یادداشت
مقاومت آنتی بیوتیکها در بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک
مطالعات حاکی از مقاومت آنتی بیوتیکی در بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک است.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک (CF) به طور مکرر در معرض آنتی بیوتیکها قرار میگیرند، به ویژه در هنگام تشدید ریوی این بیماری. با این حال، استراتژیهای درمانی موجود اغلب برای ریشهکن کردن پاتوژنهای درگیر ناکافی هستند و مهمتر از همه، توسعه مقاومت ضد میکروبی (AMR) را تسهیل میکنند. تکنیکهای آزمایش حساسیت مبتنی بر کشت متعارف نمیتوانند ریزمحیط ریه و/یا مکانیسمهای تطبیقی ایجاد شده توسط پاتوژنها، مانند تشکیل بیوفیلم را در نظر بگیرند.
حساسیت آنتی بیوتیکهای و تشکیل بیوفیلم
CF یک محیط راه هوایی متنوع را به دلیل تغییر سطح الکترولیت، وجود مخاط غلیظ، و انتشار آنزیمهای پروتئولیتیک با کاهش pH بعدی تنظیم میکند. همه این ویژگیها در جهت تغییر رشد میکروبی از نوع پلانکتونیک به بیوفیلم موفق هستند. بیوفیلمها ساختارهای پیچیده، سازمانیافته و باکتریایی هستند که توسط یک ماتریکس پلیمری خارج سلولی متشکل از ماکرومولکولهای مختلف احاطه شدهاند، که همگی یک سد بیوفیزیکی ایجاد میکنند که حفاظت پاتوژنها را در برابر شرایط در حال تغییر اطراف ایجاد میکند. شواهد نشان میدهد که شکلگیری آنها توسط سیگنالهای سنجش حد نصاب، یعنی سیگنالهای شیمیایی خارج سلولی که بیان ژنها را به روشی وابسته به تراکم سلولی کنترل میکنند، نشان میدهد. در CF، بیوفیلمها اجازه نصب یک ریزمحیط را میدهند که بلوغ و محافظت کلی پاتوژنها را در برابر اقدامات آنتیبیوتیکی و مکانیسمهای ایمنی میزبان افزایش میدهد.
میکروارگانیسمهای کلنی کننده و/یا آلوده کننده راه هوایی CF
میکروبیوتای راه هوایی CF تنوع بین فردی قابل توجهی را نشان میدهد. به ویژه، بیماران CF الگوی قابل تشخیصی از گونههای باکتریایی نازوفارنکس را نشان دادهاند که عمدتاً به غلظت بالای استافیلوکوکوس اورئوس نسبت داده میشود. این موتیف در سالهای اولیه ایجاد شد و احتمالاً نشاندهنده ریزمحیط اصلاحشده حفره بینی است که باعث ایجاد کلونیزاسیون توسط استافیلوکوک میشود و به طور همزمان سازگاری و رشد پاتوژنهای مشترک را منع میکند. در نتیجه، حفره بینی ممکن است منعکس کننده شروع کلونیزاسیون استافیلوکوکوس اورئوس در دستگاه تنفسی تحتانی، عمدتا در دوران نوزادی باشد. بنابراین، راههای هوایی CF شامل ریزمحیطهای تغذیهای و فیزیکوشیمیایی مختلفی میشود که تعاملات پاتوژنها و پاتوژنز بیماری را هدایت میکنند.
راههای هوایی تحتانی در بیماران مبتلا به CF یک محیط متنوع و پویا از نظر تغذیهای را تشکیل میدهد که بقای طولانی مدت باکتری را تقویت میکند و عفونتهای عمدتاً چند میکروبی را حفظ میکند که باعث عوارض و مرگ و میر قابل توجهی میشود. بسته به سن بیمار، پاتوژنهای کلنی کننده دستگاه تنفسی متفاوت است. در هنگام تولد، دستگاه تنفسی بیماران CF قرار است استریل باشد. جامعه میکروبی راه هوایی به تدریج در طی دو سال اول زندگی ایجاد میشود و با گونههای استرپتوکوک و هموفیلوس غنی میشود. علاوه بر این، پاتوژنها یا گونههای ویروسی مانند مایکوپلاسما پنومونیه یا کلامیدوفیلا پنومونیه نیز درگیر هستند. پس از آن، پاتوژنهای معمولی دوران کودکی، مانند هموفیلوس آنفولانزا و استرپتوکوک پنومونیه، غالب میشوند.
