یادداشت
نقش ریتم شبانه روزی در دیس لیپیدمی و التهاب عروقی منجر به آترواسکلروز
مطالعات نشان داد که تغییرات ریتم شبانه روزی میتواند بر عملکردهای حیاتی قلب و سیتم عروقی تاثیر گذاشته و آن را مختل کند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، بیماریهای قلبی عروقی (CVD) یکی از علل اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است. بسیاری از شواهد نشان میدهد که اختلال در ریتم شبانه روزی مسئول ایجاد CVD است. با این حال، ناهماهنگی شبانه روزی هنوز یک ویژگی قابل درمان در عمل بالینی نیست. ریتم شبانه روزی توسط ساعت مرکزی واقع در هسته سوپراکیاسماتیک و ژنهای ساعت (ساعت مولکولی) واقع در همه سلولها کنترل میشود. دیس لیپیدمی و التهاب عروقی دو نشانه آترواسکلروز هستند و مطالعات تجربی متعدد به این نتیجه رسیدهاند که آنها تحت تأثیر مستقیم ساعت مرکزی و مولکولی قرار دارند.
اختلالات ریتم شبانه روزی خواب و بیداری و بیماریهای قلبی عروقی
فشار خون (BP)، ضربان قلب (HR)، تجمع پلاکتی، سطوح کاتکول آمین و کورتیزول در گردش، و عملکرد اندوتلیال عروقی تنوع روزانه قابل توجهی را نشان میدهد، با سطوح HR، آدرنالین، کورتیزول. فعال شدن پلاکتها در ساعات اولیه صبح به بالاترین سطح خود میرسد. این مشاهدات زمینه و توضیحی را برای این پدیده فراهم میکند که رویدادهای CV اغلب در حوالی انتقال از مرحله استراحت به فاز فعال رخ میدهند. بر اساس دادههای اپیدمیولوژیک در مقیاس بزرگ، حمله قلبی، حوادث ترومبوتیک عروق مغزی و مرگ ناگهانی قلبی در حوالی زمان بیدار شدن از خواب شایع تر است.
تغییرات عادی درون روز در عملکردهای CV
تغییرات روزانه در BP ارتباط بالینی قابل توجهی دارد. اندازهگیری 24 ساعته بزرگسالان سالم نشان میدهد که فشار خون در هنگام خواب کمترین میزان است و پس از بیدار شدن از خواب افزایش قابل توجهی نشان میدهد. اهمیت این الگوی فیزیولوژیکی با پیامدهای نامطلوب بیماران مبتلا به فشار خون بدون غوطه وری، یعنی از دست دادن کاهش فشار خون در طول خواب، و با افزایش بیش از 20 درصدی خطر حوادث عروق مغزی در بیماران مبتلا به فشار خون، برجسته میشود. با این حال، بر اساس مطالعات کنترلشده CR و FD، ریتم شبانهروزی درونزای BP اوج را در عصر و کمترین آن را در صبح نشان میدهد. در نتیجه، موج صبحگاهی ممکن است به دلیل عوامل رفتاری مانند تغییر در وضعیت بدن، استرس روانی و ورزش بدنی باشد.
پیامدهای بالینی اختلالات شبانه روزی بر سلامت قلب و عروق
ریتمهای عادی شبانهروزی معمولاً توسط عادات اجتماعی و رفتاری مانند نوبت کاری یا جت لگ یا اختلالات خواب و بیداری مانند DPSD مختل میشوند. عدم تطابق مداوم بین ریتم شبانه روزی داخلی و چرخههای محیطی و رفتاری خارجی، که به نام ناهماهنگی شبانه روزی شناخته میشود، با افزایش خطر ابتلا به سندرم متابولیک، بیماریهای قلبی عروقی و سرطان مرتبط است. ارتباط دقیق بین ناهماهنگی شبانه روزی و بیماریهای قلبی عروقی در مطالعات مکانیکی پیش بالینی در انسان مورد مطالعه قرار گرفته است. به عنوان مثال، محققان در یک مدل آزمایشگاهی شیفت کاری 12 ساعته با چرخههای رفتاری و محیطی معکوس نشان دادهاند که ناهماهنگی کوتاه مدت شبانه روزی باعث افزایش سطح BP 24 ساعته، کاهش کاهش معمول در شب در BP و افزایش نشانگرهای التهابی سیستمیک مانند اینترلوکین 6 میشود (IL- 6)، پروتئین واکنشی C (CRP) و فاکتور نکروز تومور α (TNF-α) در بزرگسالان سالم میشود.
