پروتئین calcyclin به عنوان یک فاکتور شناخته شده در بسیاری از بیماریها نقش دارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، S100A6، همچنین به عنوان calcyclin شناخته میشود، یک پروتئین با وزن مولکولی کم با اتصال Ca2 + از خانواده S100 است که حاوی دو EF-دست است. S100A6 در انواع سلولها و بافتهای پستانداران بیان میشود. همچنین در سرطانهای ریه، کولورکتال، لوزالمعده و کبد و همچنین سرطانهای دیگر مانند ملانوم بیان میشود.
ارتباط S100A6 با تومورها
S100A6 سطح بیان را در سرطان کولورکتال، کارسینوم کبدی، سرطان معده، سرطان، سرطان پانکراس، سرطان ریه، تومور ادراری، استئوسارکوم و نئوپلاسم تیروئید افزایش داده است. در سایر تومورها، میزان بیان بر اساس نوع و مرحله تومور متفاوت است (مانند تومورهای سیستم عصبی، تومورهای پوست و غیره). S100A6 میتواند به عنوان یک نشانگر زیستی برای تشخیص و پیش آگهی استفاده شود و همچنین از طریق مکانیسمهای مختلف درون سلولی در بروز و توسعه تعدادی از تومورها شرکت میکند و بر پیشرفت و پیش آگهی تومورها تأثیر میگذارد.
S100A6 در سرطان کولورکتال
بیان mRNA ژن S100A6 در آدنوم کولورکتال پیشرفته به طور قابل توجهی بیشتر از یک گروه کنترل سالم گزارش شده است. با این حال، یک مطالعه آینده نگر یک مرکز نشان داد که کاهش قابل توجهی در سطوح سرمی S100A6 و S100A11، افزایش قابل توجهی در سطوح S100A8، و عدم تغییر در سطوح S100A9 در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال وجود داشت. گزارش شده است که بیان S100A6 در بافتهای سرطان کولورکتال افزایش یافته و با β-کاتنین در بافتهای سرطان کولورکتال و همچنین در سلولهای متاستاتیک SW620 و SW480 غیر متاستاتیک (خطوط سلولی سرطان کولورکتال انسانی) همزمان میشود. β-کاتنین و TCF-Lef1 برای فعال کردن پروموتر S100A6، در نتیجه بیان S100A6 را افزایش دادند. S100A6 میتواند با لامین A/C (پروتئینی که در ایجاد سرطان روده بزرگ نقش دارد) تعامل کند.
S100A6 در سرطان کبد
یک آرایه cDNA با پروبهایی برای 15843 ژن/کلون، ژنهای بیان شده متفاوت را در کارسینوم سلولهای کبدی (HCC) و بافتهای غیر سرطانی کبد شناسایی کرد، و بیان استئوپانتین و S100A6 در دو بافت بیش از 10 برابر متفاوت بود، و آنها تنها تفاوت داشتند. بنابراین، استئوپونتین و S100A6 نشانگرهای تشخیصی بالقوه و اهداف درمانی برای HCC هستند. در رده سلولی هپاتوبلاستوم انسانی HepG2، فاکتور رونویسی NF-kB به فعال کردن بیان ژن S100A6 در پاسخ به TNF-α کمک میکند.
S100A6 در سرطان معده
سطح بیان S100A6 در بافتها و متاستازهای سرطان معده (GC) به طور قابلتوجهی بالاتر از بافتهای غیر سرطانی همسان است و با اندازه تومور، عمق تهاجم دیواره سلولی، درگیری غدد لنفاوی، متاستاز کبد، تهاجم عروقی، ارتباط دارد. بنابراین S100A6 ممکن است یک نشانگر تشخیصی و پیش آگهی امیدوارکننده باشد و ممکن است در پیشرفت سرطان معده نقش داشته باشد. سطوح سرمی S100A6 در بیماران GC نیز به طور قابلتوجهی بالاتر از افراد سالم است، و ارتباط نزدیکی با متاستاز به غدد لنفاوی، مرحله TNM، تهاجم عصبی و تهاجم عروقی دارد، علاوه بر این که یک پیشبینیکننده مستقل برای بقای کلی است.
