یادداشت
اختلال پاسخ پروژسترون در بیماران دارای نارسایی دهانه رحم
فیبروبلاستهای دهانه رحم در بیماران نارسایی دهانه رحم پاسخهای نادرستی به پروژسترون نشان میدهند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، نارسایی دهانه رحم (CI) مختص دوران بارداری خانمها بوده و در این دوران بسیار شایع است. نارسایی دهانه رحم یا همان دهانه رحم ناتوان (Incompetent cervix) است زمانی اتفاق میافتد که در اوایل دوران بارداری دهانه رحم زودتر از موعد باز شده یا اینکه ضعیف میشود. از جمله رایجترین عواقبی که این نارسایی به همراه دارد میتوانیم به زایمان زودرس که به دنیا آمدن جنین قبل از هفته 37 بارداری بوده و همچنین سقط جنین اشاره کنیم. مطالعهای که اخیراً در ساینس ریپورت منتشر شده است، یک اختلال در پاسخ پروژسترون (P4) در فیبروبلاستهای دهانه رحم از بیماران مبتلا به نارسایی دهانه رحم را توصیف میکند.
نارسایی گردن رحم چیست؟
زایمان زودرس (PTB) نتایج پری ناتال را مختل میکند و یکی از علل اصلی مرگ و میر نوزادان است. CI به ناتوانی در حفظ بارداری در سه ماهه دوم بدون زایمان، انقباضات بالینی یا هر دو اشاره دارد. CI با رسیدن زودرس دهانه رحم و افتادگی غشا و به دنبال آن از دست دادن بارداری مکرر مشخص میشود. اگرچه CI معمولاً پس از جراحی دهانه رحم ایجاد میشود، اما این وضعیت ممکن است در افرادی که سابقه جراحی ندارند، احتمالاً به دلیل ناهنجاریهای ذاتی نیز ایجاد شود. درمان با آنتاگونیستهای گیرنده P4 (PR) رسیدن دهانه رحم را در جوندگان و انسان تسهیل میکند و متعاقباً منجر به زایمان میشود. پیش از این، محققان سرکوب التهاب ناشی از لیپوپلی ساکارید (LPS) توسط P4 در فیبروبلاستهای دهانه رحم انسان را گزارش کرده بودند. شواهد فعلی نشان میدهد که P4 با تنظیم التهاب به حفظ بارداری کمک میکند، زیرا اکثر گیرندههای P4 در فیبروبلاستهای استرومایی قرار دارند.
درباره مطالعه
مطالعه حاضر پاسخ P4 را در فیبروبلاستهای بافت دهانه رحم از بیماران مبتلا به CI مقاوم به درمان ارزیابی کرد. نمونههای بافتی از افراد باردار مبتلا به CI که دهانه رحم بالغ داشتند گرفته شد، در حالی که نمونههایی از افراد باردار بدون دهانه رحم بالغ بهعنوان شاهد یا کنترل استفاده شد. حاملگی تا هفته 35 بارداری با سرکلاژ دهانه رحم ترانس شکمی (TAC) حفظ شد. گروه شاهد تحت عمل سزارین انتخابی قرار گرفتند و سابقه PTB یا سقط جنین میان مدت نداشتند. بیماران مبتلا به کوریوآمنیونیت بالینی (بیماری است که در آن التهاب غشاهای جنینی (آمنیون و کوریون) دیده میشود. این بیماری در اثر عفونتهای باکتریایی که معمولاً از واژن به نواحی بالاتر نفوذ میکنند ایجاد میشود.)، واژینوز باکتریایی، دیابت بارداری یا اختلال فشار خون از مطالعه خارج شدند. فیبروبلاستهای دهانه رحم (UCFs) با بتا استرادیول پیش کشت و با P4 یا اتانول انکوبه شدند. اسید ریبونوکلئیک (RNA) استخراج و برای تجزیه و تحلیل کل رونویسی تعیین توالی شد.
