یادداشت
تایید ایمنی و اثربخشی یک محصول مبتنی بر سلول برای بیماری ALS
کارآزمایی بالینی فاز دوم ایمنی و اثربخشی یک محصول مبتنی بر سلول Muse را در بیماران مبتلا به ALS ارزیابی میکند.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) با از دست دادن پیشرونده نورونهای حرکتی مشخص میشود. سلولهای متمایزکننده استرس (Muse) سلولهای بنیادی درونزای منحصربهفردی هستند که اثرات درمانی بر عملکرد حرکتی در مدلهای موش ALS نشان میدهند. اخیراً، دانشمندان ژاپنی یک کارآزمایی بالینی فاز دوم را برای ارزیابی ایمنی و اثربخشی درمان تزریقهای داخل وریدی مکرر CL2020 در بیماران مبتلا به ALS انجام دادند. نتایج این مطالعه به صورت آنلاین در Cell Transplantation منتشر شد. این کارآزمایی توسط دانشیار Toru Yamashita از دانشکده تحصیلات تکمیلی پزشکی، دندانپزشکی و علوم دارویی دانشگاه اوکایاما و دکتر کوجی آبه از مرکز ملی نورولوژی و روانپزشکی رهبری شد.
اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)
اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) یک بیماری تخریب کننده عصبی است که با از دست دادن پیشرونده عملکردهای حرکتی مشخص میشود که در نهایت در عرض 5 سال پس از شروع به مرگ منجر میشود. این بیماری باعث ضعف و آتروفی اندامها و سایر ماهیچهها میشود که بر حرکت گفتار، غذا خوردن و حتی تنفس بیماران تأثیر میگذارد. برخی از داروها، از جمله ریلوزول، اداراوون و سدیم فنیل بوتیرات/ تائوروسودیول با مزایای درمانی محدود برای درمان ALS استفاده میشوند، بنابراین، درمانهای جدید و موثر ALS نیاز روز است. معمولاً در دوران میانسالی یا بعد از آن رخ میدهد ALS را میتوان به دو نوع اصلی طبقه بندی کرد: ALS پراکنده که تقریباً 90٪ موارد را تشکیل میدهد و ALS خانوادگی که تقریباً 10٪ موارد را شامل میشود و با وراثت ژنتیکی مرتبط است. ALS خانوادگی با جهش در ژنهایی مانند سوپراکسید دیسموتاز Cu/Zn (SOD1)2،3، پروتئین اتصال TAR DNA 43 (TDP-43)4،5، و گسترش تکرار هگزانوکلئوتیدی ژن C9orf726،7 مرتبط است.
سلولهای بنیادی متمایزکننده استرس (Muse)
سلولهای متمایزکننده استرس (Muse) سلولهای بنیادی پرتوان مشتق شده از مغز استخوان هستند که میتوانند به صورت داخل وریدی در بافتهای آسیبدیده تزریق شوند. سلولهای موس را میتوان بهعنوان سلولهای دو مارکر مثبت برای SSEA-3 (یک نشانگر سلولهای بنیادی پرتوان انسانی) و CD105 (مارکر سلولهای بنیادی مزانشیمی) جدا کرد و میتواند به سلولهایی که نماینده هر سه لایه زاینده هستند تمایز یابد. علاوه بر این، سلولهای Muse را میتوان به صورت داخل وریدی به بافتهای آسیبدیده پیوند زد و به سلولهای بافت خاص تمایز داد، که منجر به ترمیم بافت و بازیابی عملکردی در مدلهای هپاتیت، دژنراسیون عضلانی و انفارکتوس میوکارد میشود. برای استفاده از پتانسیل درمانی سلول های Muse، CL2020 به عنوان یک محصول مبتنی بر سلول Muse غنی شده با سلولهای SSEA-3 مثبت از BM-MSCs ساخته شد. مطالعات اخیر نشان دادهاند که تجویز منظم سلولهای Muse باعث ترمیم بافت و بازیابی عملکردی در مدلهای موش هپاتیت، تحلیل عضلانی و حمله قلبی میشود. علاوه بر این، منجر به بهبود قابل توجهی در ضعف عضلات اندام میشود، از فعال شدن التهاب جلوگیری میکند و عملکردهای ایمنی را تنظیم میکند. با در نظر گرفتن این موضوع، یک محصول مبتنی بر سلول Muse به نام CL2020 ساخته شد تا از پتانسیل درمانی سلولهای Muse برای درمان بیماران ALS استفاده کند.
