یادداشت
ارتباط روده ضعیف با اختلالات افسردگی
تغییرات اپیژنتیکی ناشی از میکروبیوتا در اختلالات افسردگی، اهدافی برای درمانهای تغذیهای و پروبیوتیک هستند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، اختلال افسردگی عمده یا اختلال افسردگی ماژور (Major Depressive Disorder) یک بیماری روانی است که مشخصههای اصلی آن، حالت افسردگی در وضعیتها و موقعیتهای مختلف، عزت نفس پایین و بیعلاقگی به انجام فعالیتهایی که بهطور معمول، لذتبخش هستند، به مدت دستکم، دو هفته میباشد. افسردگی، معمولاً همراه با علائمی مثل عدم عزت نفس، اختلالات خواب، اختلالات خوردن، خستگی، بیحالی و احساس دردِ بدون دلیل است. همچنین در مواردی، فرد افسرده ممکن است هذیان بگوید یا چیزهایی ببیند یا بشنود که دیگران قادر به احساس آنها نیستند. بعضی از بیماران، به نوعی افسردگی بازگشتی، دچار هستند؛ به این معنا که فرد، دورههایی از افسردگی را تجربه میکند که ممکن است بین هر دوره، سالها فاصله باشد. شایان ذکر است که اختلالات افسردگی میتوانند تأثیراتی بسیار منفی بر شخصیت فرد، کار، درآمد مالی، زندگی تحصیلی و نیز وضعیت خواب، عادتهای غذایی و سلامت عمومی او داشته باشد. روی هم رفته اختلال افسردگی اساسی (MDD) علت اصلی ناتوانی میلیونها نفر در سراسر جهان است. نکته مهم این است که میکروبیوم روده میتواند به پاسخهای مرتبط با استرس در بیماران مبتلا به افسردگی کمک کند. مطالعه اخیر در ژورنال Genes ارزیابی میکند که چگونه نفوذپذیری روده میتواند منجر به اختلالات افسردگی از طریق تغییر در متابولیتهای مشتق شده از میکروبیوتای روده شود.
نفوذپذیری روده، اختلالات افسردگی و متابولیتها
سد اپیتلیال روده از ورود بسیاری از سموم و عوامل بیماری زا به لومن جلوگیری میکند. با این حال، برخی رویدادها مانند استرس میتوانند نفوذپذیری روده را تسهیل کنند، که خطر ناهنجاریهای دستگاه گوارش و اختلالات افسردگی را افزایش میدهد. سایر عوامل محیطی مانند آلودگی و مصرف بقایای مواد غذایی مانند آفت کشها نیز میتوانند نفوذپذیری روده را مختل کرده و میکروبیوم روده را تغییر دهند. در میان اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه (SCFAs)، بوتیرات کلید حفظ سلامت مناسب دستگاه گوارش است. ( اسیدهای چرب زنجیره کوتاه (SCFA) که شامل اسیدهای چرب با دنبالههای آلیفاتیک و با حداکثر ۵ اتم کربن هستند، مانند والریک اسید که ۵ اتم کربن دارد. اسیدهای چرب زنجیره متوسط (MCFA) که شامل اسیدهای چرب با دنبالههای آلیفاتیک ۶ تا حداکثر ۱۲ کربنه هستند. لوریک اسید از جمله اسیدهای چرب زنجیره متوسط به شمار میرود.) مطالعات قبلی نشان دادهاند که هرگونه اختلال در یکپارچگی سد خونی روده با واسطه بوتیرات میتواند منجر به اختلالات افسردگی شود.
افسردگی، رژیم غذایی مادر و آلایندههای محیطی
رژیم غذایی مادر در دوران بارداری برای رشد عصبی فرزندان از طریق تغییرات در میکروبیوم روده ضروری است. رژیمهای غذایی ناسالم مدرن میتواند منجر به دیس بیوز مادر شود و متعاقباً حضور باکتریهای تولید کننده بوتیرات مانند گروه فیرمیکوتها را کاهش دهد. این می تواند سطح متابولیتهای عصبی فعال در شیر مادر را کاهش دهد و در نتیجه رفتارهای شبه اضطرابی و افسردگی را در فرزندان افزایش دهد. قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی مانند آفت کشها نیز میتواند منجر به اختلالات افسردگی شود، زیرا ممکن است باعث ایجاد ناهنجاری در میکروبیوم روده شود. علاوه بر این، برخی از آفت کشها، مانند گلایفوسیت، میتوانند با عبور از سد جفت، بر رشد عصبی و انعطاف پذیری عصبی تأثیر منفی بگذارند.
