یادداشت
اسکار پوست: مکانیسمها و درمانها
محققان مکانیسمها و راهکارهای درمانی اسکارها و زخمهای پوستی را مورد آنالیز قرار دادند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، آسیب پوست همیشه منجر به اسکارهای فیبروتیک و غیرعملکردی در بزرگسالان میشود. اگرچه عوامل متعددی از عوامل شناخته شده در ایجاد اسکار هستند، مکانیسمهای زیربنایی دقیق ناشناخته باقی میمانند. هدف این بررسی توضیح پیچیدگیهای فرآیند ترمیم زخم، خلاصه کردن عوامل شناخته شده که سلولهای پوست در زخمها را به سمت سرنوشت زخم سوق میدهد، و بهویژه بحث درباره تأثیر ناهمگنی فیبروبلاست بر تشکیل اسکار است.
مقدمه
صدمات پوستی، از جمله سوزش، زخم، جراحی و عفونت، همیشه منجر به زخم در بزرگسالان میشود. به عنوان مثال، تقریباً 100 میلیون نفر در سراسر جهان به دلیل جراحی یا تروما روی پوست خود اسکار میگیرند که 15 درصد از این اسکارها در نهایت به اسکارهای هیپرتروفیک یا کلوئید در محل زخم اصلی تبدیل میشوند. اسکارهایی که سطح وسیعی دارند نه تنها زیبایی را تحت تاثیر قرار میدهند، بلکه با درد، خارش، اسکلروز، انقباض اسکار و سایر علائم نیز همراه هستند. این عوارض باعث میشود که بیماران انگ اجتماعی و آسیبهای روانی را تحمل کنند.
بر اساس توصیههای بالینی بین المللی در مورد مدیریت اسکار، اسکارها را میتوان به چهار نوع مجزا طبقه بندی کرد: اسکار بالغ، اسکار نابالغ، اسکار هیپرتروفیک و کلوئید. اسکارهای بالغ ظاهری صاف دارند و رنگی مشابه پوست سالم دارند، در حالی که اسکارهای نابالغ در مرحله ترمیم بافتی در بهبود زخم ظاهر میشوند و قرمزی، تورم و برآمدگی جزئی در محل زخم نشان میدهند. با گذشت زمان، اسکارهای نابالغ میتوانند به اسکارهای بالغ طبیعی تبدیل شوند یا بیشتر به اسکارهای هیپرتروفیک یا کلوئید تبدیل شوند.
بهبود زخم و اسکار
تشکیل اسکار معمولا در طول فرآیند بهبود زخم اتفاق میافتد. بنابراین، تلاشهای زیادی برای درک فرآیندهای سلولی و مولکولی پیچیده درگیر در بهبود زخم انجام شده است. روند ترمیم زخم به سه مرحله با هم تداخل دارند: هموستاز/التهاب، تکثیر و بازسازی. پس از آسیب، نشت خون رخ میدهد و پلاکتها جمع میشوند تا پلاکتی را تشکیل دهند و به دنبال آن لخته فیبرین تشکیل میشود که منجر به هموستاز میشود. به طور همزمان، پلاکتهای فعال مجموعهای از عوامل را آزاد میکنند، از جمله فاکتور رشد تبدیلکننده بتا (TGF-β)، پروتئین شیمیجذب مونوسیتی-1 (MCP-1)، فاکتور رشد مشتق از پلاکت (PDGF) و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF).
عوامل دخیل در تشکیل اسکار رانندگی
تشکیل اسکار فرآیند پیچیدهای است. عوامل خطر متعدد، از جمله عوامل ژنتیکی، سن، و برخی علل خارجی، بر فعال شدن فیبروبلاست تأثیر میگذارند و نقش مهمی در فرآیند اسکار دارند. عوامل ژنتیکی اگر چه کلوئیدها در پاسخ به یک فرآیند نامنظم ترمیم زخم پوستی ایجاد میشوند، برخی از عوامل ژنتیکی نیز افراد مستعد ابتلا به کلوئید را مستعد میکنند. در سال 2001، گروه مارنروس 14 شجره را با کلوئیدهای خانوادگی مطالعه کرد و دریافت که 96 نفر از 341 عضو خانواده کلوئیدی را نشان دادند که توسط سه یا پنج نسل به ارث رسیده بود. آنها با استفاده از جستجوی پیوندی کل ژنوم، D2S1399 را در کروموزوم 2 شناسایی کردند که به ژن پروتئین بازدارنده فاکتور نکروز تومور آلفا (TNFα) 6 (TNFAIP6) در خانواده کلوئید ژاپنی و D7S499 در کروموزوم 7 مرتبط است. ژن گیرنده فاکتور رشد اپیدرمی (EGFR) در خانواده کلوئیدی آفریقایی-آمریکایی، به عنوان جایگاههای حساس برای تشکیل کلوئید در دو خانواده با الگوی توارث اتوزومال غالب کلوئیدها است.
ناهمگنی فیبروبلاست و تشکیل اسکار
اگرچه عوامل متعددی باعث تشکیل اسکار در طول بهبود زخم در پوست بزرگسالان میشود، فیبروبلاستها نوع سلول اصلی مسئول این فرآیند پاتولوژیک هستند. فیبروبلاستها، نوع سلول مزانشیمی اولیه در درم پوست، نقش کلیدی در سنتز کلاژن ها و الیاف الاستیک در ماتریکس خارج سلولی در بافت همبند و در طول بهبود زخم دارند. درگیری محوری آنها تمام مراحل بهبود زخم و همچنین تشکیل اسکارهای بعدی را در بر میگیرد.