سودوموناس آئروژینوزا
سودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن فرصت طلب انسانی بسیار مهم است که به دلیل انعطاف پذیری فنوتیپی و سازگاری آن بدنام است. این شایع ترین علت عفونت مزمن ریه در بیماران مبتلا به CF است، با شیوعی که با افزایش سن افزایش مییابد: از 10 تا 30 درصد در کودکان پیش دبستانی تا بیش از 80 درصد در بزرگسالان جوان. بیماران جوانتر اغلب با سویههای متعدد، از نوع وحشی و غیرموکوئیدی کلونیزه میشوند، که به تدریج به پاتوژنهای مخاطی شکلدهنده بیوفیلم تبدیل میشوند.
از آنجایی که سودوموناس آئروژینوزا دارای توانایی ذاتی برای سازگاری با محیطهای مختلف است، باعث انواع عفونتهای حاد و مزمن میشود. کلونیزاسیون مزمن راه هوایی یکی از مشخصههای CF است و به طور مستقیم با افزایش عوارض و مرگ و میر مرتبط است. میانگین سن نفوذ اولیه بین 6.5 تا 7.1 سال است. با این حال، جداسازی سودوموناس آئروژینوزا همراه با ناهنجاریهای خفیف عملکرد ریه و تغییرات توموگرافی کامپیوتری در دوران نوزادی، همگی مربوط به یک فنوتیپ بیماری شدیدتر در اوایل کودکی است. بنابراین، عفونت زودهنگام سودوموناس آئروژینوزا ممکن است پیشگویی کننده یک اختلال زودرس در عملکرد ریه باشد، بنابراین اهمیت نظارت پیشگیرانه در میان افرادی که تظاهرات اولیه بیماری دارند را برجسته میکند. سودوموناس آئروژینوزا ممکن است به طور مشخص در مجاری هوایی بیماران CF حتی پس از درمان تهاجمی آنتی بیوتیکهای باقی بماند. ریشهکنی زودهنگام با آنتیبیوتیکها قابل انجام است، اما عفونتهای متناوب و مزمن با افزایش سن بیشتر ظاهر میشوند.
استافیلوکوکوس اورئوس
استافیلوکوکوس اورئوس یکی از اولین پاتوژنهایی است که مجاری تنفسی بیماران CF را کلونیزه میکند. بنابراین، در اوایل دوره بیماری شیوع بیشتری دارد. در نوزادان زیر دو سال، شیوع آن بالاتر از 50 درصد است و در اوایل نوجوانی به اوج خود (تقریباً 80 درصد) میرسد. استافیلوکوکوس اورئوس باید به طور مداوم با شرایط خصمانه راههای هوایی سازگار شود تا با پاسخهای ایمونولوژیک میزبان و آنتی بیوتیکها مقابله کند و با سایر میکروارگانیسمهای آلوده کننده همزمان رقابت کند. استافیلوکوکوس اورئوس همچنین یک حالت بیوفیلم رشد پیدا میکند که به ظرفیت AMR آن میافزاید. در بیماران جوانتر مبتلا به CF، تشخیص استافیلوکوکوس اورئوس به التهاب قابل توجه برونش، وضعیت تغذیه ضعیفتر و بیماری کلی و شدیدتر مربوط میشود. MRSA یک تهدید متمایز برای بیماران CF است زیرا با بیماری ریوی شدیدتر، افزایش نرخ بستری شدن در بیمارستان و مرگ و میر بیشتر مشخص میشود.
سایر میلههای گرم منفی غیر تخمیری
به طور مستقیم در سیر طبیعی CF، سودوموناس آئروژینوزا و سایر NFGR ها به گونههای اصلی تبدیل میشوند که ریهها را آلوده و/یا کلونیزه میکنند. بنابراین، پاتوژنهای فرصتطلب، مانند گونههای Burkholderia cepacia و گونههای Achromobacter، Stenotrophomonas maltophilia، گونههای Elizabethkingia، گونههای Chryseobacterium و گونههای Alcaligenes ممکن است جدا شوند. به طور کلی، این پاتوژنها به طور گسترده در طبیعت، عمدتاً در منابع آب و خاک وجود دارند.
