یادداشت
بررسی اختلاف جنسیتی در کیفیت زندگی افراد مبتلا به آلرژی غذایی
یافتههایی در ارتباط بین جنسیت و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در افراد مبتلا به آلرژی غذایی با واسطه IgE.
امتیاز:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیان، در یک مرور سیستماتیک اخیر منتشر شده در نشریه آلرژی بالینی و تجربی، محققان ارتباط بین کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQ) و جنسیت بیولوژیکی را در میان افراد مبتلا به آلرژی غذایی مرتبط با ایمونوگلوبولین E (IgE) و ارائه دهندگان مراقبت از آنها بررسی کردند.
پیش زمینه
بهطور کلی، کیفیت زندگی (QoL یا QOL) کیفیت درک شده زندگی روزمره یک فرد است؛ یعنی ارزیابی از رفاه یا عدم وجود آن. این تعریف شامل تمام جنبههای عاطفی، اجتماعی و جسمی زندگی فرد میشود. در مراقبتهای بهداشتی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی (HRQ) ارزیابی چگونگی تأثیر سلامتی فرد در طول زمان توسط یک بیماری، ناتوانی یا اختلال است. آلرژیها یا حساسیتهای غذایی، مشکلاتی هستند ناشی از واکنش پیش از اندازه دستگاه ایمنی به برخی غذاها یا موادی که معمولاً بیخطرند. این واکنشهای نامطلوب ممکن است ارثی یا ناشی از یک نقص اکتسابی بیوشیمیایی باشند. علایم ممکن است در عرض چند دقیقه یا تا ۲ ساعت پس از خوردن آن غذای به خصوص بروز کنند. در بعضی موارد، امکان دارد علایم ۱ تا ۲ روز بعد نیز ظاهر نشوند. اسهال، درد شکمی، نفخ و باد شکم، کهیر، تورم صورت، خارش، تورم دستها و پاها، آسم، تهوع و استفراغ، سرفه، سردرد میگرنی و غش یا حالت نزدیک به غش از نشانهای این بیماری میباشد آلرژیهای غذایی تأثیر قابلتوجهی بر افراد و مراقبان آنها میگذارد و در نتیجه کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی بدتر (HRQL) را به دلیل محدودیتهای شدید رژیم غذایی، فقدان جایگزینهای درمانی و ترس از قرار گرفتن در معرض عوارض ناخواسته ایجاد میکند. مطالعات قبلی در مورد سلامت روانی و پیامدهای سبک زندگی بیماران مبتلا به آلرژی غذایی و خانوادههایشان گزارش دادهاند، اما تنها زیرمجموعهای از جمعیتشناسی بیماران، بهویژه جنسیت را در نظر گرفتهاند. درک ویژگیهایی که HRQL را تحت تأثیر قرار میدهند برای مراقبت مناسب از آلرژی غذایی بسیار مهم است، با این حال در مورد نقش جنسیت بیولوژیکی بر پیامدهای HRQL در میان افراد مبتلا به آلرژی غذایی تفاوتهایی وجود دارد. مراقبان، به ویژه مادران، اغلب مسئولیت مدیریت اضطراب مرتبط با آلرژی غذایی را بر عهده دارند و مادران بیش از حد در پیش زمینه آلرژی غذایی حضور دارند، که به احتمال زیاد به دلیل تفاوتهای جنسیتی در والدین است.
درباره بررسی سیستماتیک
در بررسی سیستماتیک حاضر، محققان اندازهگیریهای کیفیت زندگی مرتبط با سلامت جنسی (HRQL) را در میان بیماران مبتلا به آلرژی غذایی بررسی کردند و آنها را با والدین و شرکتکنندگان مقایسه کردند. آنها همچنین تأثیر جنسیت بر پیشگیری و درمان آلرژن را بررسی کردند. این تیم پایگاه دادههای Embase و Medline را در ۴ آوریل ۲۰۲۲ جستجو کرد و آنها را در ۵ دسامبر ۲۰۲۳ به روزرسانی کرد که از جمله شامل سوابق پایگاه داده APA PsycINFO بود. مطالعات شامل مطالعات مداخلهای یا غیر مداخلهای بودند که به زبان انگلیسی منتشر شدند و تحقیقات اصلی در مورد رابطه بین جنسیت بیولوژیکی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، همانطور که با استفاده از ابزارهای معتبر، در میان افراد مبتلا به آلرژیهای غذایی با واسطه ایمونوگلوبولین E ارزیابی شدند، گزارش دادند. این تیم مطالعاتی را که HRQL را در بین افراد مبتلا به آلرژیهای غذایی غیر مرتبط با IgE و آلرژیهای متعدد ارزیابی میکرد، کنار گذاشتند. آنها همچنین بررسیهای روایی، مطالعات موردی، ادبیات خاکستری، چکیدههای کنفرانس، نظرات و بررسیهای سیستماتیک را حذف کردند. مداخلات مطالعه شامل انواع آموزشی، دارویی و روانشناختی بود. در موارد نمرات کیفیت زندگی مرتبط با سلامت مستند نشده برای زیرگروههای طبقهبندی شده جنسی، تیم مقادیر p را استخراج کرد که نشاندهنده تفاوتهای HRQL در زنان در مقابل مردان بود. دو محقق به طور مستقل عناوین و چکیدهها را قبل از بررسی متن کامل برای تایید واجد شرایط بودن غربال کردند. این تیم از ریسک سوگیری در مطالعات غیرتصادفیسازی مداخلات (ROBINS-I) برای ارزیابی کیفیت مطالعه و ابزار ROBINS-E برای انجام تحلیلهای حساسیت برای سوابق غیر مداخلهای استفاده کرد. آنها خطرات سوگیری را با استفاده از نمودارهای چراغ راهنمایی ارزیابی کردند.
