیاری از رویکردهای دیگر برای بررسی تأثیر تستوسترون و عملکرد آن در انسان استفاده کنند. مشابه افزایش تستوسترونی که در جوندگان اتفاق میافتد، همچنین افزایش سطح تستوسترون در انسان در طول رشد پیش از تولد و اوایل دوره پس از تولد وجود دارد که نشان میدهد تستوسترون ممکن است در انسان نقشی مشابه نقش جوندگان داشته باشد. یک متاآنالیز انجام شده در سال 2020 گزارش داد که سطح پایه و تغییرات در سطح تستوسترون با پرخاشگری فقط در مردان ارتباط مثبت دارد.
ASD وابسته به جنس
مطالعات انجام شده بر روی اثرات تستوسترون در انسان نیز اختلالات روانپزشکی و خلقی وابسته به جنس را روشن کرده است. به عنوان مثال، یک متاآنالیز انجام شده در سال 2021 نشان داد که قرار گرفتن در معرض تستوسترون در دوران بارداری و غلظت تستوسترون سرم با ASD، اختلال کم توجهی بیش فعالی، اعتیاد و اسکیزوفرنی مرتبط است. سوگیریهای جنسی نیز در بسیاری از رفتارهای شناختی و یادگیری که با ASD مرتبط هستند، مانند وظایف همدلی، توجه اجتماعی و RRBها، یافت شده است. به طور متوسط، زنان در وظایف همدلی بالاتر از مردان امتیاز میگیرند و افراد مبتلا به ASD بدون در نظر گرفتن جنسیت، کمترین امتیاز را کسب میکنند.
قرار گرفتن در معرض تستوسترون و نظریه EMB
تا به امروز، محققان فرضیههای زیادی برای توضیح سوگیریهای جنسی در ASD و اثرات تستوسترون در افراد مبتلا به ASD ارائه کردهاند. یکی از این فرضیهها که توسط بارون کوهن ارائه شده است، نظریه EMB است. تئوری EMB بیان میکند که سطوح بالای غیرطبیعی قرار گرفتن در معرض تستوسترون در طول رشد قبل از تولد ممکن است منجر به مغز مردانه شود که به نوبه خود ممکن است منجر به شناخت و رفتارهای مردانه مانند موارد ذکر شده در بالا شود. نظریه EMB ممکن است برای شیوع بالای مردانه و ویژگیهای خاص مردانه در ASD توضیح دهد، زیرا رشد پیش از تولد یک دوره زمانی بسیار مهم برای مغز است. بنابراین، تغییرات غیرطبیعی هورمونی ممکن است تأثیر زیادی بر ساختار مغز داشته باشد.
مدلهای حیوانی قرار گرفتن در معرض تستوسترون قبل از تولد
علیرغم یافتههای مربوط به رابطه بین قرار گرفتن در معرض تستوسترون قبل از تولد و خطر ASD، هنوز محدودیتهای زیادی برای مطالعات بالینی به دلیل ملاحظات اخلاقی وجود دارد. به عنوان مثال، شناسایی مناطقی که در مغز یا بدن به دلیل قرار گرفتن در معرض تستوسترون بالا در دوران بارداری تغییر کردهاند، غیرممکن است. اثرات قرار گرفتن در معرض تستوسترون قبل از تولد بر روی مغز با دستکاری سطح هورمونهای دوران بارداری در جوندگان بررسی شده است. مطالعات انجام شده با استفاده از مدلهای حیوانی در جدول 2 خلاصه شده است. مطالعات قبلی گزارش کردهاند که قرار گرفتن در معرض تستوسترون قبل از تولد منجر به مورفولوژی و رفتارهای مردانه مانند افزایش فاصله آنوژنیتال، تغییر رفتارهای پرخاشگرانه و رفتارهای جفت گیری شبیه نر میشود. علاوه بر این، یک مطالعه همچنین نشان داد که قرار گرفتن در معرض تستوسترون قبل از تولد باعث افزایش تراکم و مورفولوژی غیر طبیعی خارهای دندریتیک در موش میشود، که با یافتههای افزایش تراکم ستون فقرات در افراد مبتلا به ASD مطابقت دارد، که نشان میدهد که قرار گرفتن در معرض تستوسترون قبل از تولد ممکن است باعث نقص در رشد سیناپسی و در نتیجه خطر بالاتر ASD میشود.
تفاوتهای جنسی در MIA
علاوه بر درمان جوندگان قبل از تولد، مدلهای حیوانی فعالسازی ایمنی در اوایل زندگی نیز سرنخهایی برای علت زمینهای ASD از دیدگاه مبتنی بر ایمنی ارائه کردهاند. MIA میتواند رشد مغز جنین را تغییر دهد و منجر به رفتارهای مشابه ASD در فرزندان شود. علاوه بر این، شواهد زیادی نشان داده است که فرزندان پسر بیشتر از فرزندان ماده تحت تأثیر MIA قرار میگیرند. به طور خلاصه، MIA ممکن است اثرات غیر طبیعی بر رشد جنین داشته باشد و خطر ASD را در فرزندان ایجاد کند. به نظر میرسد که اثرات غیرطبیعی تحت تأثیر جنسیت بیولوژیکی جنین از طریق یک مکانیسم زمینهای ناشناخته است. این الگو، همانطور که قبلا ذکر شد، در افراد مبتلا به ASD نیز مشاهده شده است، یعنی از نظر خطر ابتلا به ASD و علائم شدید، مردان بیشتر از زنان تحت تأثیر قرار میگیرند.
نظریههای زیادی برای توضیح این سوگیریهای جنسی در تغییرات عصبی رشدی، ASD و سایر NDD ها ارائه شده است. به عنوان مثال، آستانههای متفاوت برای ASD تحت یک مدل آستانه مسئولیت، که مدل غالب نظریه FPE است، بیان میکند که زنان مبتلا به ASD تعداد بیشتری از گونههای شماره کپی و انواع تک نوکلئوتیدی نسبت به مردان مبتلا به ASD دارند.
در نهایت، مطالعات آینده ممکن است به جای مقایسه فنوتیپهای ASD زن و مرد، ASD یا رفتارهای مشابه ASD را در زنان و مردان به طور مستقل در نظر بگیرند. همانطور که قبلاً ذکر شد، این احتمال وجود دارد که زنان مبتلا به ASD مجموعهای کاملاً متمایز از تغییرات و ناهنجاریها از مردان مبتلا به ASD داشته باشند. برای تحقیقات آینده در مورد تفاوتها و سوگیریهای جنسی در ASD، رفتارهای مشابه ASD، ناهنجاریها و تغییراتی که در زنان رخ میدهد باید مستقل از مردان درمان شوند.
پایان مطلب/