S100A6 در سرطان پانکراس
دادههای کنونی نشان میدهد که S100A6 افزایش سلسله مراتبی در پیشرفت سرطان پانکراس را نشان میدهد و از این رو ممکن است نشانگر زیستی برای ارزیابی پتانسیل بدخیم آن باشد. اندازه گیری سطوح S100A6 در مایع پانکراس ممکن است به تشخیص زودهنگام سرطان پانکراس یا شناسایی افراد مبتلا به ضایعات پرخطر که ممکن است به سرطان پانکراس تبدیل شوند کمک کند. بررسی EUS-FNA بیان S100A6 در آدنوکارسینوم مجرای پانکراس (PDA) حساسیت و ویژگی بالایی را برای تشخیص PDA نشان میدهد. دادههایی وجود دارد که نشان میدهد در نئوپلازی داخل اپیتلیال پانکراس (PanIN)، با افزایش درجه PanIN، درصد PanIN های مثبت S100A6 به تدریج افزایش مییابد و فراوانی و شدت رنگ آمیزی هستهای نیز افزایش مییابد.
S100A6 در سرطان ریه
سطوح S100A6 و S100A2 به طور قابل توجهی در سرم بیماران مبتلا به سرطان ریه سلول غیر کوچک در مراحل اولیه (NSCLC) افزایش مییابد. تجزیه و تحلیل ویژگی عملکرد گیرنده (ROC) نشان داد که سطح S100A2 میتواند بیماران مبتلا به سرطان ریه سلول غیر کوچک را از افراد سالم متمایز کند. علاوه بر این، سطوح هر دو پروتئین میتواند برای تشخیص بیماران مرحله I/II NSCLC از افراد سالم مورد استفاده قرار گیرد.
S100A6 در تومورهای اورولوژی
سطوح پروتئین و mRNA S100A6 در بافتهای پاتولوژیک کارسینوم سلول شفاف کلیه (ccRCC) و شش رده سلولی کلیه (Kaki-2، 769-P، 786-O، ACHN، Kaki-1، و SN12-PM6) گزارش شده است. بیان بالای S100A6 ممکن است با افزایش مهاجرت و توانایی تهاجم سلولهای تومور، متاستاز ccRCC را افزایش دهد. علاوه بر این، بیان کمی mRNA ژن S100A6 در بافتهای تومور یک عامل خطر مستقل است و میتواند به عنوان یک نشانگر زیستی برای خطر متاستاز ccRCC در مراحل T1-T2 استفاده شود.
S100A6 در تومورهای تیروئید
تشخیص دقیق تومورهای تیروئید چالش برانگیز است. جستجو برای نشانگرهای تشخیصی مولکولی جدید از طریق روشهای فنی مختلف، یک رویکرد امیدوارکننده است که میتواند به عنوان مکمل بالقوه برای تشخیص مرسوم استفاده شود. تجزیه و تحلیل پروتئومی نشان داده است که بیان S100A6 در کارسینوم تیروئید پاپیلاری (PTC) به طور قابل توجهی بیشتر از سایر گروههای تومور و بافتهای طبیعی است. تجزیه و تحلیل ایمونوهیستوشیمی نشان داد که رنگ آمیزی سیتوپلاسمی PTC به طور قابل توجهی قوی تر از تومورهای فولیکولی بود و نسبت رنگ آمیزی هستهای در PTC به طور قابل توجهی بیشتر از تومورهای فولیکولی بود.
S100A6 در بیماریهای سیستم عصبی
یک روش ایمونوهیستوشیمی برای تشخیص توزیع S100A6 در سیستم عصبی موش استفاده شد. مشخص شد که S100A6 عمدتاً در (1) نواحی خاص سیستم لیمبیک (مانند هسته آمیگدالوئید قاعدهای جانبی، راس شکمی CA1 - ناحیه حاشیهای زیر گلوبولار، قشر آنتورینال و پاراکورتکس) و بیشتر آنها توزیع شده است. به عنوان زیرجمعیتهای سلولهای هرمی شناسایی شدند. (2) سلولهای گیرنده بویایی، رشتههای عصبی بویایی، و پایانهها در پیاز بویایی. (3) برخی از مسیرهای مغز عقب و نخاع (مانند دستگاه نخاعی سه قلو، یک بسته نرم افزاری، فیبر ریشه پشتی، و دستگاه Lissauer و پایانههای آن (مانند هسته اصلی حسی سه قلو، هسته نخاعی سه قلو، هسته تک دسته ، ناحیه حاشیهای، ماده ژلاتینوزا، و هسته حسی مناسب شاخ پشتی))، و برخی نورونهای حسی که از ریشه پشتی و گانگلیون سه قلو منشا میگیرند. (4) ماده سفید مغز (مانند جسم پینه ای، سینگولیت، غشای خارجی، کپسول داخلی و غشای کوریونی هیپوکامپ) و زیر مجموعههای آستروسیت در اطراف بطن. (5) سلولهای اپاندیمی، به ویژه در اطراف کانال مرکزی. و (6) سلولهای شوان.