فیبروبلاستها و میوفیبروبلاستها
قبل از زخم، فیبروبلاستها در پوست بالغ در حالت سکون هستند که با حداقل مهاجرت و تکثیر سلولی مشخص میشود. پس از آسیب، فیبروبلاستها تحت یک فرآیند تبدیلی قرار میگیرند، به سمت بستر زخم مهاجرت میکنند و یک تغییر فنوتیپی را به سلولهای تکثیری و انقباضی به نام میوفیبروبلاست میپذیرند. این میوفیبروبلاستها که مسئول تغییر در میزان بهبود و زخم در پوست زخمی هستند، ویژگیهای فیبروبلاستها و سلولهای ماهیچه صاف و توانایی ترشح کلاژن و انقباض را نشان میدهند.
ناهمگونی فیبروبلاستها و تشکیل اسکار
فیبروبلاستها برای انعطاف پذیری و سازگاری قابل توجه خود در پاسخ به نشانههای محیطی تحت تنش های مختلف و شرایط پاتولوژیک شناخته شدهاند. پیشرفتها در فناوریهای تک سلولی، یک استراتژی قدرتمند برای تعیین زیرمجموعههای فنوتیپی و عملکردی فیبروبلاستها در سطح تک سلولی ارائه کرده است. این پیشرفتها ناهمگونی قوی در بافتهای اسکار مختلف را نشان میدهد و نشان میدهد که دودمانهای مختلف فیبروبلاستها نقشهای متفاوتی را در طول تشکیل اسکار دارند.
التهاب و تشکیل اسکار
پس از زخم، آبشاری از پاسخهای ایمنی آغاز میشود که شامل سلول های ایمنی متعدد مانند ماکروفاژها، نوتروفیلها، سلولهای دندریتیک و ماست سلها میشود. این سلولها برای ترشح سیتوکینها و کموکاینها فعال میشوند و پاسخهای ایمنی محدود مکانی و زمانی را در محلهای زخم ایجاد میکنند. این پاسخهای ایمنی با فیبروبلاستها تعامل دارند و ناهمگونی فیبروبلاست را تنظیم میکنند و در نهایت به ایجاد اسکار پاتولوژیک کمک میکنند. قابل توجه، دو محرک ایمونولوژیک کلیدی برای تشکیل اسکار TGF-β و سیتوکینهای نوع 2 مانند IL-4 و IL-13 هستند. خانواده TGF-β شامل سه ایزوفرم است: TGF-β1، TGF-β2 و TGF-β3. به دنبال آسیبهای اولیه، سیتوکینهای خانواده TGF-β توسط انواع سلولهای ایمنی، از جمله ماکروفاژها و سلولهای کمکی T در زخمهای پوستی تولید میشوند و در سطوح بالایی توسط ماکروفاژها، فیبروبلاستها، کراتینوسیتها و سلول های اندوتلیال حفظ میشوند. در حالی که TGF-β1 و TGF-β2 در زخمهای پوست بزرگسالان بسیار بالا هستند، TGF-β3 در سطوح پایین در زخمهای پوست بزرگسالان وجود دارد اما افزایش قابل توجهی در زخمهای پوستی جنین مشاهده میشود.
استراتژیهای درمانی برای مدیریت اسکار
رمزگشایی مکانیسمهای تشکیل اسکار، درمان اسکار پوست را به حوزهای تبدیل کرده است که میتوان در آن تفاوتهای قابل توجهی در زندگی بیماران ایجاد کرد. بسیاری از استراتژیها، از جمله داروها، و همچنین تکنیکهای ژنتیکی و سلولی، برای پیشگیری از ایجاد اسکار از طریق کاربرد موضعی یا تزریق مورد بررسی قرار گرفتهاند.
علیرغم پیشرفتهایی که در درک مکانیسمهای زیربنایی بهبود زخم و تشکیل اسکار انجام شده است، رویکردهای فعلی برای مدیریت اسکار عمدتاً تکثیر فیبروبلاست، متابولیسم کلاژن یا استرس مکانیکی در زخمها را هدف قرار میدهند. این استراتژیها در پرداختن به اسکارهای طبیعی و آسیبشناختی چالشبرانگیز هستند، بنابراین درمان و پیشگیری مؤثری را انجام میدهند. اکتشافات اخیر در مورد ناهمگنی فیبروبلاستهای پوستی نقش دودمان فیبروبلاستهای پوستی متمایز را در تشکیل اسکار پوستی پس از آسیب برجسته میکند. بنابراین، مداخلات مستقیم به سمت این دودمان خاص فیبروبلاست پوستی نویدبخش درمان اسکار است. علاوه بر این، بینش در مورد مکانیسمهای بازسازی پوست در طول رشد جنین میتواند راه را برای گزینههای درمانی بدون اسکار در بزرگسالان هموار کند. با این حال، پاسخ مکانیسم دقیق برای ترمیم بدون جای زخم در پوست جنین مبهم باقی مانده است. تلاشهای بیشتری برای درک تفاوتهای مکانیکی در بهبود زخم بین زخمهای بدون زخم جنینی و زخمهای اسکار بزرگسالان مورد نیاز است. علاوه بر این، با توجه به تفاوتهای ناهمگون بین زیستشناسی انسان و موش، توسعه یک مدل موش یا جوندگان یا یک فرهنگ پوستی سهبعدی که میتواند دقیقاً شبیه ترمیم زخم پوست انسان باشد، ضروری است.
پایان مطلب/