یادداشت
جلوگیری از پیشرفت دیابت نوع 1 با استفاده از سلولهای بنیادی بندناف
یک مطالعه کوچک نشان میدهد که سلولهای بنیادی مشتق شده از بندناف میتوانند وابستگی به انسولین مصنوعی را کاهش دهند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، یک مقاله اخیر MSN در مورد یک کارآزمایی کوچک نشان داده است که سلولهای بنیادی مشتق شده از بند ناف میتوانند پیشرفت دیابت نوع 1 را به تاخیر بیندازند. دیابت نوع 1 معمولا در نوجوانان و بزرگسالان جوان زمانی شروع میشود که سیستم ایمنی بدن به اشتباه به سلولهای تولید کننده انسولین در پانکراس حمله میکند. در این مطالعه، ما یک محصول دارویی از WJMSCs گسترش یافته و ادغام شده با کشت، ProTrans، تحت طبقهبندی یک محصول دارویی درمان پیشرفته (ATMP) تولید کردیم. هدف از این مطالعه بررسی ایمنی و اثربخشی I.V. تزریق این محصول آلوژنیک WJMSC در افرادی که اخیراً مبتلا به دیابت نوع 1 تشخیص داده شده اند بوده است.
دیابت نوع 1
دیابت نوع 1 یک اختلال خود ایمنی است که در سال 2021، 8.4 میلیون نفر در سراسر جهان به آن مبتلا هستند. انسولین اگزوژن که از سال 1922 برای درمان دیابت نوع 1 استفاده میشود، استاندارد فعلی مراقبت است. در هنگام تشخیص، عملکرد سلولهای بتا به طور منظم به 10 تا 30 درصد از سطوح طبیعی کاهش یافته است، که نشان دهنده چالشی برای مداخله درمانی برای معکوس کردن وضعیت بیماری است. بنابراین، تمرکز بر راهبردهایی برای حفظ و کنترل انسولین درون زا قرار گرفته است و در نتیجه خطر عوارض حاد و طولانی مدت را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. علیرغم پیشرفتهای بزرگ در فرمولاسیون انسولین و دستگاههای فناوری پزشکی، افرادی که مبتلا به دیابت نوع 1 هستند، هنوز خطر عوارض بیشتری دارند و بسته به سن در هنگام تشخیص و جنسیت، طول عمر آنها بین 10 تا 18 سال کاهش مییابد. با وجود این، تحقیقات ترجمهای برای توسعه درمانهای مداخلهای جدید که ممکن است وضعیت بیماری را معکوس کند یا پیشرفت آن را کند کند، خیلی کم است. زیرا نامزدهای دارو هنوز در مرحله آزمایشی هستند و تحقیقات هنوز بر روی انسولین یا گلوکاگون متمرکز است.
سلولهای استرومایی مزانشیمی (MSCs)
سلولهای استرومایی مزانشیمی (MSCs) یک رویکرد جدید برای درمان دیابت است. این سلولهای پیش ساز چند توان دارای خواص تعدیل کننده ایمنی ذاتی، پیش رگ زایی و ضد فیبروتیک هستند. آنها را میتوان در بسیاری از بافتهای همبند یافت اما اغلب برای استفاده بالینی از مغز استخوان، بافت چربی یا بند ناف به دست میآید. سلولهای بنیادی مزانشیمی به دست آمده از ماده ژلاتینی داخل بند ناف، سلولهای بنیادی مزانشیمی ژله ای وارتون (WJMSCs)، به دلیل قابلیت بنیادینگی، ویژگیهای کاملاً مشخص، فراوانی در بافت و تکثیر سریع، به عنوان منبع سلولی بسیار جذاب هستند. سهولت دسترسی به این بافت و ویژگیهای تعدیلکننده ایمنی سلولهای بنیادی مزانشیمی ساکن آن بافت نیز این سلول را برای استفاده در درمانهای آلوژنیک با اهمیت میسازد .
