یادداشت
پویایی عاطفی حافظه
حالات عاطفی پویا ساختار اپیزودیک حافظه را شکل میدهند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، یک مطالعه اخیر در نشریه Nature Communications چگونگی تبدیل پویاییهای عاطفی تجربیات را به رویدادهای به یاد ماندنی بررسی میکند.
احساسات و حافظه چگونه به هم مرتبط هستند؟
خاطرات همیشه منعکس کننده جریان مداوم تجربیات نیستند. خاطرات روزمره در واحدها یا اپیزودهای معنادار تنیده میشوند. این سیستم تقسیمبندی رویداد، طبقهبندی مداوم اطلاعات حسی را به قسمتهای معنادار امکانپذیر میسازد. همه تجربیات به طور بادوام ذخیره میشوند تا در صورت لزوم بتوان آنها را ارزیابی کرد. فرآیند تقسیمبندی رویداد بهطور خودکار و در همه جا حاضر است و میتواند به عنوان پایهای برای عملکرد شناختی سالم در نظر گرفته شود. برای سالهای متمادی، دانشمندان علاقهمند به تشخیص و توصیف عوامل مرتبط با سازماندهی حافظه قسمتها بودهاند. فرآیند تکه تکه شدن حافظه به شدت به ثبات زمانی زمینههای مختلف وابسته است. مطالعات قبلی نشان دادهاند که مواردی که در زمینههای مشابه یا باثبات مواجه میشوند، مانند مواد موجود در یک اتاق، در حافظه به هم مرتبط میشوند. با این حال، زمانی که زمینه دچار تغییرات ناگهانی مانند عبور از درگاه برای ورود به اتاق جدید میشود، مورد با تقسیم بندی رویداد در حافظه مواجه میشود. این مرز رویداد انتقال از یک رویداد معنی دار به رویداد دیگر را تعریف میکند. چندین مطالعه گزارش کردهاند که رویدادهای متمایز زمینهای با نوسانات در دنیای بیرونی مرتبط هستند. احساسات یک زمینه داخلی قوی برای تقسیم بندی حافظه در طول زمان فراهم میکند. بنابراین، درک اینکه چگونه نوسانات عاطفی یا رویدادهای دنیای درونی بر ساختار اپیزودیک حافظه تأثیر میگذارد نیز مهم است. اگرچه بسیاری از مطالعات بررسی کردهاند که چگونه تجربیات عاطفی به ماندگارترین و برجسته ترین خاطره تبدیل میشوند، مطالعات اندکی نقش احساسات را در شکل دادن به ساختارهای حافظه تحلیل کردهاند. سطوح برانگیختگی مرتبط با مردمک به شدت با حافظه نظم زمانی مرتبط است. مدلهای عصبی-شناختی برانگیختگی بینشهایی را در مورد وضعیت فعالسازی ذهنی و عملکرد حافظه فراهم میکنند. سیستمهای برانگیختگی برای تجزیه و تحلیل نوسانات لحظه به لحظه استفاده میشود که نشان دهنده وجود اطلاعات برجسته است. این سیستم همچنین تجزیه و تحلیل فرآیندی را که اطلاعات را در حافظه طبقه بندی میکند، امکان پذیر میکند. ظرفیت یکی دیگر از عوامل مرتبط با احساسات مثبت و منفی است و بر کیفیت حافظه اپیزودیک تأثیر میگذارد. مطالعات قبلی نشان دادهاند که احساسات منفی ممکن است با ایجاد اختلال در فرآیندهای متوالی، اثرات تقسیمبندی رویداد را در حافظه افزایش دهند. در مقابل، احساسات مثبت دامنه توجه را تشدید میکند و حافظه تداعی را افزایش میدهد.
