یادداشت
سلولهای بنیادی مزانشیمی و سلامت زنان
کشف پتانسیل سلولهای بنیادی مزانشیمی در زنان: اکنون کجا هستیم؟
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، سلولهای بنیادی با ظرفیت قابل توجه خود برای تمایز به انواع سلولهای مختلف، برای توسعه و همچنین حفظ سلامت و هموستاز حیاتی هستند. دو توانایی منحصر به فرد آنها را از سایر سلولها متمایز میکند: خود نوسازی و ظرفیت تمایز. آنها نقش مهمی در جنین زایی، رشد، بازسازی و فرآیندهای مختلف دیگر دارند. در دهه گذشته، علاقه به استفاده بالقوه آنها در درمان بیماریها و اختلالات متعدد در زمینههای مختلف پزشکی در بیماریهای حاد، مزمن، ذاتی و اکتسابی افزایش یافته است.
الگوی فنوتیپ افتراقی سلولهای بنیادی مزانشیمی در بیماران مرد و زن
مطالعات اخیر در مورد ناهمگنی سلولهای بنیادی مزانشیمی بر اساس ایمونوفنوتایپ کردن بخش عروقی استروما از لیپواسپیراتها یا لیپواسپیراتهای میکرو تکه تکه شده توسط فلوسیتومتری پلی کروماتیک، یک الگوی فنوتیپ افتراقی از مخلوط MSC اعمال شده در بیماران زن و مرد را نشان داد. چنین اطلاعاتی در درمان بیماریهای زنان اهمیت فوق العادهای دارد زیرا سلولهای بنیادی با منشاء زنانه بیشتر در این مطالعات استفاده میشوند.
اثر بازسازی کننده، تعدیل کننده ایمنی، ضد التهابی و ضد میکروبی سلولهای بنیادی مزانشیمی
سلولهای بنیادی مزانشیمی سلولهای نیمه تمایز یافته با پتانسیل تخصصی شدن در سلولهای بالغتر و در همان زمان، تکثیر خود به سلولهای بنیادی دختر هستند. علاوه بر پتانسیل تکثیر بالا و اثر بازسازی، سلولهای بنیادی مزانشیمی منشأ چندین اثر دیگر بر روی بافتها هستند، از جمله حمایت از رشد، خود نوسازی، اثر تعدیل کننده ایمنی و اثر سیگنالینگ پاراکرین. تحقیقات اخیر نشان میدهد که، بسته به محیط بین سلولی که در آن قرار دارند، سلولهای بنیادی مزانشیمی ترشح سیتوکینهای ضد التهابی (IL-2، IL-4، IL-10، و TGF-β) و کاهش پروتوکل را افزایش میدهند. در یک محیط پیش التهابی با غلظتهای بالای TNF-α و IFN-γ، سلولهای بنیادی مزانشیمی واسطههای ضد التهابی ترشح میکنند و به اصطلاح MSC-2 میشوند که میتواند فعال شدن سلولهای دندریتیک، لنفوسیتهای T و B و سلولهای NK را مهار کند.
کاربرد سلولهای بنیادی مزانشیمی در اختلالات زنانه
ناباروری
ناباروری یکی از شایع ترین اختلالات زنان در جهان است. اگر زن بزرگتر از 35 سال سن داشته باشد یا 12 ماه اگر کمتر از 35 سال سن داشته باشد، ناتوانی در باردار شدن پس از شش ماه رابطه جنسی منظم است. طبق متون، 15 تا 20 درصد از تمام زوجها در دوران باروری خود با مشکلاتی در بارداری مواجه خواهند شد. علت ناباروری پیچیده است و میتواند ناشی از بیماریها یا شرایط متعددی مانند اختلالات تخمدانی و تخمک گذاری مانند PCOS و POI، منشا رحمی از جمله سندرم آشرمن، انسداد لولهها، علل دهانه رحم، اندومتریوز، یائسگی زودرس و سن بالا باشد. ناهنجاریهای سیستم تولید مثل سن به عنوان قابل اعتمادترین پیش بینی کننده باروری در نظر گرفته میشود.