نتایج
در ابتدا، تیم 4799 مطالعه را شناسایی کرد که از این تعداد 3927 مورد غربالگری انتزاعی عنوان، 426 مورد غربالگری متن کامل و 34 مطالعه (24 مطالعه غیر مداخلهای و 10 مداخلهای) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. محققان از چندین ابزار HRQL در مطالعات وارد شده استفاده کردند، که پرسشنامه کیفیت زندگی آلرژی غذایی مخصوص سن (FAQLQ) بیشترین فراوانی را داشت و تفاوتهای جنسی را در زیر دامنههای مرتبط با تأثیر عاطفی و خطر رژیم غذایی آشکار میکرد. شرکت کنندگان زن مبتلا به آلرژی غذایی (63 درصد از مطالعات با شرکت کنندگان در کودکان، 83 درصد از مطالعات با شرکت کنندگان بزرگسال) و والدین مادری افراد مبتلا به آلرژی غذایی (50 درصد از مطالعات مراقبین) کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی ضعیف تری را نسبت به همتایان مرد خود صرف نظر، از سن، به ویژه در حوزههای سلامتی عاطفی، جسمی و غذایی مرتبط با اضطراب گزارش کردند. این تیم به دنبال درمان ایمونولوژیک آلرژیزای غذایی، تفاوتهای جنسی را در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان مشاهده کردند. با این حال، اسناد انتخابی در مطالعات مداخلهای نشان داد که مسیر جهت گیری ارتباط نامشخص است. جنسیت مراقب بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی افراد شرکتکننده در مطالعه تأثیری نداشت و همچنین جنسیت بیولوژیکی کودک بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت مراقب تأثیری نداشت. همه مطالعات، به جز یک مورد، رتبهبندی خطر سوگیری جدی تا جدی را در ارزیابیهای ROBINS-I دریافت کردند. متداول ترین منابع سوگیری در مطالعات وارد شده مربوط به اندازه گیری HRQL بود که دلیل آن آگاهی محققین و شرکت کنندگان در مطالعه از مداخلات و وضعیت قرار گرفتن در معرض و از طریق ملاحظات عوامل مداخله گر ناسازگار یا ناکافی بود. تجزیه و تحلیل حساسیت تفاوتهای جزئی را در طبقهبندی ریسک سوگیری با کیفیت پایینتر در چهار مطالعه از نوع غیر مداخلهای، همانطور که با استفاده از ابزار ROBINS-E ارزیابی شد، برای در نظر گرفتن ناکافی منابع سوگیری اولیه یافت.
نتیجه گیری
به طور کلی، یافتههای بررسی تأثیر جنسیت بر HRQL در آلرژیهای غذایی مرتبط با IgE را برجسته کرد، به طوری که بزرگسالان و کودکان زن HRQL کلی پایینتری را گزارش کردند و مادران زیر دامنه پایینتری HRQL را تجربه کردند. یافتهها بر ضرورت تکنیکهای شخصیسازی درمان آلرژی و طبقهبندی نتایج HRQL بر اساس جنسیت در مطالعات ایمونوتراپی آلرژن تأکید میکنند. در تحقیقات آلرژی غذایی، جنسیت بیولوژیکی باید به عنوان عاملی در نظر گرفته شود که بر نتایج کلی و دامنه خاص HRQL شرکت کنندگان تأثیر میگذارد. زنان مبتلا به آلرژی غذایی، نمرات کل HRQL پایه پایین تری، با تفاوتهای جنسیتی قابل مقایسه در زیر دامنههای HRQL نسبت به مردان داشتند.
پایان مطلب./