سلولهای بنیادی عصبی باعث افزایش انعطاف پذیری عصبی شده که یک استراتژی درمانی امیدوارکننده برای درمان بیماری آلزایمر است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، مطالعات اخیر نشان دادهاند که انعطاف پذیری عصبی، مانند شکل پذیری سیناپسی و نوروژنز، در طول عمر طبیعی وجود دارد، اما با افزایش سن کاهش مییابد و به طور قابل توجهی در افراد مبتلا به بیماری آلزایمر مختل میشود. از این رو، ترویج نوروپلاستیسیته ممکن است نشان دهنده یک استراتژی موثر باشد که با آن میتوان بیماری آلزایمر را کاهش داد. سلولهای بنیادی عصبی به دلیل توانایی قابل توجهی که در خود نوسازی، تمایز و مهاجرت دارند، نقش اساسی در معکوس کردن آسیب سیناپسی و عصبی، کاهش آسیب شناسی بیماری آلزایمر، از جمله آمیلوئید β، پروتئین تاو، و التهاب عصبی، و ترشح نوروتروفیک ایفا میکنند. عوامل رشد مرتبط با پلاستیسیته. این رویدادها میتوانند انعطاف پذیری سیناپسی و نوروژنز را برای ترمیم ریزمحیط مغز پستانداران تقویت کنند.
اختلالات نوروپلاستیسیته در بیماری آلزایمر
نوروپلاستیسیتی یک جنبه جدایی ناپذیر از عملکرد شناختی و عاطفی در افراد سالم است. در سالهای اخیر، نوروپلاستیسیته به کانون مهمی برای تحقیقات آسیب مغزی تبدیل شده است. نوروپلاستیسیته در سیستم عصبی مرکزی بزرگسالان (CNS) در درجه اول با شکل پذیری سیناپسی و نوروژنز مشخص میشود. نقص در شکلپذیری سیناپسی و نوروژنز در هیپوکامپ (HIPP) نقش مهمی در اختلال شناختی دارد.
آسیب پذیری سیناپسی در AD
شکل پذیری سیناپسی مبنای عصبی زیست شناختی، یادگیری و حافظه است. شکل پذیری سیناپسی با تقویت طولانی مدت (LTP) و افسردگی طولانی مدت نشان داده میشود. اینها به ترتیب به عنوان سیگنالهای مهم بقا و مرگ سیناپسی در نظر گرفته میشوند.
اختلال در نوروژنز AD
نوروژنز فرآیندی است که طی آن سلولهای پیش ساز عصبی (NPCs) تکثیر میشوند و به نورونها تمایز مییابند و سپس در شبکه عصبی موجود ادغام میشوند. کمبود نوروژنز هیپوکامپ بزرگسالان (AHN) یک ویژگی حیاتی AD است. ساختار هیپوکامپ به ویژه در برابر آسیب AHN آسیب پذیر است، به ویژه در مراحل اولیه AD . گزارش شده است که AHN در بیماران مبتلا به AD با افزایش سن و افزایش شدت علائم AD به شدت کاهش مییابد.
اهمیت تعدیل نوروپلاستیسیته
در مراحل اولیه AD، اختلال در نوروپلاستیسیته یکی از دلایل مهم اختلال یادگیری و حافظه است. دادههای اخیر نشان میدهد که آسیبپذیری عصبی ناشی از تجمع پاییندستی Aβ و تاو فسفریله (p-tau) است. رسوب خارج سلولی Aβ یک علت مهم اختلال عملکرد سیناپسی (مانند LTP) است که منجر به نارسایی سیناپسی میشود.
سلولهای بنیادی عصبی
در مطالعات قبلی، محققان پیشنهاد کردند که NSCها میتوانند به نورونها، آستروسیتها و اولیگودندروسیتها تمایز پیدا کنند و خود تجدید شوند تا بافت مغز را با بسیاری از نورونهای جدید تامین کنند. در انسان، پستانداران، جوندگان و پستانداران غیر انسانی، SVZ و SGZ منبع اصلی NPCs و NSCs هستند. این ساختارها مسئول تولید نورونهای جدید در طول عمر ارگانیسم هستند. NSCهای ساکن در CNS پس از تولد و بزرگسالان میتوانند چندین نورون، آستروسیت و الیگودندروسیت تولید کنند.
بیماری آلزایمر میتواند باعث تغییراتی در سلولهای بنیادی عصبی شود
تحقیقات قبلی نشان داد که توانایی NSC ها برای تکثیر و تمایز در موشهای پیر و مدل موش AD کاهش یافته است. علاوه بر این، با تشدید علائم AD، تعداد NSCها در HIPP و همچنین ظرفیت آنها برای تکثیر و تمایز به طور قابل توجهی کاهش یافت.
