یادداشت
استفاده از یک پروبیوتیک برای درمان مولتیپل اسکلروزیس
تحقیقات روی موشها نوید درمان ام اس و سایر بیماریهای خود ایمنی را نشان میدهد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، مصرف پروبیوتیکهای بدون نسخه برای ارتقای سلامت و تندرستی در سالهای اخیر در سراسر جهان افزایش یافته است. با این حال، اگرچه استفاده از پروبیوتیک در بین عموم مردم رایج شده است، نتایج بالینی متناقضی برای بسیاری از گونهها و فرمولهای پروبیوتیک وجود دارد. بینشهای نوظهور از تحقیقات میکروبیوم، ارزیابی کلونیزاسیون روده توسط پروبیوتیکها، فعالیت سطح سویه، تعامل با میکروبیوم بومی، ایمنی و تأثیرات روی میزبان را امکانپذیر میسازد و امکان ارتباط پروبیوتیکها با اثرات فیزیولوژیکی و نشانههای پزشکی بالقوه مفید را فراهم میکند. در همین راستا محققان دانشکده پزشکی هاروارد در بریگهام و بیمارستان زنان، پروبیوتیکی را برای سرکوب خودایمنی در مغز طراحی کرده اند، که وضعیتی را ایجاد میکند که زمانی رخ دهد، سیستم ایمنی قادر است به سلولهای سیستم عصبی مرکزی حمله کند. در واقع میتوان گقت که باکتریهای پروبیوتیک مهندسی شده، خودایمنی را در مغز موشهای مبتلا به بیماری مشابه ام اس سرکوب کردند. زیرا باکتریهای مهندسی شده مادهای را برای تعدیل فعالیت سلولهای دندریتیک آزاد میکنند که فعالیت سایر سلولهای ایمنی را برای جلوگیری از خودایمنی مهار میکند. محققان میگویند که اگر این رویکرد در مطالعات آینده تایید شود، میتواند از آن برای برای درمان مجموعه ای از شرایط خودایمنی استفاده کرد.. این کار که روی موشها انجام شد، در 9 آگوست در Nature شرح داده شده است.
ایجاد خودایمنی در مغز
خودایمنی در مغز هسته اصلی چندین بیماری تخریب کننده عصبی از جمله مولتیپل اسکلروزیس است. در یک مطالعه جدید، محققان پتانسیل درمان را با استفاده از مدلهای بالینی این بیماریها نشان دادند و دریافتند که این روش روش دقیقتری برای هدفگیری التهاب مغز ارائه میکند، در حالی که عوارض جانبی منفی را در مقایسه با درمانهای استاندارد به حداقل میرساند. در همین راستا فرانسیسکو کوینتانا، نویسنده ارشد این مطالعه، استاد نورولوژی HMS و یکی از اعضای مرکز بیماریهای عصبی آن رامنی در بریگام زنان گفت: پروبیوتیکهای مهندسی شده میتوانند روش درمان بیماریهای مزمن را متحول کنند. زیرا هنگامی که یک دارو مصرف میشود، غلظت آن در جریان خون پس از دوز اولیه به اوج خود میرسد، اما سپس سطح آن کاهش مییابد. با این حال، اگر بتوانیم از میکروبهای زنده برای تولید دارو از داخل بدن استفاده کنیم، آنها میتوانند در صورت نیاز به تولید ترکیب فعال ادامه دهند، که وقتی بیماریهای مادامالعمر را که نیاز به درمان مداوم دارند، در نظر بگیریم، ضروری است.
بیماریهای خودایمنی و راه جدید در درمان این بیماریها
بیماریهای خودایمنی بین 5 تا 8 درصد از جمعیت ایالات متحده را تحت تأثیر قرار میدهد. علیرغم شیوع آنها، گزینههای درمانی محدودی برای اکثر این شرایط وجود دارد. درمان بیماریهای خودایمنی که بر مغز تأثیر میگذارد، مانند اماس، بهویژه چالشبرانگیز است، زیرا بسیاری از درمانهای دارویی نمیتوانند از سد خونی مغزی عبور کنند، شبکهای محافظ از سلولها که بسیاری از مواد منتقله از خون را فیلتر میکند تا از مغز در برابر سموم و عوامل بیماریزا محافظت کند . در همین راستا محققان در جستجوی راههای جدید برای درمان بیماریهای خودایمنی، سلولهای دندریتیک، نوعی سلول ایمنی که در دستگاه گوارش و فضاهای اطراف مغز فراوان است، را مورد مطالعه قرار دادند. این سلولها به کنترل بقیه سیستم ایمنی کمک میکنند، اما دانشمندان هنوز نقش آنها را در بیماریهای خود ایمنی را درک نکرده اند. محققان با تجزیه و تحلیل سلولهای دندریتیک در سیستم عصبی مرکزی موشها، یک مسیر بیوشیمیایی را شناسایی کردند که سلولهای دندریتیک از آن برای جلوگیری از حمله سایر سلولهای ایمنی به بدن استفاده میکنند.
