یادداشت
غذاهای فرآوری شده و خطر چاقی
یافتههای جدید نشان داده است که غذاهای فرآوری شده نقش مهمی در بروز چاقی دارند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، شواهد اپیدمیولوژیک از ارتباط مثبت بین مصرف مواد غذایی فوق فرآوری شده (UPF) و شاخص توده بدن حمایت میکند. این منجر به توصیههایی برای اجتناب از UPF ها علیرغم شواهد بسیار محدود مبنی بر ایجاد علیت شده است. مکانیسمهای زیادی پیشنهاد شدهاند، و این بررسی به طور انتقادی با هدف ارزیابی احتمالات انتخاب شده برای ویژگی، وضوح و سازگاری مربوط به انتخاب غذا (به عنوان مثال، هزینه کم، ماندگاری، بستهبندی غذا، بیش از حد طعمدهی، و تحریک گرسنگی/سرکوب سیری); ترکیب غذا (به عنوان مثال، درشت مغذیها، بافت غذا، شکر اضافه شده، چربی و نمک، چگالی انرژی، شیرین کنندههای کم کالری و افزودنیها)؛ و فرآیندهای گوارشی (به عنوان مثال، سرعت پردازش خوراکی/خوردن، زمان تخلیه معده، زمان انتقال دستگاه گوارش، و میکروبیوم) تمرکز دارد.
انتخاب غذا
کم هزینه
چندین مطالعه نشان میدهد که UPF ها شامل مواد ارزان قیمت هستند. بنابراین ممکن است قیمت پایین تری داشته باشند و به طور مداوم در فروشگاهها در دسترس باشند. هزینه غذاها بدون شک یک عامل تعیین کننده مهم در انتخاب غذا و از این رو، به طور بالقوه مصرف انرژی و خطر افزایش وزن است. با این حال، اینکه آیا UPF ها، از نظر طراحی، به خصوص مشکل ساز هستند، کمتر مشخص است. یک بررسی سیستماتیک اخیر و متاآنالیز نشان داد که انتخابهای سالمتر معمولاً گرانتر از گزینههای کمتر سالم هستند، اما نتیجهگیریها به شدت به مقایسه بستگی دارد (به عنوان مثال، هزینه هر کالری، هزینه هر وعده، الگوی رژیم غذایی مبتنی بر غذا، و الگوی غذایی مبتنی بر مواد مغذی).
ماندگاری
عمر مفید طولانی مدت برای مدیریت وزن توسط سیستم NOVA مشکل ساز است. این دیدگاه هم ملاحظات رفتاری و هم بیولوژیکی دارد. از منظر رفتاری، هیچ اثر نامطلوبی انتظار نمیرود، اما ممکن است مزایایی برای مصرف کنندگان داشته باشد. به عنوان مثال، افزایش مدت زمان ماندگاری خطر مسمومیت غذایی و نیاز به آماده سازی و احتمالا مصرف بیش از حد برای جلوگیری از هدر رفتن مواد غذایی (یعنی غذا خوردن در غیاب گرسنگی)، که با اضافه وزن/چاقی همراه است را کاهش میدهد. علاوه بر این، پایداری طولانیتر محصول امکان برنامهریزی آسانتر برای رویدادهای هضم را فراهم میکند، در نتیجه غذا خوردن برنامهریزی نشده را کاهش میدهد که احتمال کمتری برای ایجاد جبران دقیق انرژی وجود دارد.
بسته بندی غذا
یکی از ویژگیهای سیستم طبقه بندی NOVA این است که UPF ها اغلب دارای بسته بندی واضح هستند. در برخی موارد، این امر با ادعاهای «سلامتی» و بهینهسازی UPF برند در فروشگاه، برای افزایش خرید و مصرف این محصولات تقویت میشود. مثالهای متعددی شناسایی شدهاند که در آنها مفاهیم بهداشتی نابجا به افزایش خرید کمک میکنند، مانند برچسب زدن اقلام UPF به عنوان ارگانیک. چنین ادعایی "ارگانیک" را با ترکیبات کامل و سلامت ترکیب میکند. با این حال، این مختص UPF ها نیست. یک بررسی سیستماتیک اخیر نشان داد که مصرفکنندگان ترجیح میدهند محصولاتی با برچسبهای ارگانیک بدون در نظر گرفتن گروه غذایی (یا سطح پردازش)، با نگرانیهای زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی بهعنوان محرکهای مشترک برای انتخاب غذاهای ارگانیک انتخاب کنند.
