یادداشت
تست استریلیتی برای سلولهای بنیادی خونساز
بررسیهای اخیر حاکی از شفافتر شدن میزان آلودگی و چگونگی مدیریت آنها در سلولهای خونساز است.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در طول دو دهه گذشته، پیشرفتهای سریع فناوری منجر به پذیرش گسترده محصولات سلولی و ژن درمانی برای درمان انواع بیماریها شده است.
زمینه نظارتی
درک تمایز نظارتی و تفاوتهای ظریف HCT/Ps برای اطمینان از اعمال اقدامات سازگار و مناسب برای تولید و آزمایش محصول بسیار مهم است. در ایالات متحده، مرجع نظارتی برای اطمینان از ایمنی، خلوص، قدرت و اثربخشی HCT/Ps تحت FDA، به ویژه مرکز ارزیابی و تحقیقات بیولوژیکی (CBER)، دفتر بافتها و درمانهای پیشرفته (OTAT) قرار دارد. به دلیل منشأ انسانی، محصولات دارویی سلول درمانی در کد مقررات فدرال (CFR) تحت عنوان 21 قسمت 1271، سلولهای انسانی، بافتها و محصولات سلولی و بافتی (HCT/Ps) تنظیم میشوند.
• HCT/Ps تحت 21 CFR 1271.3(d)(1)، 21 CFR 1271.10، و بخش 361 قانون خدمات بهداشت عمومی (PHS) "محصولات 361" (سلولهای انسانی، CBER/OTAT) تنظیم شده است.
• محصولات ژن درمانی و سلولهای بدنی انسانی تحت 21 CFR 1271.20 و بخش 351 قانون PHS و/یا ماده غذایی، دارو، و آرایشی (FD&C) "محصولات 351" (داروهای بیولوژیکی، CBER/OTAT) تنظیم شدهاند.
• دستگاههای متشکل از بافتهای انسانی تحت 21 CFR 807.20 و 21 CFR 820.1 قانون FD&C و مقررات دستگاه (محصولات ترکیبی، CDRH و CBER/OTAT) تنظیم شدهاند.
انتظارات تست استریلیتی برای HSCS
هدف از مقررات 21 CFR 1271 جلوگیری از (i) آلودگی، (ii) آلودگی متقابل، و (iii) گسترش بیماریهای واگیر است. آلودگی میکروبی برای باکتریها و قارچها را میتوان از طریق کشت تست عقیمی برای ارگانیسمهای قابل کشت و آزمایش اندوتوکسین برای ارگانیسمهای گرم منفی اندازه گیری کرد. آزمایش عقیمی برای محصولات سلولی برای استفاده انسانی یک الزام قانونی تحت 21 CFR 610.12 عقیمی است. به طور خاص، آزمایش استریلیت باید بر روی مواد ظرف نهایی انجام شود، در حالی که آزمایش در حین فرآیند باید نماینده مواد ظرف نهایی باشد. با این حال، هیچ راهنمایی نظارتی در مورد حجم نمونه مناسب، روش آزمایش و معیارهای اعتبار سنجی ارائه نشده است.
میزان آلودگی و آلایندههای رایج برای محصولات HSC
بر اساس مطالعات در مقیاس بزرگ، میزان کلی آلودگی باکتریایی و قارچی برای HSCها از 0.6 تا 13.2٪ متغیر بود. میزان آلودگی HSCهای بدست آمده از خون محیطی، مغز استخوان و خون بند ناف به ترتیب از 0.6 تا 10.3 درصد، از 0 تا 6.3 درصد و از 0 تا 15 درصد متغیر بود. منبع آلودگی HSCهای به دست آمده از خون محیطی اغلب با عفونت تحت بالینی در اهداکننده، ضدعفونی ضعیف پوست، بار زیستی در کاتترهای ساکن و تکنیک ضعیف آسپتیک در طول جمعآوری همراه بود. آلودگی مغز استخوان با فلور پوست معرفی شده در زمان جمع آوری به دلیل ماهیت تهاجمی روش همراه بود، در حالی که آلودگی نمونههای خون بند ناف مربوط به تکنیکهای جمع آوری ضعیف، آموزش ناکافی کارکنان و زایمان واژینال که منجر به بهبود فلور روده و واژن، از جمله بی هوازیها میشود.
نقض در پردازش آسپتیک و عفونت تحت بالینی در خود اهداکنندگان به عنوان دو عامل اصلی در آلودگی محصول برجسته شده است. همانطور که انتظار میرفت، فلور پوست (مانند استافیلوکوک، کورینه باکتریوم و کوتی باکتریوم) و فلور محیطی (مانند باسیلوس و سودوموناس) اغلب بازیابی شدند. شبیه به آمادهسازیهای استریل مرکب است که در آن نقض در شیوههای آسپتیک به عنوان علت اصلی شناسایی شده است. بیهوازی و فلور روده معمولاً با نمونههای خون بند ناف مرتبط بودند. ارگانیسمهای مرتبط بالینی، از جمله Burkholderia cepacia، Histoplasma capsulatum، Salmonella enterica و Shigella، در موارد نادر گزارش شدهاند. فقط B. cepacia منجر به یک پیامد بالینی ضعیف شد. بازیابی ارگانیسمهای موجود در آب مانند رالستونیا و اسفنگوموناس (مرتبط با ذوب کیسههای تزریق در حمامهای آب)، مخمرها و کپکها از HSC ها غیرمعمول نبود.