نقش ریتم شبانه روزی و دیس لیپیدمی
مقادیر چربی خون با مصرف غذا، تجزیه در روده توسط اسیدهای صفراوی و لیپازها، جذب توسط انتروسیتها، تجزیه در رگهای خونی توسط لیپازهای لیپوپروتئین و همچنین بافت چربی توسط لیپاز تری گلیسیرید چربی و لیپازهای حساس به هورمون، و سنتز جدید در کبد و حذف توسط سلولهای محیطی و کبد همراه است. لازم به ذکر است که لیپیدها توسط آلبومین و آپولیپوپروتئینها در خون و سیستم لنفاوی حمل میشوند. لیپیدها و آپولیپوپروتئینها با هم ترکیب میشوند و لیپوپروتئینهایی از جمله شیلومیکرون، لیپوپروتئین با چگالی بسیار کم (VLDL)، LDL، لیپوپروتئین با چگالی متوسط (IDL) و لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL) را تشکیل میدهند.
نقش ریتم شبانه روزی و التهاب عروقی
التهاب عروقی معمولاً در بیماران مبتلا به ناهماهنگی شبانه روزی مشاهده میشود، زیرا با افزایش خطر دیس لیپیدمی، اختلال عملکرد اندوتلیال و اختلال در تنظیم ایمنی مرتبط است. علاوه بر این، التهاب عروقی، به نوبه خود، به همه عوامل فوق الذکر کمک میکند و مهمتر از آن، آترواسکلروز را افزایش میدهد.
کنترل شبانه روزی عملکردهای ایمنی
مشابه متابولیسم لیپیدها، سیستم ایمنی بدن نیز توسط ساعتهای مرکزی و مولکولی تنظیم میشود. اولی عمدتاً از طریق سیستم غدد درون ریز هدایت میشود. ساعت مولکولی بر عملکرد سیستم ایمنی تأثیر میگذارد و در التهاب نقش دارد. به عنوان مثال، هترودایمر BMAL1-CLOCK بیان چندین کموکاین لازم برای قاچاق و فعال سازی لکوسیتها، از جمله Ccl2، Ccl8 و S100a8 را سرکوب میکند، در نتیجه تغییرات زمانی در روز در فراوانی لکوسیتها و مهاجرت ایجاد میکند. علاوه بر این، BMAL1 نقش مهمی در تنظیم شبانه روزی سایر واسطههای التهابی مانند IL-1β، IL-6 و TNF-α ایفا میکند. علاوه بر این، همچنین نشان داده شده است که کمبود BMAL1 منجر به فعال شدن پیش التهابی ماکروفاژها با افزایش تولید گونههای فعال اکسیژن، فاکتور 1α، IL-1β و IL-6 ناشی از هیپوکسی میشود.
ناهماهنگی شبانه روزی و التهاب عروقی
التهاب عروقی مشخصه آترواسکلروز است. ریتم شبانه روزی نقشی محوری در تنظیم مهاجرت، فعال شدن و تکثیر ماکروفاژها ایفا میکند و بسیاری از مکانیسمهای مولکولی مورد بحث در پاتوژنز آترواسکلروز نقش دارند. در واقع، تولید Ccl2، که یک الگوی ریتمیک را نشان میدهد، در پاتوژنز آترواسکلروز و تولید پلاک اولیه بسیار مهم است. Ccl2 برای بهکارگیری مونوسیتها و ماکروفاژها Ly-6Chigh ضروری است و بیان آن توسط BMAL1 و REV-ERBα تنظیم میشود. نشان داده شده است که حذف BMAL1 در زیر مجموعههای میلوئیدی در موشهای ApoE، فرآیندهای آتروژنیک را از طریق افزایش جذب مونوسیتها و پلاریزاسیون ماکروفاژ M1 تسریع میکند.
