یادداشت
سلولهای بنیادی مزانشیمی در پاتوژنز و درمان بیماریهای خود ایمنی و خود التهابی
بررسیهای محققان نشان داد که سلولهای بنیادی مزانشیمی میتواند نقش مداخلهی و موثری برای درمان بیماریهای التهابی داشته باشد.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs) پاسخهای ایمنی را تعدیل میکنند. فعالیتهای تغذیهای و خواص بازسازیکننده، آنها را به سرکوبکنندههای ایمنی بالقوه برای درمان بیماریهای خودایمنی و خود التهابی تبدیل میکند. سلولهای بنیادی مزانشیمی به سمت محلهای آسیب و التهاب کشیده میشوند، جایی که میتوانند التهاب را کاهش دهند و به بازسازی بافت کمک کنند.
پاسخ مهاجرتی سلولهای بنیادی مزانشیمی
پاسخ مهاجرتی MSCها برای عملکرد آنها حیاتی است. آنها از خون محیطی و خانه به محل بافت آسیب دیده در پاسخ به نشانههای بیوشیمیایی وارد میشوند، جایی که میتوانند فعالیت سلولهای التهابی و ایمنی را تعدیل کنند و شروع به ترمیم کنند. مهاجرت سلولهای بنیادی مزانشیمی و بازگشت به محل آسیب بافت توسط کموکاینها، سیتوکینها و فاکتورهای رشد تنظیم میشود. این بستگی به بیان گیرندهها و فعال شدن اینتگرین دارد که چسبندگی سلولهای بنیادی مزانشیمی به پروتئینهای ماتریکس خارج سلولی را تقویت میکند. سلولهای بنیادی مزانشیمی طیف وسیعی از گیرندههای کموکاینی از جمله CXCR3، CXCR4 و CCR5 را بیان میکنند که در جذب سلولهای بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان به گردش خون محیطی قبل از مهاجرت آنها به محل آسیب نقش دارند.
ویژگیهای تعدیلکننده ایمنی سلولهای بنیادی مزانشیمی
توانایی تعدیلکننده ایمنی سلولهای بنیادی مزانشیمی در زمینه درک مکانیسمهای علمی زیربنایی که به اختلال در تنظیم هموستاز ایمنی و رابطه علت و معلولی با شروع و پیشرفت اختلالات خودایمنی و خود التهابی کمک میکنند، بسیار حائز اهمیت است. پیشبرد این درک تأثیر بسزایی در توسعه و تولید مداخلات درمانی خواهد داشت. سلولهای بنیادی مزانشیمی پاسخهای ایمنی ذاتی و سازگار را از طریق تماس سلول-سلول و تولید واسطههای پاراکرین تنظیم میکنند. مکانیسمهای تعدیلکننده ایمنی سلولهای بنیادی مزانشیمی با استفاده از مدلهای آزمایشگاهی و درون تنی حیوانی اختلالات خودایمنی مورد مطالعه قرار گرفته است.
فعالیت پاراکرین سلولهای بنیادی مزانشیمی
فعالیت پاراکرین سلولهای بنیادی مزانشیمی شامل ترشح فاکتورهای رشد و سیتوکینهایی است که بیولوژی سلولی ایمنی را تنظیم میکنند، رگ زایی را ترویج میکنند و بازسازی فیبروتیک را سرکوب میکنند. فاکتورهای رشد غالب درگیر در این فرآیندها عبارتند از VEGF و FGF2 که هر دو گزارش شدهاند که با واسطه رگزایی و القای نئوواسکولاریزاسیون به دنبال آسیب ایسکمیک باعث بهبودی میوکارد و بهبود عملکرد قلب میشوند. تولید IGF1 و TGFβ سرکوب سلولهای T با واسطه MSC را تنظیم میکند، در حالی که HGF و FGF2 بازسازی فیبروتیک را سرکوب میکنند.