با کمال تعجب، استفاده از روشهای نظارت بر پردازش آسپتیک به طور گسترده پذیرفته شده، مانند نظارت بر محیط زیست و نمونه برداری از نوک دستکش، اغلب در مقالات برای دست زدن یا آزمایش HSC گزارش نشده است. در واقع، تنها دو گروه اجرای یک برنامه پایش زیست محیطی قوی را گزارش کردند که یک الزام قانونی برای HCT/Ps تحت 21 CFR 1271.195 است. برای این دو مطالعه، صفحات ته نشینی در ناحیه ISO5 طبقه بندی شده (به عنوان مثال، کابینت ایمنی زیستی [BSC]) در حین جابجایی محصول استفاده شد، در حالی که هوای زنده و کشتهای سطحی اضافی در طول فعالیتهای دینامیکی جمع آوری شد. هر دو مطالعه میزان بازیابی مشابهی از فلور پوست از جمله استافیلوکوک، میکروکوک، کوکوریا و باسیلوس را در کنار بازیابی گاه به گاه قارچهای محیطی از جمله آسپرژیلوس، پنی سیلیوم و کلادوسپوریوم از مناطق غیر بحرانی گزارش کردند. هر دو گروه اظهار داشتند که در دسترس بودن دادههای پایش محیطی در ارزیابی خطر میکروبی بر کیفیت ساخت و ایمنی محصول مفید است. دو مطالعه اضافی استفاده از نظارت محیطی غیرفعال از طریق صفحات ته نشینی را گزارش کردند که فلور پوست (استافیلوکوک، میکروکوک و کورینه باکتریوم)، گونههای باسیلوس محیطی و کپکهای گاه به گاه را جذب میکردند.
خطرات بالینی مرتبط با انفوزیون یک محصول آلوده
برای انفوزیونهای تازه آلوژنیک، نتایج آزمایش نهایی عقیمی در زمان انفوزیون در دسترس نیست. برای انفوزیونهای اتولوگ که محصول تحت انجماد قرار میگیرد، نتایج آزمایش عقیمی از نمونههای جمع آوری شده در زمان برداشت و پس از پردازش ممکن است در زمان انفوزیون در دسترس باشد. محصولات سلول درمانی از زمان برداشت اهداکننده عمر مفید کوتاهی دارند (معمولاً 48 تا 72 ساعت). مدت زمان طولانی تست استریلی USP <71> (حداقل 14 روز) برای این محصولات مناسب نیست. اگرچه نمونهبرداری در حین فرآیند 48- ساعت و اتخاذ روشهای آزمایش سریع عقیمی در دسترس و توصیه میشود، کیفیت کلی میکروبی محصول در نهایت با نتایج تست استریلی محصول نهایی تزریق شده ارزیابی میشود.
الزامات cGTP و cGMP برای HSCs
به نظر میرسد متون تغییرات قابل توجهی را بین مؤسسات برای استفاده از cGTP یا cGMP برای تولید و آزمایش HSC نشان میدهد. انتظارات cGMP معمولی که معادل الزامات cGTP هستند، مانند کنترلهای فرآیند، پایش محیطی، اعتبارسنجی روش تست، و تست تناسب روش، بهطور محسوسی در اکثر مطالعات منتشر شده وجود نداشتند. علاوه بر این، آزمایش عقیمی در آزمایشگاههای میکروبیولوژی بالینی برای اکثر مطالعات (18/23؛ 78.3٪) انجام شد که برای برآورده کردن استانداردهای cGTP/cGMP مورد نیاز نیستند.
به طور خلاصه، چشم انداز نظارتی برای تولید و آزمایش محصولات HSC تکامل یافته است. به سادگی، cGTP برای HSCهای اتولوگ مورد نیاز است، در حالی که cGMP برای HSCهای آلوژنیک مورد نیاز است. چندین استاندارد cGTP بسیار شبیه به استانداردهای cGMP هستند. با این حال، مطالعات نشان داد که کنترلهای پردازش آسپتیک مورد انتظار و برنامههای نظارت قوی محیطی معمولاً در عمل معمول اجرا نمیشوند. این عدم استانداردسازی تا حدودی به جزئیات ناکافی موجود در استانداردهای حرفه ای منتشر شده و عدم پاسخگویی و بررسی دقیق توسط نهادهای نظارتی و اعتباربخشی مربوط میشود. سطح انطباق cGTP یا cGMP که در طول تولید و آزمایش محصولات HSC انتظار میرود، در دهه گذشته به شدت مورد بحث قرار گرفته است، زیرا بهبودهایی در کاهش خطر و استراتژیهای کنترل آلودگی (مانند دستکاریهای سیستم بسته) ظاهر شده است. اجرای یک برنامه کامل منطبق با cGTP برای محصولات بخش 361، مشابه برنامه شکایات cGMP برای محصولات بخش 351، به یک تیم اختصاصی از افراد متخصص نیاز دارد که دامنه آن ممکن است خارج از تواناییهای بسیاری از مراکز بالینی دانشگاهی درگیر در ساخت باشد.
پایان مطلب/.