درباره مطالعه
مطالعه حاضر با هدف درک تأثیر تغییرات عاطفی پویا در سازماندهی رویدادهای متمایز و به یاد ماندنی انجام شد. برای این منظور، محققان این فرضیه را مطرح کردند که پویایی عاطفی ممکن است بهعنوان شکل زمینه دیگری عمل کند که میتواند قسمتهای مجاور را به خاطرات متناوب متمایز متصل یا جدا کند. در مجموع 96 شرکت کننده جوان و سالم با میانگین سنی 27 سال انتخاب شدند. شرکت کنندگان در مطالعه با استفاده از Prolific، وب سایتی که نامزدهای واجد شرایط را با محققان مرتبط میکند، استخدام شدند. برای این مطالعه، آهنگسازان موسیقی برای نوشتن آهنگهای جدید که احساسات اولیه مانند شادی یا غم را برمیانگیزد، انتخاب شدند. از شرکت کنندگان در مطالعه خواسته شد تا در حین مطالعه توالی تصاویر شیء خنثی به آهنگ های مختلف گوش دهند و پاسخ های آنها کدگذاری شد. اثرات بخشبندی رویداد با استفاده از معیارهای ذهنی و عینی حافظه زمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یک ابزار جدید ردیابی احساسی معروف به قطبنمای احساسات برای اندازهگیری تغییرات لحظه به لحظه در تجربه عاطفی ذهنی در طول رمزگذاری طراحی شده است. این ابزار رتبهبندی مستمر ظرفیت عاطفی و برانگیختگی را ثبت کرد. تجزیه و تحلیل نقطه تغییر برای تشخیص الگوهای حافظه ساخت یافته استفاده شد.
نتایج مطالعه
پس از روز اول مطالعه، 9 شرکتکننده نتوانستند کار را کامل کنند و شش شرکتکننده معیارهای ورود به دقت بالای 50 درصد در عملکرد حافظه زمانی را نداشتند. 81 شرکتکننده باقیمانده تحت تکلیف روز دوم قرار گرفتند، پس از آن 72 شرکتکننده با موفقیت وظایف حافظه را انجام دادند و به سمت تجزیه و تحلیل حافظه پیش رفتند. مشخص شد که پویایی عاطفی تجربیات خنثی را به رویدادهای معنادار و به یاد ماندنی تبدیل میکند. تغییرات مداوم و گسسته در احساسات برانگیخته موسیقی، اثرات جدایی را در حافظه برانگیخت. اثرات موارد مرتبط با زمینههای عاطفی مختلف با اتساع ذهنی زمان و اختلال حافظه زمانی نمایه شد. این یافتهها نشان میدهد که یک ظرفیت مثبت فرآیندهای رمزگذاری انجمنی را افزایش میدهد، در حالی که ظرفیت بسیار منفی باعث تقویت و فشرده سازی حافظه میشود. تقسیمبندی رویداد زمانی اتفاق میافتد که ظرفیت مثبت به سمت یک حالت احساسی منفی تغییر کند. خاطرات اطلاعات آیتم که با مرزهای ظرفیت یا مرزهای موسیقی منطبق است برای دوره های طولانی افزایش یافته است. به طور خاص، موارد مرتبط با حالات عاطفی مثبت با حافظه بلند مدت مرتبط بودند. همه انواع مرزها حافظه بلندمدت را بر اساس زمینه زمانی اصلی آیتم تقویت کردند. مواردی که همزمان با تغییرات بافت عاطفی اتفاق میافتند و مواردی که تحریککننده و مثبت بودند، در معرض حافظه بلندمدت قرار گرفتند.
در نهایت
مطالعه حاضر نشان میدهد که موسیقی چگونه ساختار خاطرات اپیزودیک طولانیمدت را شکل میدهد. در حالی که حالات عاطفی مثبت باعث ادغام طولانی مدت اطلاعات در حافظه میشود، حالات ظرفیت منفی به جداسازی حافظه کمک میکند. در آینده، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است تا ارزیابی شود که آیا مداخلات مرتبط با احساسات میتواند پیامدهای مثبت سلامتی را ارتقا دهد یا خیر.
پایان مطلب./