S100A6 در لوسمی
S100A6، به عنوان یک تنظیم کننده کلیدی سلولهای بنیادی خون ساز، نقش مهمی در پاتوژنز تعدادی از بیماریهای سیستم خونی، به ویژه در لوسمی MLL-AF4 مثبت ایفا میکند. در 32Dc (یک رده سلولی وابسته به اینترلوکین 3 موشی)، بیان بیش از حد MLL-AF4 یا جهش یافته Flt3-TKD (جهش ژن تیروزین کیناز 3 (Flt3) مشابه Fms در دامنه تیروزین کیناز (TKD)) به تنهایی منجر به ظرفیت تکثیر وابسته به IL-3 با این حال، زمانی که Flt3-TKD و MLL-AF4 با هم بیان شدند، ظرفیت تکثیر مستقل از IL-3 مشاهده شد.
S100A6 در بیماریهای قلبی عروقی
دادههای فراوان منتشر شده نشان داده است که S100A6 نقش مهمی در بیماریهای قلبی عروقی ایفا میکند. گزارش شده است که پس از درمان با چندین ماده مغذی (از جمله فاکتور رشد مشتق از پلاکت، آگونیست α1-آدرنرژیک فنیل افرین و آنژیوتانسین II)، بیان S100A6 در اطراف ناحیه انفارکتوس شده قلب موش و در کاردیومیوسیتهای موش صحرایی کشت شده و ترانسفکشن از موش صحرایی افزایش مییابد. S100A6 به کاردیومیوسیتهای موشهای صحرایی نوزاد میتواند فعالیت پروموتور چندین ژن را مهار کند. این نشان میدهد که S100A6 ممکن است در تنظیم تمایز قلبی نقش داشته باشد.
S100A6 در سایر بیماریها
S100A6 علاوه بر شرکت در بیماریهای فوق، با فرآیندهای پاتوفیزیولوژیک چندین بیماری دیگر نیز مرتبط است. S100A6 ارتباط نزدیکی با بروز و توسعه اندومتریوز دارد. اندومتریوز یک بیماری شایع زنان است که با وابستگی به استروژن مشخص میشود. وجود و رشد بافت آندومتر در خارج از حفره رحم از ویژگیهای مهم است. اگرچه این یک بیماری خوش خیم است، اما با تهاجم نابجا و سایر تومورهای بدخیم مشخص میشود. تقریباً 10 تا 15 درصد از زنان در سنین باروری از این بیماری رنج میبرند که اغلب منجر به درد زیر شکم و ناباروری میشود و بنابراین تأثیر جدی بر کیفیت زندگی دارد.
S100A6 یک پروتئین متصل به کلسیم است که برای اولین بار از سلولهای تومور آسیت ارلیخ خالص شد. S100A6 توسط سلولها و بافتهای مختلف پستانداران مانند ماهیچههای اسکلتی، عضله قلب، ریه، کلیه، طحال، نورونها، پلاکتها و لنفوسیتها بیان میشود. همچنین در سرطانهای ریه، کولورکتال، پانکراس و کبد و همچنین در سرطانهای دیگر مانند ملانوم بیان میشود. علاوه بر اینکه در تهاجم، تکثیر و مهاجرت تومور نقش دارد، با پاتوژنز سایر بیماری های غیر نئوپلاستیک نیز مرتبط است. S100A6 ارتباط نزدیکی با بیماریهای سیستم عصبی، سرطان خون، بیماریهای قلبی عروقی، آرتروز و اندومتریوز دارد.
پایان مطلب/.