ملاحظات درمانی
همانطور که درک ما از رابطه پیچیده بین ناهماهنگی شبانه روزی، التهاب، بیماریهای متابولیک و بیماریهای قلبی عروقی بهبود یافته است، نیاز به کشف مداخلات درمانی که بر هماهنگی شبانه روزی تأثیر میگذارد و به طور بالقوه آن را بازیابی میکند، ظاهر شده است. در ادامه، کرونوتراپی، درمان ملاتونین و نور روشن و برخی دیگر از گزینه های درمانی نوظهور را مورد بحث قرار گرفته است.
کرونوتراپی
کرونوتراپی ممکن است به دو رویکرد متفاوت اشاره داشته باشد. اولاً، ممکن است به معنای زمان بندی بهینه مداخله باشد (یعنی مصرف دارو بر اساس متابولیسم دارو یا اوج اثربخشی). ثانیاً، در طب خواب، این نوعی مداخله برای اختلالات ریتم شبانه روزی است که شامل معرفی زیتگبرها (به عنوان مثال، نور، ملاتونین، ورزش، رژیم غذایی) و مداخلات رفتاری (یعنی تغییر زمان خواب در حالی که زمان بیدار شدن را محدود میکند) برای حرکت است. بهینه سازی تغذیه بسته به ریتم شبانه روزی ممکن است منجر به کاهش وزن شود، همانطور که در موشها نشان داده شد. نکته مهم این است که رژیم غذایی زمانبندی شده بر ساعتهای محیطی و مرکزی تأثیر میگذارد. مورد دوم به ویژه مهم است زیرا هموستاز را هماهنگ میکند و ممکن است منجر به ناهماهنگی متابولیک و ایجاد سندرم متابولیک شود.
تاثیر ملاتونین
مطالعات متعددی کاهش سطح ملاتونین را در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر و نارسایی مزمن قلبی گزارش کردند. با این حال، اثر تجویز ملاتونین قطعی نیست، که به دلیل اثرات متنوع و گاهی متضاد آن بر فشار خون، متابولیسم و التهاب است. ملاتونین از طریق گیرندههای ملاتونین (MT1 و MT2) که بر روی قلب و عروق و عروق کرونر قرار دارند، اثرات مختلفی بر روی سیستم قلبی عروقی دارد. مطالعات پیشگام نشان داد که تجویز ملاتونین به طور حاد فشار خون را کاهش میدهد، تون واگ را افزایش میدهد و فعالیت سمپاتیک را کاهش میدهد.
اثر نور درخشان
به طور گستردهای شناخته شده است که قرار گرفتن در معرض نور روشن در صبح باعث پیشرفت میشود، در حالی که در عصر شروع خواب را به تاخیر میاندازد. اگرچه اگر در صبح استفاده شود، ملاتونین در شب را افزایش میدهد، اما مشخص است که نور روشن تولید ملاتونین را در عصر سرکوب میکند. این اثر وابسته به طیف است و به نظر میرسد نور تقویتشده آبی قویتر از نور تهیشده آبی است. نور روشن در عصر با مقادیر فشار خون سیستولیک بالاتر همراه بود. در شب (00:00 تا 04:00)، ضربان قلب را به طور قابل توجهی افزایش داد، در حالی که چنین تأثیری برای نور روشن در روز مشاهده نشده است. این نتایج توسط مطالعه دیگری تکرار شد.
مکانیسمهای مولکولی متابولیسم و التهاب لیپیدها به شدت توسط ساعتهای مولکولی مرکزی و محیطی تنظیم میشوند. جای تعجب نیست که فیزیولوژی قلب و عروق، مقادیر چربی و مولکولهای التهابی یک ریتم شبانه روزی را نشان میدهند. بنابراین ناهماهنگی شبانه روزی میتواند منجر به افزایش خطر بیماری قلبی عروقی شود. اگرچه تحقیقات مولکولی در مورد سلامت قلب و عروق و متابولیک گسترده و قوی است، دادههای سطح جمعیت برای تأثیرگذاری بر سیاستگذاران باید قانعکنندهتر باشند.
پایان مطلب/.