سندرم آشرمن (AS)
سندرم آشرمن اغلب یک وضعیت مرتبط با تروما است. زمانی اتفاق میافتد که لایه پایه آندومتر یا در اثر ضربه فیزیکی یا پس از اتساع و کورتاژ آسیب میبیند. این شرایط باعث التهاب میشود که مستعد تشکیل نوارهای چسبنده از یک طرف حفره به سمت دیگر است. به دنبال آن رسوب کنترل نشده ماتریکس خارج سلولی و کلاژنهای فیبریلاری ایجاد میشود. TGF یک واسطه مرکزی فیبروژنز است و در مقادیر بیشتری در آندومتر آسیب دیده در مقایسه با آندومتر طبیعی یافت میشود. عوامل فیبروتیک مانند TGF بتا 1، آلفا SMA، CTGF و کلاژن I و III برای ایجاد چسبندگی داخل رحمی بسیار مهم هستند، بنابراین محیط رحم را تغییر میدهند و ظرفیت بازسازی سلولهای بنیادی مزانشیمی آندومتر را کاهش میدهند.
سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS)
مشخصههای اصلی PCOS تخمک گذاری یا عدم تخمک گذاری، هیپرآندروژنیسم بالینی یا بیوشیمیایی و مورفولوژی تخمدان پلی کیستیک است که توسط سونوگرافی تشخیص داده میشود. با توجه به معیارهای روتردام، تشخیص PCOS در صورتی ایجاد میشود که دو معیار از سه معیار برآورده شود، با تأیید این که شرایط تشخیصی افتراقی مانند هیپرپلازی مادرزادی آدرنال، اختلالات هیپوتالاموس-هیپوفیز، تومورهای ترشح کننده آندروژن و سندرم کوشینگ مستثنی هستند. زنانی که از PCOS رنج میبرند در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به بیماریهای متعددی مانند بیماریهای قلبی عروقی، دیابت نوع 2، چاقی و عدم تحمل گلوکز، مقاومت به انسولین و سندرم متابولیک هستند. علت دقیق بیماری هنوز ناشناخته است، اما تحقیقات نشان میدهد که التهاب مزمن درجه پایین و استرس اکسیداتیو در پاتوژنز PCOS نقش دارند.
نارسایی اولیه تخمدان (POI)
نارسایی اولیه تخمدان یا نارسایی زودرس تخمدان یک اختلال در چرخه قاعدگی و تخمدانها است که خود را به عنوان یائسگی زودرس به دلیل کاهش عملکرد تخمدان نشان میدهد، اگرچه با یائسگی متفاوت است زیرا برخی از زنان هنوز دورههای گاه به گاه دارند و حتی به ندرت باردار میشوند. POI در زنان کمتر از 40 سال ظاهر میشود و در مجموع حدود 1٪ از جمعیت زنان جهان را تحت تأثیر قرار میدهد. معیارهای مورد نیاز برای تشخیص اختلالات سیکل قاعدگی مانند آمنوره یا اولیگومنوره و افزایش مقادیر FSH در دو اندازه گیری متوالی با فاصله 4 هفته است.
سندرم تناسلی ادراری یائسگی (GSM)
آتروفی ادراری تناسلی، که قبلا به عنوان آتروفی ولوواژینال (VVA) یا آتروفی ادراری تناسلی شناخته میشد، که امروزه سندرم تناسلی ادراری یائسگی (GSM) نامیده میشود، سندرمی است که با کمبود استروژن و در نتیجه خشکی واژن، دیسپارونی، اغلب ولوواژینیستیت (VVrin) مشخص میشود. بی اختیاری، سوزش، خارش، استارگوریا، حساسیت کمتر و غیره تظاهرات آن است. میکروبیوتای واژن برای سلامت زنان و تولید مثل زنان بسیار مهم است و با جلوگیری از کلونیزاسیون توسط ارگانیسمهای بیماری زا از جمله عوامل عفونی مقاربتی و مجاری ادراری عمل میکند. سلامت واژن با محیطی غنی از گونههای لاکتوباسیلوس مرتبط است، در حالی که کمبود لاکتوباسیلوس با عفونتهای زنانه، خشکی واژن و VV همراه است.
