یادداشت
سلولهای بنیادی مزانشیمی در طب احیا کننده بافت نرم
سلولهای بنیادی مزانشیمی میتوانند در بازسازی بافت نرم موثر باشند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بازسازی بافت نرم نوید قابل توجهی برای رسیدگی به چالشهای بالینی مختلف، از نقایص بافت جمجمه و دهان تا رگهای خونی، ماهیچهها و بازسازی بافت فیبری دارد. سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs) به دلیل ویژگیهای منحصربهفرد و پتانسیل برای تمایز به دودمان سلولی متعدد، به عنوان یک ابزار امیدوارکننده در پزشکی بازساختی ظاهر شدهاند.
MSCها در بازسازی بافت نرم جمجمه صورت و دهان
بازسازی بافت نرم جمجمه صورت و دهان با هدف بازیابی بافتهای آسیب دیده یا از دست رفته در ناحیه سر و صورت ناشی از ضربه، شرایط مادرزادی، مداخلات جراحی یا برداشتن سرطان انجام میشود. این ناحیه پیچیده از نظر تشریحی شامل نواحی جمجمه صورت مانند ناحیه فک و صورت، حفره دهان، ناحیه فک پایین و استخوانهای صورت است. آسیب به این بافت ها میتواند عواقب عملکردی و زیبایی شناختی قابل توجهی داشته باشد و بر گفتار، جویدن، سلامت دهان و زیبایی صورت تأثیر بگذارد. مطالعات اخیر پتانسیل سلولهای بنیادی مزانشیمی را در بازسازی بافت نرم جمجمه و صورت و دهان مورد بررسی قرار داده است. محققان داربست فسفات کلسیم و کشت همزمان سلولهای اندوتلیال با سلولهای بنیادی مزانشیمی را از منابع مختلف به دلیل ویژگیهای رگزایی و استخوانزایی مربوطه در داخل بدن مورد مطالعه قرار دادند و نشان دادند که این سازهها برای کاربرد بازسازی استخوان جمجمه-صورت امیدوارکننده هستند.
بازسازی استخوان فک و صورت و فک پایین
یکی از حوزههای تحقیقات بر بازسازی نقایص استخوان فک و صورت و فک پایین با استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی تمرکز دارد. محققان کاربرد سلولهای مزانشیمی آمنیوتیک انسانی (AM-MSCs) را در مدلهای خرگوش با ارتفاع سینوس فک بالا مورد مطالعه قرار داد و یکپارچگی استخوانی ایمپلنت و بازسازی استخوان بهتری را مشاهده کردند که میتواند برای بهینهسازی کاشت دندان در آینده مفید باشد. بسیاری از مطالعات in vivo شواهد قابل توجهی را برای استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی برای بازسازی و ترمیم نقایص مندیبل نشان دادهاند.
بازسازی پالپ دندان
در چند سال اخیر، بازسازی پالپ دندان های غیر حیاتی مورد توجه روزافزونی قرار گرفته است. به عنوان مثال، استفاده از MSCهای مشتق شده از دندان برای بازسازی پالپ با توسعه مدلهای حیوانی معتبر و آزمایشهای بالینی محبوبیت پیدا کرده است. از آنجایی که خون کافی برای بازسازی پالپ حیاتی است، بازسازی عروقی پیوند به یک پیش نیاز برای موارد ذکر شده تبدیل شده است. در یک مطالعه اخیر، ورقه های میله مانند ساخته شده از DP-MSC برای پیوند به کانالهای ریشه استفاده شد که بیشتر به سلولهای معدنی مانند ادونتوبلاست و بافتهای پالپ مانند تمایز یافت. این بافتهای تمایز یافته دسترسی بهتری به اکسیژن و مواد مغذی و توانایی مهار آپوپتوز سلولی داشتند و معلوم شد که بسیار شبیه به پالپ طبیعی دندان هستند.
