یادداشت
درمان سرطانهای مغز و ریه با استفاده از سلولهای بنیادی
محققان برای هدفگیری سرطان به دنبال این هستند سلولهای بنیادی را مهندسی کنند تا داروهای سرطان را مستقیماً به تومورها برسانند و در نتیجه کارایی آنها را افزایش دهند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، پس از بیماریهای قلبی عروقی، سرطان دومین عامل اصلی مرگ و میر در ایالات متحده است و احتمالاً تنها در سال 2023 باعث مرگ 600000 نفر خواهد شد. بنابراین پاسخ بیمار به این رویکردها بستگی به نوع سرطان، محل، ناهمگونی و مقاومت دارویی دارد. خالد شاه، مدیر مرکز سلولهای بنیادی و ایمونوتراپی در بیمارستان زنان و بریگهام و استاد دانشکده پزشکی هاروارد، درمانهای سرطانی را توسعه میدهد که از سلولهای بنیادی به عنوان ناقل تحویل دهنده برای درمان سرطانهای اولیه و متاستاتیک مغز و ریه استفاده میکند. در یک مقاله پزشکی Science Translational Medicine که اخیراً منتشر شده، آزمایشگاه شاه یک سیستم سلولهای بنیادی دوقلوی آلوژنیک تولید کرد که حامل ذرات ویروسی انکولیتیک و تعدیلکنندههای ایمنی برای درمان متاستازهای مغز است. در این روش، سلولهای بنیادی برای ترشح یک مولکول دو عملکردی، دو گیرنده در تومورهای ریه را هدف قرار میدهد و منجر به مرگ سلولهای سرطانی میشود.
سرطان یک بیماری بسیار پیچیده است
سرطان یک مشکل بهداشتی جهانی است که عامل مرگ از هر شش نفر در سراسر جهان است. در سال 2020، 19.3 میلیون مورد جدید سرطان و حدود 10 میلیون مرگ ناشی از سرطان در سراسر جهان تخمین زده شده است. سرطان توالی بسیار پیچیده ای از شرایط بیماری است که به تدریج با از دست دادن کنترل رشد پیشرفت میکند. برای چندین دهه به جهت درمان سرطان بیماران، تنها چند گزینه درمانی وجود داشت که شامل جراحی، پرتودرمانی و شیمی درمانی به عنوان درمانهای منفرد یا در ترکیبی بوده است. اما اخیراً، بسیاری از مسیرهای دخیل در پیشرفت درمان سرطان و نحوه هدفگیری آنها به طور چشمگیری بهبود یافته است، با استراتژیهای ترکیبی، شامل درمانهای هدفمند متعدد یا شیمیدرمانهای «سنتی»، مانند تاکسانها و ترکیبات پلاتین، که یک اثر هم افزایی دارند. رویکردهای جدید مانند داروها، مولکولهای بیولوژیکی و درمانهای با واسطه ایمنی، برای درمان استفاده میشوند. بنابراین ایجاد انقلابی جدید برای توسعه داروهای هدفمنددر جهت درمان این بیماری ضروری است.
درمان سرطان با استفاده از سلولهای بنیادی
شاه در پاسخ به این سوال: چگونه به استفاده از سلولهای بنیادی به عنوان روشی برای درمان سرطان علاقه مند شدید؟ گفت، در دوران تحصیلات تکمیلی، سیگنالدهی سلولی و مهندسی ژنتیک را مطالعه کردم، بنابراین میتوانم ژنها را برای کنترل سلولها دستکاری کنم. در همین راستا من به یافتن درمان برای بیماران مبتلا به گلیوبلاستوما، نوعی سرطان مغز، علاقه مند شدم. در حالی که من در حال بررسی پروتئینهایی بودم که میتوانند سلولهای تومور را از بین ببرند اما به سلولهای سالم آسیب نرسانند، یک مطالعه جدید نشان داد که سلولهای بنیادی مهاجرت میکنند یا به تومورهای مغز منتقل میشوند. من فکر میکردم اگر بتوانیم سلولهای بنیادی را با مهندسی ژنتیک هدفمند کنیم تا داروها را آزاد کنند، آنها سلولهای سرطانی را به محض اینکه به تومور تبدیل شوند، میکشند.