تنظیم فعالیت سیستم ایمنی با سلولهای بنیادی مزانشیمی
سلولهای بنیادی مزانشیمی سیگنال های شیمیایی آزاد میکنند که متعاقب آن فعالیت سیستم ایمنی را تعدیل و تنظیم میکند و همینطور پاسخهای ایمنی مضر را کاهش میدهد. سلولهای بنیادی مزانشیمی علاوه بر خواص تضعیفکننده سیستم ایمنی، مزیت دیگری نیز دارند که بهطور بالقوه استفاده میشوند، بهجای اینکه باید بهطور ویژه برای هر گیرنده آماده شوند. این به این دلیل است که آنها فاقد مولکولهایی در سطح خود هستند که معمولاً هنگامی که سلولها یا بافتهای یک فرد به فردی غیرمرتبط با آنها پیوند میشوند، باعث حمله ایمنی میشوند. با این حال، تحقیقات بیشتری برای تایید ایمنی و اثرات طولانی مدت این درمان مورد نیاز است.
شیوه مطالعاتی
در طول بخش اول مطالعه، سه شرکتکننده در هر گروه دوز وارد شدند. پانزده شرکتکننده در بخش دوم مطالعه تصادفی شدند که ده شرکتکننده به درمان سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از ژله وارتون (ProTrans) و پنج شرکتکننده به دارونما اختصاص داده شدند. همه شرکت کنندگان برای پیامدهای اولیه و ثانویه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هیچ عارضه جانبی جدی مرتبط با درمان مشاهده نشد و به طور کلی، عوارض جانبی کمی (عمدتاً عفونتهای خفیف دستگاه تنفسی فوقانی) در گروه درمان فعال و دارونما گزارش شد. نقطه پایانی اثربخشی اولیه بهعنوان تغییر Δ در AUC پپتید C برای آزمون تحمل وعدههای غذایی مختلط در 1 سال پس از تزریق ProTrans/placebo در مقایسه با عملکرد پایه قبل از درمان تعریف شد. سطح پپتید C در افراد تحت درمان با دارونما تا 47 درصد کاهش یافت، در حالی که در افراد تحت درمان با ProTrans تنها 10 درصد کاهش یافت (05/0p<). به طور مشابه، نیاز به انسولین در افراد تحت درمان با دارونما به طور متوسط 10 واحد در روز افزایش یافت، در حالی که نیاز به انسولین افراد تحت درمان با ProTrans در طول دوره پیگیری 12 ماهه تغییر نکرد (05/0p<). بنابراین در مجموع میتوان گفت که در طول یک سال، شرکتکنندگانی که سلولهای بنیادی دریافت کردند، هیچ تغییری در نیاز خود به انسولین مصنوعی نداشتند، در حالی که در گروه دارونما به انسولین افزایش یافت. سطح پپتید C، نشانگر تولید انسولین طبیعی، 10 درصد در گروه سلولهای بنیادی در مقایسه با نزدیک به 50 درصد در گروه دارونما کاهش یافت. این مطالعه نشان میدهد که سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از ژله وارتون با پتانسیل حفظ عملکرد سلولهای بتا، یک درمان بی خطر برای دیابت نوع 1 است.
سلولهای بنیادی دیابت را بدون ایجاد پاسخ ایمنی در موش درمان میکنند
سلولهای بنیادی از انواع مختلف موضوع داغ در تحقیقات پزشکی هستند، اگرچه نتایج تاکنون متفاوت بوده است. به عنوان مثال، در ابتدا این امید وجود داشت که آنها بتوانند به درمانی برای حملات قلبی تبدیل شوند، اما نتایج آزمایشات بزرگتر نشان داد که آنها برای این کار مفید نیستند. اما در همین راستا Nextcell با گرفتن سلولهای بنیادی مزانشیمی از چندین بند ناف و انتخاب تنها آنهایی که خواص ایمنی مناسب را هنگام آزمایش در آزمایشگاه نشان میدهند، برای ایجاد درمانی که ProTrans نامیده میشود، به اثرات ثابتتری دست مییابد. برای هر دسته، محققان سلولهای بنیادی 30 بند ناف نوزاد را میگیرند و آنها را از پنج بند ناف انتخاب میکنند. دیویس میگوید که این برای درمان 40 نفر مبتلا به دیابت نوع 1 در مراحل اولیه کافی است. دانیل دراکر از Sinai Health در تورنتو، کانادا، میگوید که نتایج امیدوارکننده است، اما افرادی که این درمان را دریافت میکنند باید سالها تحت نظر باشند تا اطمینان حاصل شود که سلولها پاسخ ایمنی مضری را ایجاد نمیکنند. او میگوید: «این واقعاً دلگرم کننده است، اما باید با مطالعات بسیار کوچک بسیار محتاط بود.
پایان مطلب/.