طعم پذیری
جذابیت حسی غذاها به طور مداوم به عنوان تأثیر اولیه بر انتخاب غذا رتبه بندی میشود. یک ادعای کلیدی این است که UPF ها باعث افزایش مصرف انرژی و افزایش وزن میشوند زیرا بیش از حد خوش طعم هستند. هیچ تعریف مورد توافق گستردهای از بیش از حد خوش طعم وجود ندارد، اما تلاش برای استخراج آن با استخراج توصیفات در مطالعات نشان داد که این تعریف به کیفیتهای حسی چربی، قند و نمک مربوط میشود. بنابراین، تا حد زیادی توسط فرمولاسیون به جای پردازش تعیین میشود.
گرسنگی محرک/ سرکوب سیری
به طور گستردهای اعتقاد بر این است که احساسات اشتها، مصرف غذا را هدایت میکند. تفکر مرسوم معتقد است که گرسنگی انگیزه شروع رویدادهای غذا خوردن است و ارتباط نزدیکی با دفعات غذا خوردن دارد، در حالی که سیری منجر به خاتمه رویدادهای خوردن میشود و بنابراین اندازه وعده غذایی را تعیین میکند. اگر اندازه وعده یا دفعات غذا خوردن بدون جبران کافی توسط دیگری افزایش یابد، انرژی دریافتی افزایش خواهد یافت. با شیوع و شیوع بالای اضافه وزن/چاقی، واضح است که رفتار متقابل در محیط فعلی قوی نیست.
ترکیب غذا
درشت مغذیها
یکی از مکانیسمهای ادعا شده که به طور گسترده مورد استناد قرار گرفته است، تأثیر فرآوری غذا بر متابولیسم کربوهیدراتها است. به طور خاص، برخی از روشهای پردازش مانند جایگزینی غلات تصفیه شده به جای غلات کامل در محصولات ممکن است شاخص گلیسمی (GI) غذاها را افزایش دهد. فرض بر این است که وقتی غذاهای با GI بالا مصرف میشود، پاسخهای اشتها آور هموستاتیک به خطر میافتد. مقادیر GI غذاهای فرآوری نشده یا فرآوری شده، پیشبینیکننده خوبی برای پاسخهای اشتهاآور نیستند.
بافت غذا
خواص بافتی غذاها از طریق مدولاسیون سیستم های سیگنالینگ شناختی، حسی و پس از هضم به اثرات سیری و سیری آنها کمک میکند. به عنوان مثال، غذاهای جامد نسبت به نوشیدنیها منجر به سیری بیشتر مورد انتظار و پس از هضم میشود. صرف افزودن یک غلیظ کننده غیر مغذی به یک نوشیدنی ارزش سیری آن را افزایش میدهد و زمان تخلیه معده کندتر و زمان انتقال گوارشی غذاهای سفت تر با سیری بیشتر همراه است.
شکر، چربی و نمک اضافه
نگرانی در مورد افزودن شکر، چربی و نمک به غذاها دیرینه و گسترده است. هر 3 مورد در اهداف رژیم غذایی 1977 ایالات متحده، پیشینیان DGA، مشخص شدند و در DGA فعلی باقی میمانند. بنابراین، استفاده از آنها برای تعریف UPF در سیستم NOVA با دستورالعملهای فعلی اضافی است. آنچه متفاوت است، دیدگاهی است که در مورد نقشهایی که ایفا میکنند. در سیستم NOVA، دیدگاه این است که افزودن این مواد، همراه با سایر روشهای فرآوری، منجر به «...ظهور یک سیستم غذایی مضر جهانی و همهگیری چاقی…» شده است. UPF همچنین به عنوان … فرمولاسیون صنعتی معمولاً با 5 یا بیشتر... و معمولاً بسیاری از مواد تشکیل دهنده تعریف شده است.