بازسازی پریودنتال
پریودنتیت شامل تخریب بافتهای حمایت کننده پریودنتال، از جمله تحلیل استخوان آلوئولی، از دست دادن چسبندگی، و تخریب ماتریکس است. برای بازسازی بافت دهان، سلولهای بنیادی مزانشیمی در ارتقای تشکیل ساختارهای لیگامان مانند پریودنتال، که برای حمایت و ثبات دندان بسیار مهم است، نویدی را نشان دادهاند. محققان پیوند DP-MSCs و ورقههای DP-MSC را مستقیماً روی نقایص پریودنتال در خوکها نشان داد تا تأثیر DP-MSCs بر درمان بازسازی پریودنتال را مطالعه کنند. این مطالعه نشان داد که هر دو گروه DP-MSC و ورقه DP-MSC بازسازی استخوان را نشان دادند، اما توده استخوانی در گروه ورقه DP-MSC بیشتر با کارایی بیشتر DP-MSCهای ورقه مانند مرتبط بود.
MSCها برای ضد پیری
علاوه بر این، درمانهای مبتنی بر MSC نیز برای بازسازی بافتهای نرم صورت، مانند پوست و بافتهای چربی از نظر درمان ضد پیری مورد بررسی قرار گرفتهاند. افزایش سن منجر به از بین رفتن فیبرهای کلاژن از پوست میشود و الیاف الاستیک به هم ریخته میشوند. در پوست مسن، افزایش فعالیت اکسیدانی و افزایش تخریب ماتریکس خارج سلولی ناشی از افزایش تولید متالوپروتئازهای ماتریکس وجود دارد. درمانهای جوانسازی پوست با تمرکز بر پیشگیری و معکوس کردن پیری پوست در جوامع ما تقاضای زیادی دارند. سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از چربی به دلیل قابلیت اپیتلیالسازی مجدد و توانایی ترشح فاکتورهای رشد خاصی که برای بازسازی پوست ضروری هستند، یک ماده اولیه قابل اعتماد برای درمان جوانسازی پوست هستند.
بازسازی زخم
علاوه بر این، مطالعات استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی در بازسازی زخمهای دیابتی را بررسی کردهاند. محققان کارایی ورقههای AD-MSC را برای ترمیم آسیبهای جمجمه در مدلهای موش دیابتی ارزیابی کرد. یافتههای آنها نشان داد که پیوند آلوژنیک ورقههای AD-MSC در ترکیب با پوست مصنوعی نه تنها برای زخمهای دیابتی، بلکه برای سایر زخمها یا سوختگیهای صعبالعلاج نیز قابل استفاده است و یک استراتژی درمانی بالقوه برای این اختلالات ارائه میکند. علاوه بر این، پیوند MSCهای مشتق از سلولهای بنیادی پرتوان القایی (iMSCs) بازسازی غضروف تیروئید را در داخل بدن ترویج کرد و برخی از iMSC ها به سلولهای دودمان غضروفی تمایز یافتند.
MSCها در بازسازی اعصاب
سلولهای بنیادی مزانشیمی پتانسیل زیادی در ترویج بازسازی عصب از طریق مکانیسمهای مختلف نشان دادهاند و آنها را به یک رویکرد درمانی امیدوارکننده تبدیل میکند. سلولهای بنیادی مزانشیمی میتوانند به آستروسیتها، نورونها و سلولهای سلول مانند شوان تمایز پیدا کنند تا از بازسازی عصبی حمایت کنند. سلولهای بنیادی مزانشیمی علاوه بر ظرفیت تمایز خود، انواع مختلفی از فاکتورهای نوروتروفیک و فاکتورهای رشد، از جمله فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)، فاکتور رشد عصبی (NGF) و فاکتور نوروتروپیک مشتق از خط سلول گلیا (GDNF) را ترشح میکنند که از نورون پشتیبانی میکند.
