یادداشت
دیدگاههای گذشته، فعلی و آینده در پیوند کلیه
میتوان با پیوند کلیه سالم تا حدود زیادی جان بیماران کلیوی را نجات داد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، راهبردهای به کار گرفته شده برای مقابله با مشکلات کلیوی حاد شامل شروع زودهنگام دیالیز پس از پیوند کلیه، هدف قرار دادن زودهنگام سرکوب سیستم ایمنی استراتژیهای پیش رو میباشد.
عدم استفاده مداوم از کلیههای AKI
به خوبی شناخته شده است که تقاضا برای پیوند کلیه بسیار بیشتر از تعداد کلیههای اهدا کننده موجود است. بین سالهای 2015 تا 2017، تنها 39 درصد از بیماران در لیست انتظار پیوند دریافت کردند. برای افراد باقیمانده، 20 درصد از بیماران به دلایل مختلف از جمله بیماری بیش از حد، 6 درصد از بیماران فوت کردند و 35 درصد از بیماران 3 سال پس از ثبت نام همچنان در انتظار پیوند هستند. با توجه به این دانش، جامعه پیوند تلاشهای خود را بر بهبود استفاده از تمام اعضای اهدا کننده موجود متمرکز کرده است. با توجه به کلیههای AKI، مشکل حتی قبل از بهبودی اندام شروع میشود. یک مطالعه اخیر که دادههای ایالات متحده را از سال 2000 تا 2018 بررسی کرد، نشان داد که کلیههای دارای کراتینین نهایی > 2.00 میلیگرم در دسیلیتر، در مقایسه با کلیههایی که از اهداکنندگانی با کراتینین نهایی کمتر از 1.00 میلیگرم در دسیلیتر دریافت میشوند، 22 برابر بیشتر احتمال دارد که خریداری نشوند.
تمرینات فعلی کلیه AKI
با در دسترس بودن دادههای طولانی مدت در مورد پیامدهای کلیه AKI، توجه و استفاده از این کلیهها توسط مراکز پیوند بیشتری مورد توجه قرار گرفته است. دادههای اولیه از مراکز تک نرخ بالاتری از DGF را نشان دادهاند، اما بدون تأثیرات نامطلوب بر روی eGFR یک ساله، رویدادهای رد حاد، یا بقای بیمار و پیوند. نتایج مشابهی در حال حاضر نیز در درازمدت، فراتر از سال اول پیوند، هم با دادههای تک و هم با دادههای چند مرکزی نشان داده شده است. با افزایش تجربه با اهداکنندگان AKI، مراکز پیوند توانستهاند معیارهای AKI را به سایر انواع اهداکننده از جمله اهداکنندگان پس از مرگ گردش خون و اهداکنندگان با AKI شدید در درمان جایگزینی کلیه گسترش دهند. با این گسترش، دادهها به همین ترتیب نشان دادهاند که نتایج بلندمدت این کلیههای AKI با دقت انتخاب شده، در واقع مشابه اندامهای اهداکنندگان KDPI معادل بدون AKI است. برخلاف گزارشهای قبلی، دادههای فعلی نشان دادهاند که اگرچه بروز DGF بهطور قابلتوجهی بالاتر است، اما میزان عدم عملکرد اولیه و ایجاد فیبروز بینابینی از نظر آماری متفاوت نیست.
نقش بیوپسیهای تهیه برای کلیههای AKI
دادههای گزارش شده در مورد بیوپسی آلوگرافت کلیه، به عنوان یک کل، ناهمگن بوده است، تا حدی، به دلیل تنوع در گزارش. مطالعات قبلی نشان دادهاند که تغییرات مزمن در بیوپسیهای پس از خونرسانی مجدد با پارافین تثبیتشده با فرمالین با پیامدهای پایینتر پس از پیوند کلیه از اهداکننده متوفی مرتبط است. در میان مطالعاتی که ارتباطی با گلومرولواسکلروز نشان ندادهاند، دادهها عمدتاً بر اساس بیوپسیهای گوهای تهیه شده است. جزئیات خاص بیوپسی، از جمله تکنیک و زمان، در مطالعات دیگری مبهم بوده است که ارتباطی بین گلومرولواسکلروز و پیامدها نشان نداده است. نمونهبرداریهای تدارکاتی در ایالات متحده معمولاً بیوپسیهای گوهای هستند که به دلیل محدودیتهای زمانی، اغلب با استفاده از یک لکه، بهعنوان بخشهای منجمد پردازش میشوند.
روشهای نگهداری برای کلیههای AKI: نگهداری سرد استاتیک در مقابل پرفیوژن ماشینی
سردخانه استاتیک (SCS) به دلیل سهولت در دسترس بودن و هزینه کم رایج ترین روش حفظ اندامها است. کلیههای حاشیهای و پرخطر به طور فزایندهای توسط مراکز پیوند پذیرفته شده و مورد استفاده قرار میگیرند تا نیازهای کمبود مداوم اعضا و دریافت کنندگان در لیست انتظار را برآورده کنند. چنین کلیههایی در برابر آسیب خونرسانی مجدد مرتبط با ایسکمی، همراه با نرخ بالاتر DGF و خطر افزایشی برای عدم عملکرد اولیه حساس تر هستند. در طول دو دهه گذشته، روشهای جدید نگهداری از جمله پرفیوژن خارج از محل دستگاه نشان داده شده است که عملکرد آلوگرافت را بهبود میبخشد، بروز آسیب خونرسانی مجدد ایسکمی را کاهش میدهد و تحویل دارو را بهبود میبخشد. اگرچه انواع مختلفی از پرفیوژن ماشینی بر اساس دما، زمان و مدت پرفیوژن وجود دارد، پرفیوژن ماشینی هیپوترمیک بیشترین کاربرد را در پیوند کلیه دارد.