شیرین کنندههای کم کالری
وجود LCS در یک محصول برای طبقه بندی آن به عنوان UPF توسط سیستم NOVA کافی است. ادعا میشود که LCSها "اثر منفی زیادی" روی چاقی دارند. با این حال، همانطور که توسط متاآنالیزهای قوی متعدد شامل مطالعات کوهورت آینده نگر و RCTها مستند شده است، LCSها با دریافت انرژی کمتر اما از نظر آماری معنی دار مرتبط هستند و کاهش شاخصهای چاقی (به عنوان مثال، BMI، دور کمر، و وزن بدن) نتیجه آن است. به طور خاص، نوشیدنیها 58 درصد قندهای افزوده و 18 درصد انرژی روزانه را به رژیمهای غذایی بزرگسالان در ایالات متحده تأمین میکنند.
فرآیندهای گوارشی
نرخ پردازش دهانی/خوردن
فرآوری مواد غذایی یک اصطلاح گسترده است که شامل طیف گستردهای از رویکردها برای پردازش مواد خام است، مانند آسیاب، خشک کردن، پختن، سرخ کردن، استخوان زدایی، خرد کردن، برشته کردن، تخمیر، انجماد، پاستوریزه کردن، استریل کردن، استریفیکاسیون، هیدرولیز، هیدروژنه کردن، اکستروژن و سایر اصلاحات شیمیایی. از طریق این فرآیندها، ساختار غذا اغلب به ذرات کوچکتر و بافتهای نرم تر تجزیه می شود.
زمان تخلیه معده
برای تسریع تخلیه معده، ایجاد اختلال در ماتریکس غذاها، به ویژه فرم فیبر، با فرآوری پیشنهاد شده است. اگر درست باشد، فرض میشود که این منجر به کاهش تحریک کشش و کشش معده گیرندههای مکانیکی کشش معده و سیری کمتر میشود که منجر به دریافت انرژی بیشتر میشود. با این حال، مجموعه گستردهتر شواهد از این دیدگاه در سطوح مختلف پشتیبانی نمیکنند. البته خواص فیزیکی غذاها پیش بینی کننده قابل اعتمادی برای تخلیه معده نیستند.
زمان انتقال روده
نقش مهمی برای تأثیرات فیزیکی و غدد درون ریز در زمان انتقال روده ثبت شده است. سیگنالهای اشتها با عبور غذا از روده کوچک تولید میشوند و مواد مغذی از روده کوچک جذب میشوند. اینها از خواص فیزیکی و مغذی غذاها ناشی میشوند. با این حال، شواهد فعلی نمیتواند این را به مصرف UPF مرتبط کند. RCT منتشر شده تنها گزارش داد که غلظت هورمونهای روده تا حد زیادی در پایان دوره 2 هفتهای خوردن UPF و NUPF قابل مقایسه است.
میکروبیوم
علاقه فزایندهای به نقش میکروبیوم در تعدیل اشتها و دریافت انرژی و فرآیندهای متابولیک مرتبط با چاقی وجود دارد. مکانیسمهای متعددی مانند تولید ترکیبات فعال زیستی که ترشح هورمون روده را تغییر میدهند، پیشنهاد شده است. تحریک واگ آوران و مراکز اشتها یا پاداش مغز؛ تغییر پاسخگویی به سایر محرکهای تنظیمی (مثلاً تغییر ذائقه، پاداش و مراکز اشتها) وجود دارد. در حال حاضر، این مکانیسمها تا حد زیادی در حد حدس و گمان باقی میمانند، همانطور که یک نقش مستقل از پتانسیل با پردازش صنعتی عرضه مواد غذایی بازی میکند.
سیستم NOVA سعی در ارائه راهنمایی برای انتخاب مواد غذایی برای ارتقای سلامت دارد. نیت و هدف قابل ستایش است. با این حال، همانطور که در این بررسی مشخص شد، نگرانیهایی در بسیاری از سطوح این رویکرد وجود دارد. برخلاف DGAها، تمرکز NOVA بر رفتار فردی است تا جمعیت. با این حال، تنوع فردی را در پاسخ به قرار گرفتن در معرض رژیم غذایی در نظر نمیگیرد. به جای ترویج این دیدگاه مثبت که همه غذاها ممکن است گنجانده شوند، البته برخی در بخشها و/یا دفعات محدود، بر غذاهایی که باید اجتناب شود، تاکید میکند. هنگامی که در نهایت، کارکرد اصلی غذا خوردن، به دست آوردن مجموعهای از مواد مغذی و انرژی است، صراحتاً مشخصات مواد مغذی غذاها را نادیده میگیرد.
پایان مطلب/.