وزیکولهای خارج سلولی مشتق شده از سلولهای بنیادی مزانشیمی
تحقیقات جدیدتر به ترشح عوامل تعدیل کننده ایمنی پاراکرین، که در وزیکولهای خارج سلولی (EVs) بسته بندی میشوند تا بخش فعال زیستی ترشح MSC را تشکیل دهند، انجام شده است. این مکانیسمهایی را که توسط آن ترشحات MSC واسطه عملکردهای مؤثر خود است، روشن کرده است و نمونههای متعددی از خواص درمانی بالقوه EVs ارائه کرده است. EV ها ساختارهای ناهمگنی هستند که میتوانند به اگزوزومها، میکرووزیکولها و اجسام آپوپتوز تقسیم شوند. اگزوزومها از طریق یک مسیر اندوزومی ایجاد میشوند و معمولاً 30 تا 150 نانومتر قطر دارند. آنها زمانی به دست میآیند که سلولهای بنیادی مزانشیمی مواد ژنتیکی را بین سلولها، به ویژه microRNA و mRNA مبادله میکنند. EV ها حاوی پروتئینهای سیتوپلاسمی و غشایی زیست فعال، از جمله تتراسپانینها (CD81، CD63، و CD9)، پروتئینهای شوک حرارتی (HSP60، HSP70، و HSP90)، ALIX، ژن حساسیت تومور 101 (TSG101)، آنزیمها، و پروتئین ماتریکس خارج سلولی هستند.
ایمنی زایی سلولهای بنیادی مزانشیمی
شواهد متضاد نشان میدهد که سلولهای بنیادی مزانشیمی نیز میتوانند ایمنی زا باشند. مطالعات حیوانی نشان دادهاند که علیرغم سطح ایمنیزایی پایین، سلولهای بنیادی مزانشیمی آلوژنیک از طریق MHC ClassI و MHC Class II در موش رد میشوند. محققان پیشنهاد کردند که رد سلولهای بنیادی مزانشیمی ممکن است به زمینه محیط التهابی که جمعیت سلولی به آن پیوند زده شده است بستگی داشته باشد. این مطالعه نشان داد که درمان قبلی سلولهای بنیادی مزانشیمی توسط IFNγ و TNFα میتواند بیان MHC کلاس I و II را تعدیل کند و پتانسیل ایمنی زایی آنها را افزایش دهد. این تشخیص ایمنی سلولهای بنیادی مزانشیمی به عنوان یک مکانیسم مهم در دستیابی به یک اثر درمانی تعدیل کننده ایمنی پیشنهاد شده است.
اختلال در بیولوژی MSC به عنوان یک لحظه کلیدی در پاتوژنز بیماری
در حال حاضر درک فزایندهای از نقش سلولهای بنیادی مزانشیمی در مکانیسمهای ایجاد و پیشرفت بیماریهای خود التهابی و خود ایمنی وجود دارد. سلولهای بنیادی مزانشیمی به آسیب بافتی با کاهش التهاب و ترمیم بافت آسیب دیده به عنوان یک پاسخ فیزیولوژیکی طبیعی پاسخ میدهند. در شرایط پاتوفیزیولوژیک خود ایمنی و خود التهابی، که با التهاب مزمن ثابت مشخص میشود، سلولهای بنیادی مزانشیمی اهداف غیرفعال در فرآیند التهابی هستند. آنها دچار اختلال میشوند و عملکرد تعدیل کننده ایمنی را از دست میدهند. اختلال در بیولوژی MSC در RA، اسپوندیلیت آنکیلوزان (AS)، لوپوس اریتماتوز سیستمیک (SLE)، اسکلروز سیستمیک (SSc)، بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD)، بیماری پارکینسون، دیابت نوع 2 و فیبروز ریوی ایدیوپاتیک (IPF) شناسایی شده است.
کاربرد بالینی سلولهای بنیادی مزانشیمی در درمان بیماریهای خود ایمنی و خود التهابی
به دنبال ارزیابی پیش بالینی در مدلهای حیوانی آزمایشی، کاربرد درمانی سلولهای بنیادی مزانشیمی در محیط بالینی برای بیماریهای خودایمنی و خود التهابی که در حال حاضر دارای درمانهای ضددردی، یعنی کاهش علائم، به جای درمان هستند، در نظر گرفته شده است. بیماریهای خودایمنی و خود التهابی عمدتاً توسط سرکوبکنندههای ایمنی درمان میشوند، اما اینها همیشه در یک جمعیت ناهمگن بیماران موفق نیستند. مصرف مداوم داروها میتواند عوارض جانبی را تشدید کند و سرکوب طولانی مدت سیستم ایمنی خطر ابتلا به عفونت را افزایش میدهد.