چه نتایجی حاصل شد؟
تجزیه و تحلیل غنیسازی مجموعه ژن مجموعههای ژن مشخصه از پایگاه داده امضاهای مولکولی هیچ روند پاتوفیزیولوژیکی را بین نمونههای کنترل و افراد CI در غیاب P4 نشان نداد. با این حال، در UCFs کنترل، مجموعه ژن پیش التهابی در حضور P4 سرکوب شد، در حالی که مجموعه ژن پاسخ هورمون جنسی افزایش یافت. در مقایسه، درمان P4 در CI UCF بیان مجموعه ژن پیش التهابی را بدون تغییر در بیان مجموعه ژن هورمون جنسی افزایش داد. به طور کلی، P4 بر بیان 387 ژن، از جمله 237 ژن تنظیم شده و 150 ژن با تنظیم مثبت تأثیر گذاشت. روند رایج تغییرات بیان در پاسخ به P4 در UCFهای کنترل مشاهده شد اما در UCFهای CI مشاهده نشد. بیان ژنهایی که قبلاً نشان داده شده بود که در رسیدن دهانه رحم نقش دارند بین سلولهای CI و کنترل تفاوت معنیداری نداشت که با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) تایید شد. پروتئین شبه SPARC 1 (SPARCL1) وFKBP پرولیل ایزومراز 5 (FKBP5) (پروتئین متصلشونده به FK506 یا FKBP خانوادهای از پروتئینها هستند که فعالیت پرولیل ایزومرازی دارد و به لحاظ کارکرد مشابه سیکلوفیلینها هستند ولی ساختار اولیه پروتئینی متفاوتی دارند) ژنهای نماینده پاسخگو به P4 بودند. رونویسی معکوس با کپی معکوس (RT) -PCR افزایش قابل توجهی در SPARCL1 و FKBP5 در گروه کنترل پس از درمان P4 نشان داد. در مقابل، بیان آنها در سلولهای CI بیتأثیر بود. تیمار P4 هیچ تغییری در بیان PR در سلولهای کنترل و CI ایجاد نکرد. به همین ترتیب، رنگآمیزی سلولی هیچ تفاوتی را نشان نداد. تجزیه و تحلیل مقایسهای شامل PCR بلادرنگ، رنگ آمیزی سلولی، و وسترن بلات بیان PR و دو ایزوفرم PR-A و PR-B آن پس از درمان P4 انجام شد. RT-PCR هیچ تغییری در بیان ژن PR نشان نداد. با این حال، بیان PR-B به طور قابل توجهی در سلولهای CI کاهش مییابد. تجزیه و تحلیل وسترن بلات باندهای مربوط به PR-A یا PR-B را ایجاد نکرد. علاوه بر این، PR در گروههای کنترل رنگ آمیزی شد اما در سلولهای CI رنگ آمیزی نشد. اثرات مهاری P4 بر التهاب ناشی از LPS نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، UCF ها با LPS تحریک شدند و به دنبال آن تیمار P4، استخراج RNA و RT-PCR انجام شد. اثر مهاری P4 بر القای LPS پروستاگلاندین-اندوپروکسید سنتاز 2 (PTGS2)، اینترلوکینB1 (IL-1B)، و IL-6 تنها در گروه کنترل مشهود بود. بنابراین، سرکوب با واسطه P4 پاسخ التهابی ناشی از LPS در بافتهای دهانه رحم CI مختل شد.
نتیجه گیری
کاهش مشخصه پاسخ دهی P4 در UCFهای به دست آمده از افراد باردار با CI مقاوم به درمان مشاهده شد و با کاهش قابل توجهی در بیان PR همراه بود. این ممکن است مکانیسمهای احتمالی زیربنایی CI ذاتی مقاوم را توضیح دهد. اگر چه پاسخ کلی P4 به طور قابل توجهی در سلولهای CI کاهش یافته بود، پاسخهای جزئی باقی مانده مشاهده شد. گزارشها نشان میدهد که P4 همچنین میتواند از طریق گیرندههای گلوکوکورتیکوئیدی (GRs) سیگنال دهد. (گیرنده گلوکوکورتیکوئید که با نام NR3C1 هم شناخته میشود، یک گیرنده است که کورتیزول و سایر گلوکوکورتیکوئیدها بدان اتصال مییابند. این گیرنده تقریباً در تمامی سلولهای بدن موجود است و ژنهای کنترلکننده رشد، سوختوساز و پاسخ ایمنی را تنظیم میکند.) تفاوت معنی داری در بیان GR بین سلولهای CI و شاهد مشاهده نشد. بنابراین، پاسخهای جزئی باقیمانده ممکن است به دلیل تداخل میانجیگری GR ایجاد شود. روی هم رفته، اختلال در پاسخ P4 و کاهش بیان PR مشخصه فیبروبلاستهای دهانه رحم از افراد CI بود. مطالعات آتی بر روی مولکولهای پاسخگو به P4 و تنظیم بیان PR برای توسعه استراتژیهای بالینی برای پیشگیری از PTB مورد نیاز است.
پایان مطلب./