پروبیوتیکها و پیوند میکروبیوتای مدفوع (FMT) برای اختلالات افسردگی
پیوند میکروبیوتای مدفوع (FMT) شامل انتقال ماده مدفوع به دستگاه گوارش گیرنده از یک فرد سالم است. پیوند FMT یکی از روشهای درمانی جدید در حیطه پزشکی است که سبب بهبود و تعدیل میکروبیوتای دستگاه گوارش میشود. به همین دلیل, پزشکان و محققان در تلاش هستند تا از این روش برای درمان انواع بیماریهای گوارشی و غیر گوارشی استفاده کنند. نشان داده شده است که FMT در مدلهای تجربی ناشی از اختلالات افسردگی موثر است. در واقع، یک مطالعه اخیر روی افراد انسانی نشان داد که اثربخشی FMT در کاهش MDD میتواند به دلیل فراوانی باکتریهای تولیدکننده SCFA مانند بوتیریویبریو و فاکالی باکتریوم در دستگاه گوارش باشد. پروبیوتیکها از مکانیسمهای اپی ژنتیکی برای تعدیل پاسخ ایمنی میزبان و حفظ هموستاز روده استفاده میکنند. در مدلهای موش، کلستریدیوم بوتیریکوم به دلیل توانایی آن در ترشح سطوح بالای بوتیرات، یک عامل ضد التهابی قوی و اصلاح کننده اپی ژنتیک، برای کاهش رفتارهای شبه افسردگی استفاده شده است.
پلی فنولها، داروهای گیاهی، داروهای ضد روان پریشی و داروهای ضد افسردگی
با تغییر ساختار و توزیع جامعه باکتریایی، داروهای گیاهی و پلی فنولها به عنوان کاندیدای مناسب برای کاهش رفتارهای افسردگی مانند عمل میکنند. به عنوان مثال، کروستین، یک ترکیب ضد افسردگی که در زعفران یافت میشود، سطح توریسیباکتر، آلیستیپس و رومبوتسیا را افزایش میدهد که میتواند رفتارهای شبیه افسردگی را کاهش دهد. تحقیقات نشان داده است که داروهای ضد روان پریشی با پر کردن سطوح باکتریهای تولید کننده بوتیرات، اختلالات افسردگی را کاهش میدهند. به همین ترتیب، داروهای روانگردان میتوانند با تعدیل ترکیب و عملکرد باکتریهای روده، اثرات ضد افسردگی را تحریک کنند. داروهای ضد افسردگی مانند ضد افسردگیهای سه حلقهای و مهارکنندههای انتخابی بازجذب زنیز بر نفوذپذیری روده، ترکیب میکروبیوم و عملکرد دستگاه گوارش تأثیر میگذارند.
نقش آنتی بیوتیکها و ویتامینهای مربوط به میکروبیوتای روده
نشان داده شده است که آنتی بیوتیکها با تسهیل رشد باکتریهای مفید مانند لاکتوباسیلها و بیفیدوباکتریها، رفتارهای شبه افسردگی را کاهش میدهند. یک مطالعه اثرات مفید مینوسیکلین را در کاهش التهاب و کاهش فنوتیپهای شبه افسردگی نشان داد که به فراوانی Lachnospiraceae و کلستریدیالها خانواده XIII نسبت داده شد که هر دو تولید بوتیرات را تسهیل میکنند. کمبود ویتامینهای تولید شده توسط میکروبیوم روده نیز با چندین بیماری عصبی مانند افسردگی مرتبط است. این ویتامینها می تواند شامل تیامین (ویتامین B1)، نیاسین (ویتامین B3)، ویتامین K و فولات باشد. پاتوژنز اختلالات سلامت روان را میتوان به ناتوانی در سنتز ویتامینها نسبت داد که میتواند ناشی از دیس بیوز روده باشد. مطالعات قبلی نشان دادهاند که کمبود ویتامینهای B6، B9 و B12 توسط مادر میتواند منجر به رفتارهای اضطرابی/افسردگی و تاخیر در رشد فرزندان از طریق تغییرات اپیژنتیکی شود.
چالشها در ترجمه تحقیقات میکروبیوم روده به درمان اختلالات افسردگی
داروهایی که میکروبیوم را هدف قرار میدهند میتوانند فرصتهای درمانی زیادی را برای بهبود سلامت روان ارائه دهند. با این حال، برای درک بهتر اینکه چگونه متابولیتهای زیست فعال میکروارگانیسمهای روده بر فیزیولوژی انسان در طول افسردگی تأثیر میگذارند، تحقیقات بیشتری لازم است. چالش دیگر ناهمگونی در ترکیب میکروبیوم در میان جمعیتهای مختلف انسانی و مناطق جغرافیایی در سراسر جهان است. مطالعات آتی باید در جمعیتهای مختلف و در دورههای مختلف رشد برای پرداختن به این موضوع انجام شود.
پایان مطلب./