مزایای استفاده از انتقال درمانی مبتنی بر سلولهای بنیادی در مقایسه با سایر روشها
بسیاری از پروتئینها یا آنتی بادیهای درمانی نیمه عمر کوتاهی دارند که تجویز مکرر آنها را ضروری میکند. علاوه بر این، سد خونی مغزی از ورود داروهای درمانی به مغز برای درمان تومورها جلوگیری میکند. بنابراین با استفاده از تحویل موضعی سلولهای بنیادی به محل تومور، نیمه عمر کوتاه درمان و مشکلات تحویل به مغز را میتوان دور زد.
سلولهای بنیادی ناقل ویروسهای انکولیتیک
برای ویروسهای انکولیتیک، اکثر گروههای تحقیقاتی آنها را مستقیماً به تومورها تزریق میکنند یا به صورت داخل وریدی تجویز میکنند. با این حال، ما سلولهای بنیادی حاوی ویروس انکولیتیک را توسعه دادیم و در این امر پیشگام بودیم. در واقع سلولهای بنیادی از ذرات ویروسی محافظت میکنند تا در بدن حرکت میکنند، بنابراین زمانی که به تومور برسند، در آنجا ذرات ویروسی لیز میشوند و سلول های بنیادی مبارز آزاد شده و سلولهای بنیادی سرطانی را میکشند. از آنجایی که ویروس در داخل سلول بنیادی تکثیر میشود، این روش باعث افزایش میزان انتقال ویروس به تومور میشود. از آنجایی که سلولهای بنیادی به سمت تومورها مهاجرت میکنند، محققان توانستند از آنها برای انتقال داروهای سرطان به محل تومور استفاده کنند.
شیوه مطالعاتی
شواهد نشان داده است که درمان با ویروس انکولیتیک فعالیتی را در برابر ملانوم اولیه نشان داده است. با این حال، عمدتاً به دلیل ماهیت تحویل و سرکوبگر سیستم ایمنی تومورها در مغز، اثربخشی آن در متاستازهای مغزی چالش برانگیز بوده است، برای مقابله با این چالش، ما ابتدا مدلهای موش متاستاز مغزی ملانوم دارای کمبود PTEN را ایجاد کردیم و آنها را در مقایسه با ملانوم اولیه سرکوبکنندهتر سیستم ایمنی، شبیهسازی تنظیمات بالینی توصیف کردیم. سپس، ما یک سیستم سلولهای بنیادی دوقلوی آلوژنیک (TSC) متشکل از دو جمعیت سلولهای بنیادی هدفگیری تومور (SC) ایجاد کردیم. یک SC با ویروس هرپس سیمپلکس انکولیتیک (oHSV) بارگذاری شده بود، و SC دیگر با ژن CRISPR-Cas9 ویرایش شده بود، تا گیرنده نکتین 1 (N1) (N1KO) را از بین ببرد تا در برابر oHSV مقاومت کند و تنظیم کنندههای ایمنی مانند گرانولوسیت ماکروفاژ را آزاد کند. بنابراین یافتههای ما یک استراتژی ایمنی درمانی مبتنی بر SC آلوژنیک امیدوارکننده در برابر ملانوم در CNS و یک نقشه راه به سمت ترجمه بالینی ارائه میکند.
آینده درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادی
برای درمان سرطان لازم است تمرکز زیادی فقط روی نوآوری وجود داشته باشد، بعد ازآن اگر دانشمندان بخواهند فناوریهای نوآورانه خود را ترجمه کنند، باید زیرساختهایی برای حمایت از نوآوری خود ایجاد کنند. زیرا سلول درمانی در دهه گذشته با درمانهای سرطان بر اساس سلولهای T گیرنده آنتی ژن کایمریک، سلولهای کشنده طبیعی و سلولهای بنیادی جهشی داشته است. با تکامل درمانها، سوالی که مدام مطرح میشود این است: چگونه سلول درمانی را به یک درمان مناسب تبدیل کنیم؟ فکر میکنم همه ما در حال یادگیری نحوه ارائه این درمانهای جدید به بیماران هستیم و در 10 سال آینده بیمارستانها و مراکز مراقبتهای بهداشتی، نه تنها در ایالات متحده بلکه در سراسر جهان، خود را آماده خواهند کرد تا سلولدرمانیها را بدون زحمت و دردسرتر به بیماران انجام دهند. از نظر اقتصادی من فکر میکنم آینده سلول درمانی بسیار روشن به نظر میرسد.
پایان مطلب/.