مدت زمان DGF
کلیههای AKI نسبت به کلیههای غیر AKI خطر بیشتری برای DGF دارند و شدت AKI این خطر را بیشتر افزایش میدهد. یک مطالعه مبتنی بر رجیستری در ایالات متحده نشان داد که نرخ DGF 25٪ برای شبکه آسیب حاد کلیه (AKIN) مرحله 1، 32٪ برای مرحله 2، و 51٪ برای مرحله 3. میزان DGF برای اهداکنندگان مبتلا به AKI که نیاز به درمان جایگزین کلیوی موقت دارند، میتواند تا 90 درصد باشد. طول مدت DGF نیز با شدت مرحله AKI افزایش مییابد. علاوه بر این، سایر عوامل دهنده مرتبط با افزایش مدت زمان DGF عبارتند از: زمانهای ایسکمی سرد و گرم طولانی تر، نیاز به استفاده از اینوتروپ در اهداکنندگان، سن اهداکننده مسن، وضعیت DCD دهنده و فشار خون اهداکننده. دادههای مربوط به تأثیر DGF بر عملکرد و رد پیوند متناقض است، احتمالاً به دلیل تنوع در جمعیتهای مورد مطالعه، شیوههای مرکزی عوامل القایی و زمانبندی شروع مهارکنندههای کلسینورین است. در کلیههای غیر AKI، مطالعات در انگلستان و ثبت دیالیز و پیوند استرالیا و نیوزلند افزایش از دست دادن پیوند با مدت طولانی تر DGF را گزارش کرده است.
مدیریت DGF
مدیریت DGF پس از پیوند کلیه میتواند چالش برانگیز باشد و شامل در نظر گرفتن بسیاری از عوامل از جمله سرکوب سیستم ایمنی و وضعیت حجم است. مدیریت سرکوب سیستم ایمنی در شرایط DGF میتواند دشوار باشد و دادههای تاریخی به حداقل رساندن اولیه مهارکنندههای کلسینورین برای کاهش بالقوه مدت یا شدت DGF توصیه میکنند. یک متاآنالیز از 34 مطالعه از سال 1988 تا 2007 به این نتیجه رسید که بیماران مبتلا به DGF 49٪ در مقایسه با 35٪ در بیماران غیر DGF، 49٪ شیوع حاد را داشتند. خطر بالاتر رد حاد در این مطالعات قدیمیتر ممکن است با شروع تاخیری مهارکنندههای کلسینورین مرتبط باشد، در نتیجه منجر به قرار گرفتن در معرض مهارکنندههای کلسینورین کمتر در گیرندگان DGF میشود. مطالعات جدیدتر شامل استفاده روتین از درمان القایی، از جمله القاء با درمانهای کاهش لنفوسیت است که ممکن است منجر به نرخ پایینتر پس زدن شود. بررسی اخیر مراکزی در سراسر ایالات متحده آمریکا و کانادا نشان داد که پیوند کلیههایی با خطر بالاتر برای DGF بر تصمیم آنها برای القا در گیرنده تأثیری ندارد.
AKI در اهداکنندگان به طور فزایندهای رایج است و علیرغم نتایج بلندمدت خوب، همچنان موانع قابل توجهی وجود دارد که بر دور ریختن و استفاده تأثیر میگذارد. غربالگری دقیق اهداکنندگان با AKI مهم است. بررسی تاریخچه کلینیک اهداکننده، بیوپسیهای تهیه و پارامترهای پرفیوژن ماشینی استراتژیهایی هستند که توسط مراکز پیوند برای جلوگیری از پیامدهای نامطلوب به کار گرفته شدهاند. DGF اغلب در کلیههای AKI رخ میدهد و بروز و مدت آن با شدت AKI اهداکننده افزایش مییابد. موفقیت پرفیوژن دستگاه نرموترمیک در سایر اندامهای جامد فرصتی برای دسترسی استانداردتر به پرفیوژن ماشینی برای پیوند کلیه فراهم میکند. علاوه بر انتخاب اهداکننده، مدیریت پس از پیوند نقش مهمی در نتایج موفقیت آمیز برای آلوگرافت کلیه AKI ایفا میکند. این شامل مشاوره با بیمار، شروع زودهنگام سرکوب سیستم ایمنی برای کاهش خطر رویدادهای رد و ارزیابی مکرر وضعیت حجم است. با افزایش تجربه، فرصتهای بیشتری برای گسترش بیشتر استخر اهداکنندگان با استفاده از کلیههای AKI وجود دارد. فرصتهای آینده شامل استانداردسازی مداوم گزارش بیوپسی تدارکاتی، افزایش در دسترس بودن پرفیوژن ماشینی و بهبود تعریف و گزارش DGF است.
پایان مطلب/.