یادداشت
اثر سلولهای بنیادی مزانشیمی خون بندناف انسان بر سمیت ناشی از سیس پلاتین
سلولهای بنیادی مزانشیمی hUCB-MSC میتوانند ساختار عملکردی و مورفولوژیکی کلیه موش مدل را با تعدیل وضعیت اکسیداتیو و التهابی بهبود بخشند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، رژیم حاوی سیس پلاتین یک درمان موثر برای چندین بدخیمی است. با این حال، سیس پلاتین یکی از علل مهم سمیت کلیوی است. بنابراین، آزمایشهای زیادی برای پیوند سلولهای بنیادی به صورت سیستمی یا موضعی برای کنترل سمیت کلیوی ناشی از سیس پلاتین انجام شد. اثر درمانی سلولهای بنیادی ممکن است به تنظیم التهاب و استرس اکسیدانی وابسته باشد. در این مطالعه گروهی از محققین از گروه بیوشیمی پزشکی و بیولوژی مولکولی، دانشکده پزشکی، دانشگاه Zagazig مصر، اثر سلولهای بنیادی مزانشیمی خون بند ناف انسان (hUCB-MSCs) را بر ساختار بافتشناسی و بیان ژن التهابی در یک مدل تجربی سمیت کلیوی ناشی از سیسپلاتین در موشها بررسی کردند.
سیس پلاتین
سیس پلاتین، یک عامل ضد نئوپلاستیک مبتنی بر پلاتین و سنگ بنای درمان بسیاری از بدخیمیها است، زیرا یکی از قابل توجه ترین موفقیتهای این دارو در "جنگ با سرطان" است. از بیش از چهار دهه پیش، سیس پلاتین به طور گستردهای برای شیمی درمانی استفاده شده است. یکی از بالاترین نرخهای درمان را نشان میدهد، به عنوان مثال، برای بیش از 90 درصد در سرطانهای بیضه. سرطان تخمدان، دهانه رحم، سلولهای غیر کوچک ریه و بسیاری از انواع سرطانهای دیگر استفاده شده است. برای سمیت کلیوی مربوط به دوز نامناسب یک دارو و رژیمهای هیدراتاسیون مختلف و استراتژیهای مکمل برای جلوگیری از آسیب کلیه ناشی از سیس پلاتین استفاده میشود.
مکانیسم فعالیت ضد سرطانی سیس پلاتین
بر خلاف بسیاری از داروهای درمان سرطان، که معمولا ترکیبات آلی پیچیده هستند، سیس پلاتین یک مولکول غیر آلی ساده است. مکانیسم فعالیت ضد سرطانی سیس پلاتین به طور کامل شناخته نشده است، اما یک دیدگاه رایج این است که سیس پلاتین به DNA متصل میشود و منجر به تشکیل پیوندهای متقابل بین رشته ای و درون رشته ای می شود. پیوند متقابل منجر به الگوهای معیوب DNA و توقف سنتز و تکثیر DNA میشود. در سلولهایی که به سرعت تقسیم میشوند، مانند سلولهای سرطانی، این پیوند متقابل میتواند باعث آسیب بیشتر به DNA شود. DNA آسیب دیده خفیف را میتوان ترمیم کرد، در حالی که آسیب گسترده به DNA منجر به آسیب غیرقابل برگشت و مرگ سلولی میشود. اگرچه سیس پلاتین پایه اصلی درمان سرطان بوده است، اما استفاده از آن عمدتاً توسط دو عامل مقاومت اکتسابی به سیس پلاتین و عوارض جانبی شدید در بافتهای طبیعی محدود میشود:. مکانیسم مولکولی مقاومت به سیس پلاتین به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است که ممکن است شامل کاهش جذب یا افزایش جریان سیس پلاتین باشد. خنثی سازی سیس پلاتین توسط گلوتاتیون و سایر مولکولهای حاوی گوگرد، سبب افزایش ترمیم DNA و سیگنال دهی آپوپتوز معیوب در پاسخ به آسیب DNA. میشود. عامل محدود کننده اصلی دیگر در استفاده از سیس پلاتین عوارض جانبی در بافتهای طبیعی است که شامل سمیت عصبی، سمیت گوش، تهوع و استفراغ و سمیت کلیوی است. برای سالها، رویکردهای مختلفی برای کاهش این عوارض جانبی تلاش شده است. یک استراتژی سنتز و غربالگری آنالوگهای سیس پلاتین جدید است که سمیت کمتری در بافتهای طبیعی دارند. در این راستا، چندین آنالوگ سیس پلاتین، مانند کربوپلاتین، با عوارض جانبی کمتر شناخته شده است. روش دیگری که با موفقیت مورد استفاده قرار گرفته است، هیدراته کردن بیماران در طول درمان با سیس پلاتین است. علیرغم این تلاشها، عوارض جانبی سیس پلاتین، به ویژه سمیت کلیوی، یک عامل اصلی است که استفاده و کارایی سیس پلاتین را در درمان سرطان محدود میکند. درک مکانیسم سمیت کلیوی سیس پلاتین میتواند به مداخلات جدید محافظت کننده از نوین منجر شود. بنابراین شناسایی یک درمان جدید و موثر برای آسیب کلیوی ناشی از سیس پلاتین در این شرایط ضروری است.
تاثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs) بر سیس پلاتین
با توجه اینکه سیس پلاتین به طور گسترده برای درمان تومورها تجویز میشود. اخیراً نیز نشان داده شده است که سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs) از کلیه در برابر اثرات نامطلوب ناشی از سیس پلاتین محافظت میکنند. مطالعات قبلی نشان دادهاند که سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSCs) پتانسیل زیادی برای ترمیم بافتهای آسیب دیده از طریق تزریق و سیگنالدهی پاراکرین دارند. سلولهای بنیادی مزانشیمی سلولهای بالغ تمایز نیافتهای هستند که میتوانند از بافتهای مختلف جدا شوند. این سلولها از سلولهای مزانشیمی بیرون میآیند که بافتهای همبند، از جمله استخوان، غضروف و چربی، و اندامهای مرتبط با تامین خون، مانند عروق و سیستمهای خونساز را تولید میکنند. پیوند BM-MSCs یا سایر انواع سلولهای پیش ساز از جوندگان، یک استراتژی برای ترمیم کلیه در مدلهای تجربی آسیب حاد کلیه (AKI) و یک وضعیت بالینی بسیار تهدید کننده زندگی است. در حال حاضر، سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از چربی (AD) به دلیل ظرفیت مشابه با سلولهای بنیادی مزانشیمی BM-MSC، به طور فزاینده ای شناخته شده اند و خواص چند تمایز و ترمیم بافت را نشان میدهند. هدف از مطالعه حاضر بررسی مکانیسمهای زیربنایی اثرات محافظتی سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از خون بند ناف بر ساختار بافتشناسی و بیان ژن التهابی در یک مدل تجربی سمیت کلیوی ناشی از سیسپلاتین در موشها بوده است.
شیوه مطالعاتی
در این مطالعه موشها به 6 گروه مساوی (هر 10 موش) تقسیم شدند: گروه اول شامل موشهای نرمال بود که هیچ درمانی دریافت نکردند. گروه دوم شامل موشهای سالمی بود که hUCB-MSC IV دریافت کردند. گروه III شامل موشهای نفروتوکسیک ناشی از سیس پلاتین درمان نشده بود. گروه IV شامل موشهای نفروتوکسیک ناشی از سیس پلاتین بود که پس از آسیب، منیزیم (Mg) تزریق کردند. گروه V پس از آسیب، hUCB-MSCs تزریق شد. گروه VI پس از آسیب هر دو Mg و hUCB-MSC را دریافت کردند. در هموژنههای بافت، فعالیتهای گلوتاتیون کاهش یافته (GSH)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و مالون دیآلدئید (MDA) اندازهگیری شد. واکنش زنجیره ای پلیمراز در زمان واقعی (qRT-PCR) برای ارزیابی بیان ژن iNOS، TLR4 و NF-kB انجام شد. رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین (H&E) برای مطالعه ساختار بافتی کلیه انجام شد. رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی iNOS و NF-kB نیز انجام شد.
نتایج کسب شده
در این مطالعه اختلال در عملکرد کلیه، وضعیت اکسیداتیو و ساختار بافت شناسی در موشهایی که سیس پلاتین دریافت کردند مشاهده شد. گروههای تحت درمان نیز بهبودهایی را در عملکرد کلیه، وضعیت اکسیداتیو و ساختار بافتی، به ویژه در گروه درمان ترکیبی نشان دادند. در نتیجه اینکه در مدل سمیت کلیوی ناشی از سیس پلاتین، سلولهای بنیادی مزانشیمی hUCB-MSC میتوانند ساختار عملکردی و مورفولوژیکی کلیه را با تعدیل وضعیت اکسیداتیو و التهابی بهبود بخشند.
پایان مطلب/.