درمان با سلولهای بنیادی عصبی برای بیماری آلزایمر
مدلهای موش AD نقش کلیدی در کشف رویکردهای درمانی برای AD دارند. به دلیل همبستگی قوی با فیزیوپاتولوژی انسان، این مدلهای موش میتوانند به طور موثر ویژگیهای بیماری و تظاهرات بالینی AD انسان را تقلید کنند. چندین مدل موش AD وجود دارد، از جمله موشهای 5×FAD، موشهای 3×Tg، موشهای APP/PS1، موشهای Tg2576، موشهای SAMP8، و موشهای تراریخته (CaM/Tet-DTA) القایی با تتراسایکلین. تحقیقات قبلی نشان داده است که موشهای 5×FAD دارای سه جهش در APP و PS2 (M146V و L286V) هستند و سریعترین شروع بیماری را نشان میدهند.
سلولهای بنیادی عصبی میتوانند آسیب شناسی بیماری آلزایمر را کاهش دهند
ویژگیهای اصلی پاتولوژیک AD پلاکهای Aβ خارج سلولی و گرههای عصبی فیبریلاری حاوی تاو درون سلولی در مغز است. تغییرات در Aβ روند بیماری را تسریع میکند و یک آبشار مضر شامل آسیب شناسی تاو و تخریب عصبی را آغاز میکند. مطالعات متعدد نشان دادهاند که NSC های برون زا میتوانند به طور موثر یادگیری و حافظه را بهبود بخشند و سطح پروتئین Aβ و تاو را در مغز کاهش دهند. به عنوان مثال، تجویز NSCs به طور قابلتوجهی تاو و p-tau را در ناحیه CA1 موشهای جهشیافته قابل تنظیم P301L انسانی 12 هفتهای (rTg(TauP301L)4510) کاهش داد و سطوح Aβ در HIPP و CTX، و p-tau/tau در CTX، موش Tg2576 12 ماهه را کاهش داد.
سلولهای بنیادی عصبی باعث افزایش انعطاف پذیری عصبی میشوند
NSC ها نه تنها در تنظیم سطوح پروتئینهای پاتولوژیک بلکه در افزایش انعطاف پذیری عصبی، در نتیجه معکوس کردن از دست دادن نورونها و سیناپس ها و/یا افزایش سطوح NT ها، اثرات مفیدی دارند.
NSC ها انعطاف پذیری سیناپسی را افزایش میدهند
شکل پذیری سیناپسی توسط NSC ها در مغز میزبان القا میشود و برای انعطاف پذیری مغز ضروری است. نشان داده شد که کاربرد NSCهای برونزا باعث افزایش LTP در ناحیه CA1 موشهای AD میشود. در مطالعه دیگری، NPC های القایی باعث افزایش ارتباطات سیناپسی بین LTP و نورونها در HIPP موشهای AD شد.
NSC ها نوروژنز را تقویت میکنند
اهداف اولیه درمان بازسازی شامل جایگزینی نورونهای از دست رفته، افزایش تولید نورونهای عملکردی و تسهیل ادغام نورونهای جدید تولید شده در حلقههای عصبی عملکردی است. تحقیقات نشان داده است که NSC های برون زا زنده مانده و به نورونها و آستروسیتها در HIPP موشهای AD تمایز مییابند، به محل ضایعه مهاجرت میکنند، نورونهای از دست رفته را ترمیم و جایگزین میکنند، در نهایت نورونهای عملکردی تشکیل میدهند و در مدار عصبی ادغام میشوند، و NT ها را برای محافظت از موجود ترشح میکنند.
بهینه سازی سلولهای بنیادی عصبی باعث افزایش انعطاف پذیری عصبی میشود
NSCها پتانسیل قابل توجهی برای بهبود حافظه شناختی با تنظیم نوروپلاستیسیته نشان دادهاند. با این حال، مقداری مقاومت در برابر ترجمه بالینی وجود دارد زیرا این روش باید بیشتر بهینه شود تا ایمنی و کارایی NSCs برای درمان AD بهبود یابد.
NSC-EVs
EVs مؤثرترین NSCs در درمان AD هستند. NSC ها از طریق EVs با سلولهای دیگر ارتباط برقرار میکنند تا فعال سازی فرآیندهای بازسازی را تقویت کنند. EV ها، درمانی بدون سلول را نشان میدهند که با ایمنی زایی یا تومورزایی مرتبط نیست، میتواند خطر ترومبوز را کاهش دهد و ظرفیت عبور آسان از سد خونی مغزی را دارد و به طور مستقیم بر روی اندامهای هدف عمل میکند.
با وجود این موانع، محققان از تسریع تحقیقات ترجمه روی hNSCs برای بررسی علت و درمانهای بالقوه برای AD و توسعه درمانهای موثرتر ضد AD حمایت کردند. NSC-EVs، تنظیم NTs، اصلاح ژنتیکی NSCs، و سایر درمانهای ترکیبی که عوارض جانبی قابل توجهی ندارند، همگی میتوانند از دست دادن نورونها و سیناپسها را معکوس کنند، آسیبشناسی کلاسیک و التهاب عصبی AD را کاهش دهند، و اثرات نوروتروفیک را برای نورونها فراهم کنند. محققان بر این باورند که در آیندهای نه چندان دور و با پیشرفت مداوم علم و فناوری، NSC ها به یک درمان بالینی واقعاً سودمند تبدیل خواهند شد و چشم اندازهای هیجان انگیزی را برای بیماران در سراسر جهان به ارمغان خواهند آورد.
پایان مطلب/.