شیوه مطالعاتی
"از آنجایی که ALS یک بیماری پیشرونده است، ما از چندین دوز منظم CL2020 استفاده کردیم، با یک دوز ماهانه که به صورت داخل وریدی برای شش دوز تجویز شد. دوز 15×106 سلول در دوز تعیین شد، که در آزمایشات برای سایر بیماریها بی خطر بود. ما فقط پنج مورد را انتخاب کردیم. دکتر یاماشیتا توضیح میدهد این اولین کارآزمایی بالینی برای تأیید ایمنی دوزهای متعدد CL2020 برای بیماران ALS است. تمرکز اصلی تیم کارآزمایی تعیین ایمنی و تحمل CL2020 تا 12 ماه پس از اولین تجویز بود. علاوه بر این، تیم پیشرفت بیماری را با ارزیابی میزان تغییر در مقیاس رتبهبندی عملکردی اسکلروز جانبی آمیوتروفیک اصلاحشده (ALSFRS-R) طی 12 ماه ارزیابی کرد ALSFRS-R. از معیارهای مختلفی از جمله صحبت کردن، خوردن، بلعیدن، عملکردهای حرکتی و نارسایی تنفسی استفاده میکند تا پیشرفت ALS را در بیماران منعکس کند. این تیم همچنین سطوح سرمی فاکتور نکروز تومور α (TNF-α)، اینترلوکین-6 (IL-6) و اسفنگوزین-1-فسفات (S1P)، همراه با کیتوتریوزیداز-1 مایع مغزی نخاعی (CHIT-1) و زنجیره سبک نوروفیلامنت (NfL) را تجزیه و تحلیل کردند.
نتایج کسب شده در این کارآزمایی
نتایج نشان داد که در ابتدای کارآزمایی و به طور منظم به مدت 12 ماه پس از اولین دوز. TNF-α، IL-6 و S1P نشانگرهای زیستی مرتبط با پاسخ التهابی و پاتوژنز ALS بودهاند. در حالی که CHIT-1 و NfL با پیشرفت ALS و بقای بیمار مرتبط هستند که میتواند پیش آگهی و اثربخشی درمان را نشان دهد. این کارآزمایی نشان داد که CL2020 بدون عوارض جانبی شدید، مانند آمبولی ریه و شوک آنافیلاکتیک، توسط همه بیماران بسیار قابل تحمل است. با این حال، یک بیمار یک سال پس از دوز اولیه شکستگی استخوان داشت، اما هیچ رابطه علّی قابل توجهی با درمان CL2020 نداشت. علاوه بر این، میزان تغییر در نمرات ALSFRS-R در 12 ماه پس از درمان، در مقایسه با 3 ماه قبل از درمان بهبود یافت، و نمرات تا 6 ماه پس از درمان برای سه بیمار بدتر نشد. این نشان میدهد که دوزهای متعدد CL2020 میتواند از بدتر شدن علائم ALS جلوگیری یا به تاخیر بیاندازد. با این حال، سطوح سرمی IL-6، TNF-α، CHIT-1 و NfL طی 6 ماه پس از درمان افزایش یافت، که نشان میدهد CL2020 ممکن است ترشح سایتوکاینهای التهابی را در بیماران ALS سرکوب نکند. زیرا تنها با پیشرفت بیماری افزایش مییابد. در مقابل، سطوح سرمی S1P به طور مداوم در طی 12 ماه کاهش مییابد، که نشان میدهد CL2020 ممکن است به طور عملکردی S1P را خنثی کند و بنابراین سیگنالدهی مرتبط را در بیماران ALS کاهش دهد.
کارآزمایی بالینی بیماری ALS در ایران
در ایران نیز برای بیماری ALS با استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی، یک کارآزمایی بالینی با همکاری شرکت فن آوری بن یاختههای رویان ، شرکت سل تک فارمد و بیمارستان مصطفی خمینی انجام شده است.
درمان ترکیبی CL2020 با سایر داروهای ALS
این یافتهها نشان میدهد که دوزهای متعدد CL2020 برای استفاده در بیماران ALS بی خطر است. اما در حالی که این درمان به طور بالقوه میتواند بدتر شدن برخی از علائم ALS را کاهش دهد، ممکن است به تنهایی برای متوقف کردن کامل پیشرفت بیماری ناکافی باشد. بنابراین برای درمانهای آینده، باید درمان ترکیبی CL2020 با سایر داروهایی که در حال حاضر برای ALS استفاده میشود در نظر گرفته شود. با توجه به نتایج امیدوارکننده این کارآزمایی، ما اکنون نیاز به انجام یک مطالعه دیگر داریم که شامل تعداد بیشتری از بیماران ALS با دوره مشاهده طولانیتر برای تایید اثربخشی CL2020 میشود. پس از آن، میتوانیم این درمان را برای بیماران ALS پیشنهاد کنیم.
پایان مطلب/.