لیکن اسکلروزوس (LS)
لیکن اسکلروزوس یک بیماری مزمن با علت احتمالی خود ایمنی است. از نظر بالینی، به عنوان یک بیماری التهابی پوستی مزمن ظاهر میشود. LS با درجه بالقوه بیشتری از اسکار و خطر بالاتر سرطان در ناحیه آنوژنیتال در صورت عدم درمان همراه است. LS میتواند در همه سنین و جنسها ظاهر شود. این بیماری معمولاً در زنان یائسه تشخیص داده میشود، اگرچه این بیماری در حدود 50 درصد از زنان مبتلا قبل از یائسگی رخ میدهد. همچنین استعداد ژنتیکی وجود دارد، زیرا تقریباً 10٪ از بیماران مبتلا به LS دارای بستگانی با همان بیماری هستند. در مورد ولوار LS، یک فنوتیپ خودایمنی مشاهده شده است که شامل نفوذ سلولهای T متراکم، افزایش سطح سیتوکینهای اختصاصی Th1 و افزایش بیان BIC/miR-155 و همچنین آنتی بادیهای خودکار علیه پروتئین ماتریکس خارج سلولی 1 و آنتی ژن BP180 است.
فیستول رکتوواژینال
فیستولهای رکتوواژینال اتصالات غیر طبیعی بین رکتوم و واژن هستند. آنها میتوانند مادرزادی یا اکتسابی باشند - اغلب در حین یا بعد از زایمان طبیعی، آبسهها، عفونتهای مختلف، بدخیمیها و بیماریهای التهابی روده مانند بیماری کرون و کولیت اولسراتیو. درمان فیستول رکتوواژینال چالش برانگیز و اغلب ناموفق است. درمان بیمارانی که با وجود ترکیبی از درمان بیولوژیکی و جراحی نمیتوان به بسته شدن کامل آنها دست یافت، هنوز به خوبی تعریف نشده است.
سلولهای بنیادی اوگونیال
سلولهای بنیادی اوگونیال (OSCs) زیرمجموعه خاصی از سلولهای بنیادی هستند که توانایی بازسازی تخمکها و پر کردن ذخیره اولیه فولیکول را دارند. در سالهای اخیر، مطالعاتی که با OSC ها کار میکنند، قاعدهای را که تعداد محدودی از تخمکها را از بدو تولد تعریف میکند، به چالش کشیدهاند. از سوی دیگر، برخی مطالعات مخالف وجود OSCs در گونه حاضر هستند. در مطالعهای که توسط محققان منتشر شد، یک تجزیه و تحلیل تک سلولی برای مشاهده زیرجمعیتهای مختلف سلولی در قشر تخمدان انسان تکمیل شد.
انتقال اپیتلیال - مزانشیمی در زمینه سلولهای بنیادی مزانشیمی
هنگام تجزیه و تحلیل موضوع سلولهای بنیادی در زنان، یکی از نکات قابل بحث، فرآیندی است که به عنوان انتقال اپیتلیال-مزانشیمی (EMT) شناخته میشود. آنچه این فرآیند مستلزم آن بوده این است که سلولهای اپیتلیال ویژگیهای خاصی از سلولهای مزانشیمی را به دست میآورند. این فرآیند جزء جدایی ناپذیر رشد جنین، بهبود زخم و بازسازی بافت است. با این حال، در فرآیندهای پاتولوژیک مانند فیبروز پاتولوژیک و پیشرفت سرطان نیز مشاهده شده است.
در نتیجه، مطالعات اخیر پتانسیل پزشکی بزرگ سلولهای بنیادی را در درمان بیماریهای مختلف زنان نشان داد. نتایج طیف گستردهای از تحقیقات، چه در مدلهای حیوانی و چه در آزمایشات بالینی روی انسان، نشان داد که استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی ایمن است، نتایج بلندمدت و امیدوارکنندهای دارد و چندین بازسازی کننده، رگ زا، تعدیل کننده ایمنی، ضد درد و اثرات ضد میکروبی (ضد التهابی) دارد. استفاده از سلولهای بنیادی با تاکید بر سلولهای بنیادی مزانشیمی در زنان و به طور کلی پزشکی به دلیل کارایی بالا، ایمنی و امکان کاربرد گسترده در موارد متعدد و اختلالات پیچیده که تا به امروز چالش برانگیز است، بسیار امیدوار کننده است.
پایان مطلب/