MSCها در بازسازی عروق خونی
چندین محقق اثرات سلولهای بنیادی مزانشیمی بر روی رگ زایی و واسکولوژنز، تشکیل رگهای خونی جدید را بررسی کردهاند. به خوبی شناخته شده است که سلولهای بنیادی مزانشیمی در عروقی شدن نقش دارند. مطالعات in vivo نشان دادهاند که سلولهای بنیادی مزانشیمی مشابه سلولهای اطراف عروقی عمل میکنند. علاوه بر این، آنها میتوانند به سلولهای اندوتلیال تمایز یافته و ساختارهای لوله مانندی را تشکیل دهند. این سلولهای بنیادی مزانشیمی با ترشح یک فاکتور پاراکرین به نام HGF، جوانه رگ زایی سلولهای اندوتلیال ورید ناف انسان را افزایش میدهند
MSCها در بازسازی عضلات
بازسازی بافت عضلانی نقش مهمی در بازسازی ساختار و عملکرد عضلات آسیب دیده یا تحلیل رفته دارد. عضله اسکلتی بافتی است که در شرایط هموستاتیک فعالیت بازسازی را با کمک سلولهای بنیادی عضلانی ساکن بافت به نام سلولهای ماهواره ای انجام میدهد. این سلولها نقش اصلی را در بازسازی عضلات اسکلتی پس از آسیب بازی میکنند. اما در بیماریهایی مانند دیستروفی عضلانی دوشن (DMD)، این سلولهای ماهوارهای ناهنجاریها را جمع میکنند و دیگر قادر به ترویج تکثیر سلولی و بازسازی بافت نیستند. سلولهای بنیادی مزانشیمی به دلیل ظرفیت تمایز میوژنیک و اثرات پاراکرین به عنوان یک رویکرد امیدوارکننده برای بازسازی عضله ظاهر شدهاند. سلولهای بنیادی مزانشیمی میتوانند به میوسیتها متمایز شوند و به ترمیم و بازسازی فیبر عضلانی کمک کنند و بازسازی ساختار و عملکرد عضلانی را تسهیل کنند.
MSCها در بازسازی بافت فیبری
بافتهای فیبری، مانند تاندونها و رباطها، مستعد آسیب هستند و اغلب ظرفیت بازسازی محدودی دارند. سلولهای بنیادی مزانشیمی به دلیل توانایی آنها در تمایز به تنوسیتها یا فیبروبلاستها و اثرات پاراکرین آنها که باعث بهبود و بازسازی بافت میشود، نویدبخش بازسازی بافت فیبری شدهاند. سلولهای بنیادی مزانشیمی میتوانند با تمایز مستقیم به تنوسیتها یا فیبروبلاستها به بازسازی بافتهای فیبری کمک کنند و در نتیجه سنتز اجزای ماتریکس خارج سلولی را تقویت کرده و ساختار و عملکرد بافت را بازسازی کنند. علاوه بر این، سلولهای بنیادی مزانشیمی طیفی از فاکتورهای رشد و سیتوکینها را ترشح میکنند که پاسخ التهابی را تعدیل میکنند، رگ زایی را ترویج میکنند و مکانیسمهای ترمیم درون زا را تحریک میکنند.
در نتیجه، سلولهای بنیادی مزانشیمی به دلیل ویژگیهای منحصربهفردشان، از جمله سهولت جداسازی و نگهداری در شرایط آزمایشگاهی، چند توانی، اثر تعدیلکننده ایمنی و فعالیت پاراکرین، نوید فوقالعادهای برای بازسازی و ترمیم بافت دارند. سلولهای بنیادی مزانشیمی پتانسیل زیادی در زمینههای مختلف پزشکی بازساختی نشان دادهاند، مانند بازسازی بافت دهان و جمجمه صورت، بازسازی سلولهای عصبی، و همچنین عروق خونی، ماهیچهها و بازسازی بافت فیبری. استراتژیهای کاربرد متعدد هستند مانند تکمیل فاکتورهای رشد، تحویل با داربستهای تجزیهپذیر و استفاده از مولکولهای محلول مشتق از MSC.
پایان مطلب/.