یادداشت
مفاهیم اخلاقی تولید مغز در ظروف آزمایشگاهی
محققان به بررسی چالشها و فرصتهای اخلاقی ارائه شده توسط پتانسیل DishBrain برای تسریع درک ما از بیماریهایی مانند صرع و زوال عقل پرداختهاند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، درک اینکه مغز چگونه اطلاعات را پردازش میکند یک کار فوق العاده دشوار است. در میان معیارهایی که پردازش اطلاعات در مغز را مشخص میکند، مشاهدات آزمایشگاهی درک قابل توجهی را ایجاد کرده است. زیرا ادغام سیستم کشت سلولهای عصبی توسعه یافته از طریق روشهای زیست شناسی مصنوعی با محاسبات دیجیتال، توسعه اولیه هوش بیولوژیکی مصنوعی (SBI) را ممکن کرده است. اخیراً، برخی مطالعات کلیدی بر مزایای سیستمهای عصبی بیولوژیکی برای پردازش اطلاعات تأکید کردهاند. با این حال، هنوز فناوری این توسعه اولیه، فرصتها یا چالشهای اخلاقی بالقوه این کار به تفصیل مورد بررسی قرار نگرفتهاند. زیرا در نهایت، هدف این کار ارائه یک چارچوب قوی برای ساختار ملاحظات اخلاقی است تا اطمینان حاصل شود که فناوری SBI میتواند در تحقیقات به خوبی اعمال شود. در همین راستا مخترعان DishBrain(تولید مغز آزمایشگاهی) با متخصصان اخلاق زیستی و محققان پزشکی برای ترسیم چنین چارچوبی برای کمک به تعریف و رسیدگی به مشکل تخلاقی این فناوری در مقاله ای که در Biotechnology Advances منتشر شده است، همکاری کرده اند.
بررسی تمام جوانب ترکیب سیستمهای عصبی بیولوژیکی با بسترهای سیلیکونی
مغز ما چگونه اطلاعات را پردازش میکند؟ برای چندین دهه فرض شده است که سیستم های عصبی در یا نزدیک به یک "وضعیت بحرانی"با ویژگیهای دینامیکی کاملاً تعریف شده که از جمله با ثبات فعالیت عصبی، ذخیره سازی بهینه اطلاعات، مشخص میشود، کار میکنند. دکتر برت کاگان، مدیر ارشد علمی بیوتکنولوژی استارت، میگوید: «ترکیب سیستمهای عصبی بیولوژیکی با بسترهای سیلیکونی برای ایجاد رفتارهای هوشمانند، نوید قابلتوجهی دارد، اما ما باید با تصویر بزرگتر در ذهن پیش برویم تا پیشرفت پایدار را تضمین کنیم.» این گروه با توسعه DishBrain (مجموعه ای از 800000 سلول مغز زنده در ظرف) به شهرت رسید. در حالی که فیلسوفان برای قرنها در مورد مفاهیمی درخصوص انسان اندیشیدهاند، پروفسور جولیان ساوولسکو، نویسنده مشترک و کرسی اوهیرو در اخلاق عملی در دانشگاه آکسفورد، درباره فوریت تعیین پاسخهای عملی برای این پرسشها هشدار میدهد. او میگوید: «ما بهاندازه کافی به مسائل اخلاقی چیزی که حتی در زمینه فناوری امروز «آگاهانه» تلقی میشود، پرداختهایم. همانطور که پیش میآید، هنوز راههای زیادی برای توصیف هوشیاری یا هوش وجود دارد، که هر کدام پیامدهای متفاوتی را برای نحوه تفکر ما در مورد سیستمهای هوشمند مبتنی بر بیولوژیکی ایجاد میکنند. زیرا گروهی از کارشناسان بینالمللی میگویند که علم دیگر محدود به قلمرو داستانهای علمی تخیلی نیست و دارای محاسبات زیستی است، بنابراین اکنون زمان آن رسیده است که به بررسی نحوه تحقیق و استفاده مسئولانه از این فناوریهای نوین بپردازیم.
سوالهای کلیدی که باید پاسخ داده شوند
این مقاله از جرمی بنتام فیلسوف انگلیسی استناد میکند که استدلال میکرد که با توجه به وضعیت اخلاقی حیوانات، "سوال این نیست که "آیا آنها میتوانند استدلال کنند؟" و نه، آیا "آنها میتوانند صحبت کنند؟" اما، "آیا آنها میتوانند رنج ببرند؟" دکتر تامرا لیساگت، مدیر تحقیقات مرکز اخلاق زیست پزشکی، دانشگاه ملی سنگاپور و یکی از نویسندگان این مقاله میگوید: «از این منظر، حتی اگر رایانههای جدید مبتنی بر زیست شناسی هوشی شبیه انسان را نشان دهند، لزوماً به این معنا نیست که آنها دارای موقعیت اخلاقی هستند. دکتر لیساگت میگوید: «مقاله ما سعی نمیکند به طور قطعی به مجموعه کامل سؤالات اخلاقی مطرح شده توسط رایانههای زیستی پاسخ دهد، اما چارچوبی آغازین برای اطمینان از ادامه تحقیقات و کاربرد مسئولانه این فناوری ارائه میکند.» به عبارتی دیگر این مقاله بیشتر چالشها و فرصتهای اخلاقی ارائه شده توسط پتانسیل DishBrain برای تسریع درک ما از بیماریهایی مانند صرع و زوال عقل را برجسته میکند.
استفاده از ردههای سلولی متنوعتر برای توسعه سریعتر دارو
دکتر کریستوفر گینگل، پژوهشگر اخلاق زیست پزشکی از مؤسسه تحقیقاتی کودکان مرداک و یکی از نویسندگان این مقاله میگوید: «ردههای سلولی کنونی که در تحقیقات پزشکی استفاده میشوند، عمدتاً دارای اصل و نسب ژنتیکی از نوع اروپایی هستند که به طور بالقوه شناسایی عوارض جانبی مرتبط با ژنتیک را دشوارتر میکند. در مدلهای آینده غربالگری دارو، ما این شانس را داریم که با استفاده از ردههای سلولی متنوعتر، آنها را به اندازه کافی نماینده بیماران دنیای واقعی کنیم، و این به معنای توسعه سریعتر و بهتر دارو است.
بررسی مسائل اخلاقی به پیشبرد و دقت کار کمک میکند
در آخر این محققان خاطرنشان میکنند که ارزش دارد روی این مسائل اخلاقی کار شود، زیرا در محاسبات زیستی تاثیر قابل توجهی دارند. دکتر کاگان میگوید: «محاسبات مبتنی بر سیلیکون با ابررایانهای که میلیونها وات انرژی مصرف میکند، بسیار تشنه انرژی است. در مقابل، مغز انسان به اندازه 20 وات انرژی مصرف میکند – بنابراین هوشهای بیولوژیکی بازده انرژی مشابهی را نشان خواهند داد. همانطور که شواهد نیز نشان میدهند، صنعت IT سهم بزرگی در انتشار کربن دارد. اگر حتی تعداد نسبتاً کمی از وظایف پردازشی را بتوان با کامپیوترهای زیستی انجام داد، زیرا دلیل محیطی قانعکنندهای برای کشف این جایگزینها وجود دارد.
پایان مطلب/.