یادداشت
درمان بیماری سپسیس با سلولهای بنیادی خون بندناف
اگزوزومهای مشتق شده از سلولهای بنیادی نامحدود سوماتیک باعث کاهش التهاب در مدل موشی سپسیس شدند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، سپسیس یک عفونت سیستمیک است که عمدتاً توسط عفونتهای باکتریایی ایجاد میشود. با وجود تمام تلاشها و پیشرفتها در درمان سپسیس، همچنان یکی از علل اصلی مرگ و میر در بیماران بستری در بیمارستان محسوب میشود. امروزه باید از روشهای درمانی جدید استفاده کرد و یکی از مهمترین آنها درمان بدون سلول است. در این مطالعه، جمعی از محققین از دانشگاه تربیت مدرس با همکاری دانشگاه علوم پزشکی شاهرود اثر اگزوزومهای مشتق از USSC را بر درمان سپسیس با استفاده از مدل موش بررسی کردند، نتایج این مطالعه در مجله Cells Tissues Organs منتشر شد.
پیوند خون بند ناف (UCBT)
پیوند خون بندناف (UCBT) بیش از 30 سال است که در کلینیک انجام میشود. ویژگیهای بیولوژیکی و ایمنی خون بندناف (UCB) در سالهای اخیر دوباره شناسایی شده است. UCB که قبلاً زبالههای پزشکی در نظر گرفته میشد، سرشار از سلولهای بنیادی خونساز (HSCs) است که نسبت به سایر سلولهای بنیادی به راحتی گسترش مییابند. UCB به عنوان منبع قابل اعتماد HSCs برای پیوند سلولهای بنیادی خونساز آلوژنیک (allo-HSCT) شناسایی شده است. UCBT دارای چندین مزیت نسبت به روشهای دیگر است، از جمله عدم آسیب به مادران و اهداکنندگان، یک محصول خارج از قفسه برای استفاده فوری، تطابق کمتر سختگیرانه HLA، بروز و شدت کمتر بیماری مزمن پیوند علیه میزبان (GVHD) بعد از پیوند است. مطالعات اخیر نشان داده است که نتیجه UCBT بهبود یافته است و با سایر انواع آلو-HSCT قابل مقایسه است. در حال حاضر، UCBT به طور گسترده در بیماریهای بدخیم، غیر بدخیم، هماتولوژیک، مادرزادی و متابولیک استفاده میشود. پیوند خون بندناف (UCBT) یک منبع جایگزین بسیار موثر برای سلولهای بنیادی خونساز (HSCs) است، به ویژه برای بیماران مبتلا به شرایط خونی که هیچ اهداکننده غیر مرتبط یا مرتبطی وجود ندارد که آنتی ژن لکوسیت انسانی (HLA) یکسان باشد. با توجه به اینکه بیش از 39 میلیون اهداکننده در برنامه ملی اهداکننده مغز (NMDP) و ثبتهای وابسته ثبت شدهاند، بسیاری از بیماران، بهویژه آنهایی که از گروههای اقلیت هستند، نمیتوانند اهداکننده مناسب و غیر مرتبط را در بازه زمانی لازم پیدا کنند. UCB) واجد شرایط بودن پیوند را برای بیماران اقلیت های نژادی و قومی در سراسر ایالات متحده و در سراسر جهان گسترش داده است.
مطالعات انجام شده در خصوص عملکرد درمانی USSC
سلولهای بنیادی سوماتیک نامحدود (USSC) از خون بندناف انسان پتانسیل تمایز گسترده ای را برای انواع سلولهای اکتودرمی، مزودرمی و اندودرمی نشان می دهند. برخلاف سلولهای بنیادی جنینی (ESC) هیچ یک از فاکتورهای اصلی سلولهای بنیادی OCT4، SOX2 و NANOG بیان قابل توجهی در USSC نشان نمیدهند. USSCs مشتق شده از خون بند ناف انسان، انعطاف پذیری عملکردی زیادی از خود نشان میدهند و میتوانند در یک کنام بافت محیطی جدید برنامه ریزی مجدد کنند تا دودمانهای سلولی خاص برای محل اندام جدید ایجاد کنند. برخلاف سلولهای بنیادی/پیشساز بالغ، پتانسیل تکثیر بالاتری در ارتباط با تلومرهای طولانیتر و در نتیجه طول عمر طولانیتر دارند. بنابراین سلولهای بنیادی چند توان بالغ از خون بند ناف انسان منبع سلولی امیدوارکننده ای برای انواع درمانهای جایگزین سلولهای بنیادی در پزشکی بازساختی هستند. آنها قادر به خود نوسازی هستند، سرعت تکثیر بالایی دارند و پتانسیل تمایز به سلولهای تخصصی را دارند. سلولهای