مجتمع Burkholderia cepacia
جنس Burkholderia cepacia (در اصل Pseudomonas cepacia نامیده میشود) گروهی از باکتریهای هوازی، کاتالاز و اکسیداز مثبت و گرم منفی است که شامل حداقل 20 گونه کاملاً همبسته است. همه گونهها از نظر فنوتیپی تقریباً یکسان هستند و فقط با ویژگیهای ژنتیکی یا بیوشیمیایی قابل تشخیص هستند. Burkholderia cenocepacia، Burkholderia multivorans و Burkholderia cepacia رایج ترین گونههای جدا شده هستند.
گونههای آکروموباکتر
گونههای آکروموباکتر باسیلهای متحرک، گرم منفی، اکسیداز و کاتالاز مثبت هستند. این پاتوژنهای فرصتطلب بهطور گسترده در محیطهای آبی، عمدتاً در خاک مرطوب و منابع آب، و در گیاهان و همچنین در محیطهای مراقبتهای بهداشتی ارائه میشوند. شیوع های بیمارستانی از محلولهای آلوده مانند مایعات داخل وریدی ناشی میشود.
کنترل و پیشگیری از عفونت
بقا در CF طی چند دهه اخیر با میانگین امید به زندگی پیشبینیشده که در حال حاضر بیش از 40 سال است، بهشدت بهبود یافته است. این نتیجه درک بهتر ما از چرخه معیوب عفونت راه هوایی، التهاب و آسیب بافتی است. آگاهی در مورد گسترش پاتوژنهای فرصت طلب و نیاز به مهار آنها، سیاست جداسازی شدید در محیطهای مراقبتهای بهداشتی را تعیین کرده است. به دنبال جداسازی بیماران در مراکز مراقبت پزشکی CF، اپیدمیولوژی تغییر کرده است. پاتوژنهای فرصت طلب بدخیم تر مانند گذشته رایج نیستند و اکثر عفونتها در حال حاضر به دلیل گونههای کمتر بدخیم و اکتسابی محیطی هستند. به ویژه در مورد مجتمع Burkholderia cepacia، سیاستهای جداسازی برای هر عضو آلوده خانواده اعمال میشود.
به طور کلی، برای بهبود کیفیت زندگی و محدود کردن روزهای بستری، به جای مراقبت در بیمارستانها، به سمت مراقبتهای سرپایی و خانگی تغییر جهت داده شده است. یکی از مهمترین اقدامات پیشگیرانه، بهداشت دست است. علاوه بر این، استفاده از ماسک، دستکش، و روپوش برای پرسنل در موارد خاص، مانند کلونیزاسیون توسط باکتریهای مقاوم به چند دارو یا سویههای به راحتی قابل انتقال، مورد نیاز است.
وجود AMR در بیماران مبتلا به CF همچنان یک مسئله حیاتی برای سلامتی است. در این راستا، هم مدیریت و هم نظارت بر مصرف آنتیبیوتیکها الزامی است و بیش از هر زمان دیگری مرتبط است. با توجه به دشواری روزافزون در درمان سویههای سودوموناس آئروژینوزا، استافیلوکوکوس اورئوس (به ویژه MRSA)، کمپلکس بورکلدریا سپاسیا و آکروموباکتر که معمولاً در دستگاه تنفسی این بیماران ایزوله میشوند و معمولاً AMR ایجاد میکنند، مدیریت مناسب باید بر هدف قرار دادن ناحیه زمینهای تکیه کند. بنابراین، علاقه به ابزارهای تشخیصی جدید مبتنی بر مولکولی به طور تصاعدی افزایش یافته است. علاوه بر این، از آنجایی که توسعه آنتیبیوتیکهای جدید سرعت پایینی دارد، طراحی استراتژیهای درمانی مؤثر برای ریشهکن کردن عفونتهای پایدار در بیماران مبتلا به CF نشاندهنده یک فوریت است که نیاز به کار مشترک دارد.
پایان مطلب/.