سلولهای دندریتیک (DCs)
سلولهای دندریتیک (DCs) در مغز استخوان از پیش سازهای خونساز ایجاد میشوند که ویژگیهای مشترک متعددی بین موش و انسان دارند. سلولهای دندریتیک (DCs) توانایی یکپارچهسازی اطلاعات در مورد محیط خود و ارتباط آنها با سایر لکوسیتها را دارند و ایمنی تطبیقی و ذاتی را نیز شکل میدهند. لازم به ذکر است که DCها را میتوان به دو گروه عملکردی اصلی تقسیم کرد. DCهای کلاسیک شامل زیرمجموعههای نوع 1 و نوع 2 هستند که میتوانند پاتوژنهای مختلف را شناسایی کنند، سیتوکینهای خاص تولید کنند و آنتیژنهایی را برای قطبی کردن سلولهای CD8+ یا CD4+ T بهترتیب ارائه دهند. در مقابل، عملکرد DCهای پلاسماسیتوئید تا حد زیادی ذاتی است و به تشخیص عفونت های ویروسی و تولید اینترفرون نوع I محدود میشود. سلولهای دندریتیک (DCs) نقش مهمی در تکوین و فعال سازی سلولهای T بیماری زا دارند. از طرفی انواع ژنتیکی که با عملکرد DCs مرتبط هستند با اختلالات خودایمنی مرتبط هستند و بنابراین DCها اهداف درمانی جذابی برای چنین بیماریهایی هستند. با این حال، توسعه درمانهای هدفمند DC برای خودایمنی نیازمند شناسایی مکانیسمهایی است که عملکرد DC را تنظیم میکنند.
اختلال در ترمز بیوشیمیایی
کوینتانا گفت: «مکانیسمی که ما پیدا کردیم مانند یک ترمز برای سیستم ایمنی است. در بسیاری از ما فعال است، اما در افراد مبتلا به بیماری های خودایمنی، این سیستم ترمز با مشکلاتی مواجه است، به این معنی که بدن راهی برای محافظت از خود در برابر سیستم ایمنی خود ندارد. محققان همچنین دریافتند که این ترمز بیوشیمیایی را میتوان با لاکتات، مولکولی که در بسیاری از فرآیندهای متابولیک دخیل است، فعال کرد. در مرحله بعد، محققان باکتریهای پروبیوتیک را برای تولید لاکتات مهندسی ژنتیکی کردند. کوینتانا گفت: «با استفاده از زیستشناسی مصنوعی برای جذب باکتریهای پروبیوتیک برای تولید ترکیبات خاص مرتبط با بیماریها، میتوانیم از مزایای پروبیوتیکها استفاده کرده و آنها را به حداکثر برسانیم.»
مزایای پروبیوتیکها
این تیم، پروبیوتیک طراح را روی موشهای مبتلا به بیماری مشابه اماس آزمایش کردند و دریافتند که با وجود اینکه باکتریها در روده زندگی میکنند، ولی اثرات بیماری را در مغز کاهش میدهند. از طرفی دانشمندان باکتریها را در جریان خون موشها شناسایی نکردند، و این نشان میدهد که اثر مشاهده شده در نتیجه سیگنالدهی بیوشیمیایی بین سلولهای روده و مغز بوده است. کوینتانا گفت: «ما در دهههای اخیر آموختهایم که میکروبهای روده تأثیر قابلتوجهی بر سیستم عصبی مرکزی دارند. یکی از دلایلی که در این مطالعه بر روی مولتیپل اسکلروزیس تمرکز کردیم این بود که مشخص کنیم آیا میتوانیم از این تأثیر در درمان بیماریهای خودایمنی مغز استفاده کنیم یا خیر. بنابراین نتایج کسب شده نشان میدهد که میتوانیم.»
چالشهای استفاده از این پروبیوتیکها
محققان هشدار میدهند که موشها انسان نیستند و این یافته ها باید در مدلهای بزرگتر و در نهایت در انسان تکرار شود. اما محققان گفتند که آنها خوشبین هستند که این رویکرد بتواند به کلینیک برای استفاده انسانی ترجمه شود زیرا سویه باکتریایی که آنها برای ایجاد پروبیوتیک خود استفاده کردند قبلاً روی افراد آزمایش شده است.این تیم همچنین در حال کار برای اصلاح رویکرد بیماریهای خودایمنی است که سایر قسمتهای بدن، به ویژه بیماریهای روده مانند سندرم روده التهابی را تحت تأثیر قرار میدهند.
استفاده از سلولهای زنده
درنهایت میتوان گفت توانایی استفاده از سلولهای زنده بهعنوان منبع دارویی در بدن، پتانسیل فوقالعادهای برای ایجاد درمانهای شخصیتر و دقیقتر دارد.» اگر این میکروبهای ساکن در روده به اندازه کافی قدرتمند باشند که بر التهاب مغز تأثیر بگذارند، مطمئن هستیم که میتوانیم قدرت آنها را در جاهای دیگر نیز مهار کنیم.»
پایان مطلب/.