خطرات و چالشهای پیوند سلولهای بنیادی
سلولهای بنیادی مزانشیمی به طور گسترده در درمان چندین بیماری التهابی مقاوم به درمان بسیار شدید مورد بررسی قرار گرفتهاند و شامل هزاران شرکت کننده مبتلا به GVHD، MS، ALS، RA و SLE شده است. عوارض جانبی مرتبط با درمان مرتبط با تجویز MSC توسط مرورهای سیستماتیک ارزیابی شده است. یکی از بزرگترین پروژه های متاآنالیز برای بررسی ایمنی سلولهای بنیادی مزانشیمی شامل 62 کارآزمایی بالینی تصادفی شده شامل 3546 شرکت کننده و ارتباط با تب گذرا در 48 ساعت پس از تجویز MSC را برجسته کرد (نسبت شانس (OR)، 3.65، فواصل محرمانه 95٪ (CI) 2.05-6.49، p <0.01)، و عوارض جانبی در محل تزریق از جمله خونریزی محل تزریق، تورم، خارش، درد یا عفونت موضعی (OR، 1.98، 95% فاصله اطمینان (CI): 1.01-3.87، p = 0.05). عوارض جانبی جزئی مرتبط با پیوند MSC عبارت بودند از بی خوابی (OR، 5.90، 95% فاصله اطمینان (CI): 1.04-33.47، p = 0.05)، خستگی (OR، 2.99، 95% CI: 1.06-8.44، p = 0.04)، و یبوست (OR، 2). 95% فاصله اطمینان (CI): 1.01-5.97، p = 0.05) )).
مقایسه منابع آلوژنیک و اتولوگ سلولهای بنیادی مزانشیمی
بحث در مورد مزایای درمان MSC آلوژنیک یا اتولوگ به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است، با این گزاره که MSCهای آلوژنیک سودمندتر از آنهایی هستند که از منابع اتولوگ برداشت میشوند. به دلیل توانایی کنترل سن و وضعیت سلامتی بیماران، قدرت سلولی و عدم وجود ناهنجاری های ژنتیکی و اپی ژنتیکی، ممکن است کیفیت بالاتری از سلولهای بنیادی مزانشیمی از منابع آلوژنیک بدست آید. مضرات سلولهای بنیادی مزانشیمی آلوژنیک با گزارش هایی نشان داده شده است که این سلولها کاملاً دارای امتیاز ایمنی نیستند و علیرغم بیان کم MHC کلاس I و II، هنوز میتوانند با پاسخ ایمنی شناسایی شده و پس از حدود 20 روز در داخل بدن رد شوند.
در مجموع، ویژگیهای تعدیلکننده ایمنی و بازسازیکننده سلولهای بنیادی مزانشیمی، که توسط تماس مستقیم با سلول یا تولید ترشحات اگزوزوم هدایت میشود، این سلولها را به عنوان کاندیدهای مهمی برای کاربرد بالینی بالقوه در درمان بیماریهای خودایمنی و خود التهابی قرار میدهد. با این حال، مطالعات حاضر نشان دادهاند که سلولهای بنیادی مزانشیمی بهدستآمده از بیماران مبتلا به این آسیبشناسی، بیولوژیکی را مختل میکنند که خواص تکثیر، تمایز و تعدیلکننده ایمنی را محدود میکند. تحقیقات بیشتر برای شکلگیری درک جامعی از سهم MSCها در پاتوژنز بیماریهای خودایمنی و خود التهابی و کاربرد آنها به عنوان درمانی برای تعدیل پاسخهای ایمنی در موارد بالینی که روشهای درمانی استاندارد ناکارآمد هستند، مورد نیاز است.
پایان مطلب/.