بنیادی چند توان مانند سلولهای بنیادی مزانشیمی انسان بالغ (MSCs) از مغز استخوان، میتوانند به دودمانهای مختلف بافتهای مزانشیمی از جمله استخوان، غضروف، چربی، تاندون، عضله و استرومای مغز تمایز یابند. سلولهای بنیادی سوماتیک نامحدود (USSCs)، یکی دیگر از سلولهای بنیادی چند توان جدا شده از خون بند ناف انسان هستند، که در مسیر تمایز استخوانزایی و غضروفی را با سلولهای بنیادی مزانشیمی خون بند ناف مشترک است، اما مطابق با بیان قوی بازدارنده سلولهای چربی DELTA، HOMOLOG، قادر به تمایز چربی نیستند. با وجود شواهد گسترده برای نقش کلیدی اپی ژنتیک در تمایز سلولهای بنیادی جنینی، مکانیسمهای اپی ژنتیکی و به ویژه نقش متیلاسیون DNA در سلولهای بنیادی چند توان بالغ کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این مزایای بیولوژیکی، USSCها به آسانی در دسترس هستند و به طور معمول بدون خطر برای اهداکننده برداشت میشوند، و عوامل عفونی مانند سیتومگالوویروس (CMV) استثناهای نادری هستند که یک مزیت قطعی برای توسعه سلول درمانی در پزشکی احیا کننده است. در یک کنام بافتی ویژه، USSCها قادر به ایجاد انواع مختلف سلول هستند. در گزارشهای قبلی، نشان داده شد که USSCهای کاشتهشده با جراحی در قلب انفارکتوس شده در مدل آزمایشی خوک، عملکرد بطن چپ را بهبود میبخشد. در این مطالعه مشخص شد که اثرات مفید USSC ها از کاردیومیوسیتهای جدید تشکیل شده همراه با ترمیم عروقی و/یا اثر پاراکرین ناشی از آنها است. اخیراً نشان داده شده است که پیوند USSC در یک مدل موش منجر به بهبود ساختاری و عملکردی پس از انفارکتوس میوکارد میشود که احتمالاً به دلیل کاردیومیوژنز و واسکولوژنز همزمان وابسته به دوز بوده است. با این حال، اثرات عملکردی قانعکننده اخیراً توسط دو گزارش منفی مورد انتقاد قرار گرفته است که نشان میدهد سلولهای USSC هم از طریق کرونر و هم از طریق داخل قلب و عروق در نهایت هیچ بهبودی در قلب انفارکتوس نشان نمیدهند.
درباره مطالعه
اگزوزومها حاوی محتویات سلولهای مادری خود هستند و پاسخ ایمنی بین افراد مختلف ایجاد نمیکنند بنابراین همین عامل آنها را کاندید مناسبی برای پیوند میکند. سلولهای بنیادی سوماتیک نامحدود (USSC) که به دلیل ظرفیت تکثیر بالا و پاسخ ایمنی پایین به عنوان پیش ساز سلولهای بنیادی مزانشیمی نیز شناخته میشوند، ممکن است یک درمان جدید برای سپسیس باشد. بنابراین در ابتدا USSCs از خون بند ناف انسان جدا شد و با فلوسیتومتری بیام مارکرهای سطحی آن ارزیابی شد و همینطور قابلیت تمایز چند رده ای آن نیز مشخص شد. سپس اگزوزومها از USSC ها برداشت شدند و با میکروسکوپ الکترونی، وسترن بلات و پراکندگی نور دینامیک مشخص شدند. اگزوزوم های برداشت شده به مدل موشی سپسیس تزریق شدند. مطالعات بیوشیمیایی، بافت شناسی، مولکولی و بقا در گروههای مختلف انجام شد.
نتایج کسب شده
مشاهدات نشان داد که اگزوزوم های مشتق شده از USSC میتوانند التهاب را در موشهای سپتیک کاهش دهند. یافتههای هیستوپاتولوژیک و بیوشیمیایی در گروه کنترل، درگیری چند ارگانی را نشان داد، اما این تغییرات پس از 7 روز تجویز اگزوزوم ناپدید شد. علاوه بر این، بیان IRAK-1 و TRAF-6 (مولکولهای آداپتور اصلی در مسیرهای سیگنالینگ التهاب) از طریق تنظیم منفی توسط miR-146a پس از 72 ساعت تجویز اگزوزوم کاهش یافت. افزایش 2 برابری در سطح IL-10 و کاهش 2 برابری در سطوح IL-6 و TNF-α مشاهده شد. در نتیجه، نشان دادیم که تزریق مستقیم اگزوزومهای مشتق از USSC به دلیل خواص تعدیلکنندگی ایمنی میتواند یکی از روشهای مهم برای درمان جنبههای مختلف سپسیس باشد.
پایان مطلب/.